کتاب خاکی و آسمانی؛ جلد ۲
معرفی کتاب خاکی و آسمانی؛ جلد ۲
کتاب خاکی و آسمانی یک کتاب دو جلدی نوشته دیوید وایس است که با ترجمه علیاصغر بهرامبیگی منتشر شده است. این کتاب یک رمان تاریخی است، نه شرح حال است و نه یک اثر که زائیده تخیل. تاریخیاست از این جهتکه زندگی موتزارت (موزار) و دوران تاریخی زندگیاش را به تصویر میکشد.
درباره کتاب خاکی و آسمانی
در این کتاب همه واقعیتها ملموس و قابل ترسیم، ذکر شده: خیابانها، راهپلهها، خانهها، قصرها، شهرها، مبل و اثاث، لباسها و همه جلوهها و مظاهر زندگی در نیمه دوم قرن هجدهم، به همانسانکