دانلود و خرید کتاب سرمایه گذاری خطرپذیر اسکات کوپر ترجمه وحید فخر
تصویر جلد کتاب سرمایه گذاری خطرپذیر

کتاب سرمایه گذاری خطرپذیر

نویسنده:اسکات کوپر
مترجم:وحید فخر
انتشارات:نشر نوین
امتیاز:
۳.۱از ۱۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سرمایه گذاری خطرپذیر

کتاب سرمایه‌گذاری خطرپذیر؛ رازهای جاده‌ی سندهیل اثر اسکات کوپر به تشریح کامل سرمایه‌گذاری خطرپذیر و عملکرد این بخش ضروری اکوسیستم استارتاپی می‌پردازد.

 دوره عمر استارتاپ‌های با سرمایه خطرپذیر، تصمیم‌گیری VCها راجع به سرمایه‌گذاری در موقعیت‌های مختلف، چگونگی ارائه به سرمایه‌گذار، جزئیات مالی و قانونی این فرآیند، و همچنین بازیگران کلیدی صنعت، جزو موارد مهمی هستند که به تفصیل در کتاب مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

این کتاب با آگاهی کامل از وجود برخی تصمیمات سخت و شاید گیج‌کننده‌بودن قراردادهای سرمایه‌گذاری خطرپذیر به نگارش درآمده و در انتها نیز با نگاهی بر فرایند IPO به پایان می‌رسد. تمامی این اطلاعات به شکل ابزاری برای ساختاردهی مجدد رابطه میان استارتاپ‌ها و سرمایه‌گذارانشان ارائه شده است.

 خواندن کتاب سرمایه‌گذاری خطرپذیر؛ رازهای جاده‌ی سندهیل را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های حوزه سرمایه‌گذاری و اقتصاد.

 درباره اسکات کوپر

اسکات کوپر یکی از شرکای مدیریتی شرکت آندرسن هوروویتز است. وی از دلایل رشد سریع شرکت به بالاتر از ۱۵۰ کارمند و بیش از ۷ میلیارد دلار سرمایه تحت مدیریت، بوده است. همچنین از هم‌بنیانگذاران و اعضای هیئت‌مدیره مجمع VC استنفورد است و دوره‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر و حاکمیت شرکتی را در مدرسه حقوق استنفورد و مدرسه کسب‌وکار هاس و مدرسه حقوق بولت در دانشگاه برکلی تدریس می‌کند. او نائب رئیس کمیته سرمایه‌گذاری بیمارستان تحقیقاتی کودکان جود مقدس نیز هست و سابقاً رئیس هیئت مدیره سرمایه‌گذاری خطرپذیر ملی بود.

بخشی از کتاب سرمایه‌گذاری خطرپذیر؛ رازهای جاده‌ی سندهیل

در سال ۲۰۰۰ همه به مرض قندی به‌مراتب شدیدتر از تمامی مرض قندهایی که تا به حال دیده‌اید دچار شدند. چه اشتباهی رخ داده بود؟ آن‌طور که مشاهده شد، خیلی چیزها.

شاخص نزدک در ماه مارس سال ۲۰۰۰ سیر نزولی خود را آغاز کرد و تا آگوست سال ۲۰۰۲ تا مقدار ۱۳۰۰ افت کرد. در حالی که دلایل بسیاری راجع به این افت بیان شده، بسیاری از تحلیل‌گران به کاهش چشم‌گیر نرخ بهره از سوی فدرال رزرو۲۹ در سال ۲۰۰۰ اشاره داشته‌اند. با توجه به ادامه استقراض سنگین بسیاری از شرکت‌های زیرساختی فناوری بحث‌های بزرگی درگرفت. صرف نظر از دلیل اصلی، در حدود دو سال و نیم، شاخص چیزی نزدیک به ۸۰ درصد افت کرد. شرکت‌های فناوری به تعدیل نیرو پرداختند؛ VC ها از سرمایه‌گذاری در کارهای جدید دست کشیدند و شرکت‌های اندکی که سرمایه کافی برای سرپا ماندن داشتند، به هر قیمتی که بود زنده ماندند.

به همین دلیل است که شاید اسم خیلی از شرکت‌هایی را که ذکر کردم، نشنیده‌اید. این اوضاعی بود که حرفه خود را در آن آغاز کردم.

علیرغم فراغت از تحصیل از دانشگاه استنفورد در سال ۱۹۹۳ و همین‌طور دانشکده حقوق استنفورد در سال ۱۹۹۶ و قرار گرفتن در مرکز رشد فناوری، به کلی به اتفاقات اطرافم بی‌توجه بودم. بنابراین بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشکده حقوق، سیلیکون‌ولی را ترک کردم و مدت یک سال در زادگاهم، هیوستونِ تگزاس، به استخدام دادگاه تجدید نظر درآمدم. این مدت فرصت تجربه‌اندوزی فوق‌العاده‌ای برای آموختن موارد جدید و گذراندن یک سال به شمار می‌رفت اما این وضع باید تغییر می‌کرد؛ چرا که هیچ ارتباطی میان این شغل و آینده کاری‌ام وجود نداشت.

به سیلیکون‌ولی بازگشتم تا به استخدام شرکت لِمَن برادِرز درآیم. که البته این شرکت هم قربانی بحران اقتصادی جهانی شد و در سپتامبر سال ۲۰۰۸ با فضاحت ورشکسته شد. شغل من در آن زمان علاوه بر سرک کشیدن به همه جا، کمک به شرکت‌های دانش زیستی در جذب سرمایه، عرضه اولیه آن‌ها و خرید شرکت‌های تابع بود. این کارها برای من جدید بودند اما علیرغم حالت گاو خشمگین بازار سیلیکون‌ولی، اشتهای سرمایه‌گذاران در علوم زیستی بسیار اندک بود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
ماکس پلانک، دانشمند آلمانی که برای ارائه فیزیک کوانتوم مدرن شهرت دارد، به زبانی شیوا گفته است که: دانش در هر زمانی با یک تشییع جنازه پیشرفت می‌کند! اگر بخواهیم به زبانی ساده همین مسئله را بیان کنیم، باید گفت وفق دادن مردم به فناوری‌های جدید دشوار است.
ali ahmadi
گمان می‌کنم اکوسیستم استارتاپی جذاب‌ترین حوزه کاری برای شیفتگان نوآوری است؛ جایی پر از عدم قطعیت، ابهام، رشدهای فزاینده، تجارب متمایز و جدید و چالش‌هایی که شاید پیش از این وجود نداشته است. و جذاب‌تر اینکه به‌عنوان بخشی از این جامعه دنبال رویارویی و حل این چالش‌ها با شیوه‌ای نو باشید. اینجا سکون معنایی ندارد؛ هر روز با مفهوم جدیدی مواجه می‌شویم، تجربیات زیادی از بررسی شرکت‌های فناور مختلف بروز می‌کند که مرز یادگیری در آن را به بی‌نهایت سوق می‌دهد. و شاید هنر این حوزه همین است که هیچ‌کس را نمی‌توان خبره آن دانست.
محمدامین
«ارزش این کتاب فراتر از قیمت آن است. کاش روزی که به فکر جذب سرمایه استارتاپ افتادم، این کتاب را داشتم...» - اریک ریس، نویسنده کتاب‌های پرفروش استارتاپ ناب و مسیر استارتاپی
kia
مسئله پول نیست؛ همه چیز به پول لعنتی بستگی دارد.»
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
امروز و بعد از هجده سال همکاری با مارک، می‌فهمم که توضیح ساده هر ایده، یکی از توانایی‌هایش به شمار می‌رود.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
کارآفرینان باید از دانش و آگاهی‌های لازم برخوردار باشند تا نحوه عملکرد VC ها را شناخته و نهایتاً مواردی را که منجر به ایجاد انگیزه یا اعمال محدودیت سرمایه‌گذاران خواهد شد، بشناسند. نهایتاً همه ما با ساختاری که در صنعتمان ایجاد می‌شود، انگیزه می‌گیریم و کسب درکی مناسب از VC ها به شکل‌های گوناگون، بخشی اساسی از مسیری است که کارآفرینان طی می‌کنند.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
ماکس پلانک، دانشمند آلمانی که برای ارائه فیزیک کوانتوم مدرن شهرت دارد، به زبانی شیوا گفته است که: دانش در هر زمانی با یک تشییع جنازه پیشرفت می‌کند!
محمدامین
آنچه در انتها اهمیت دارد اجرای ایده است. و اجرای ایده از همکاری افراد تیم با یکدیگر در راستای چشم‌اندازی مشخص ناشی می‌شود.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
VC ها سعی دارند تشخیص بدهند آیا این بنیانگذار برای جذب مهندسین، مجریان و مدیران فروش قوی و همچنین بازاریابی بین مردم قادر به خلق داستانی متقاعدکننده درباره مأموریت شرکت هست یا خیر.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
به شکل مشابه، بنیانگذاران باید قادر به جذب مشتریان برای خرید محصول، جذب شرکا برای کمک به گسترش محصول و نهایتاً متقاعدسازی VC های دیگر به منظور سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی تأمین مالی باشند. آیا بنیانگذار شرکت قادر به توضیح هدفش به دیگران به شکلی خواهد بود که آنها را در پیوستن به این مأموریت متقاعد کنند؟ و وقتی که پیمودن مسیر سخت می‌شود (که احتمالا به شکلی اجتناب‌ناپذیر برای تمامی استارتاپ‌ها رخ می‌دهد) به مسیر خود ادامه خواهد داد و روحیه‌اش به گونه‌ای است که حتی فکر رها کردن کار را هم به سرش نخواهد زد؟
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
به شکل مشابه، بنیانگذاران باید قادر به جذب مشتریان برای خرید محصول، جذب شرکا برای کمک به گسترش محصول و نهایتاً متقاعدسازی VC های دیگر به منظور سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی تأمین مالی باشند. آیا بنیانگذار شرکت قادر به توضیح هدفش به دیگران به شکلی خواهد بود که آنها را در پیوستن به این مأموریت متقاعد کنند؟ و وقتی که پیمودن مسیر سخت می‌شود (که احتمالا به شکلی اجتناب‌ناپذیر برای تمامی استارتاپ‌ها رخ می‌دهد) به مسیر خود ادامه خواهد داد و روحیه‌اش به گونه‌ای است که حتی فکر رها کردن کار را هم به سرش نخواهد زد؟
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
سومین حیطه برای ارزیابی «تیم» از سوی VC ها، تمرکز بر توانایی رهبری بنیانگذار شرکت است. به خصوص اینکه VC ها سعی دارند تشخیص بدهند آیا این بنیانگذار برای جذب مهندسین، مجریان و مدیران فروش قوی و همچنین بازاریابی بین مردم قادر به خلق داستانی متقاعدکننده درباره مأموریت شرکت هست یا خیر.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
زخم‌های اشتباهات گذشته خیلی عمیقند و ایجاد روش‌های خلاقانه برای مشکلات حاضر را دشوار می‌کنند.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
در مقابل، VC ها برای ارزیابی تیم‌ها از تناسب بازار-تیم بهره می‌برند. در نتیجه در شرکت‌های مبتنی بر محصول، تناسب بازار-تیم بیانگرِ ویژگی‌های به خصوص تیم بنیانگذار شرکت در راستای دستیابی به فرصت پیش رو است. شاید بنیانگذار دارای سابقه‌های علمی منحصربه‌فردی باشد که به بهترین شکل ممکن در تناسب با ایده و بازار باشد.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
راجع به جذابیت محصول برای مشتریان در بازار، به شکلی صحبت می‌کند که مشتری قانع می‌شود باید برای رفع مشکلش این محصول را بخرد. خشنودی مصرف‌کننده و تکرار خرید، بیانگر تناسب محصول-بازار است. از بین محصولات مختلفی که تناسب محصول-بازار دارند، می‌توان به ایربی‌ان‌بی، اینستاکارت، پین‌ترست، لیفت، فیسبوک و اینستاگرام اشاره کرد. به‌عنوان مصرف‌کننده، تصور اینکه قبل از تولید این محصولات چه می‌کردیم، تقریباً غیرممکن است. گشایشی که این محصولات ایجاد نموده و تناسبی که با مشکل موجود در بازار دارند، مصرف‌کنندگان را به سوی خود می‌کشند.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
آنچه که مطابق با ماهیت طبیعی شکل‌گیری یک استارتاپ است، همان شرکت مبتنی بر محصول خواهد بود.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
با درنظرگرفتن این مسائل، از گناهان کبیره حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر می‌توان به تشخیص درست حوزه سرمایه‌گذاری (یعنی به درستی تشخیص بدهید که شرکت بزرگی در این حوزه شکل خواهد گرفت) اما انتخاب اشتباه شرکت (یعنی انتخاب اسب نامناسب برای مسابقه) اشاره کرد. برای مثال ممکن است در اوایل قرن حاضر تشخیص داده باشید که شبکه‌های اجتماعی به زودی به حوزه موفقی تبدیل می‌شوند؛ اما به اشتباه فرندستر را در مقابل فیسبوک برگزیدید. یا مورد دیگر اینکه شاید در اواخر دهه ۹۰ میلادی در تشخیص اینکه موتورهای جستجو به زودی موفق خواهند شد، دید خوبی داشتید؛ اما آلتاریترن را در مقابل گوگل برای سرمایه‌گذاری انتخاب کردید.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
اما ضرب‌المثل قدیمی «از هر دستی بدهی، از همان دست خواهی گرفت» دقیقاً برای سرمایه‌گذاری در مراحل اولیه کسب‌وکار صدق می‌کند. یعنی اطلاعات ورودی اشتباه سبب خروجی اشتباه می‌شود.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
در زمانی که VC های زیادی برای یافتن فرصت‌های سرمایه‌گذاری در حال ارزیابی استارتاپ‌ها هستند، قطعاً شاخص‌های کیفی مهم‌تر از ارزیابی‌های کمّی و عدد و رقم خواهند بود.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸
در دنیای سرمایه‌گذاری که شارک تانک، سیلیکون‌ولی و یونیکورنز را در خود جای داده، روابط ساده و سرراستی برای فهم چرایی تصمیمات VC ها وجود ندارد.
کاربر ۱۲۷۱۲۲۸

حجم

۸۱۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۸۱۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
۲۶,۷۰۰
۷۰%
تومان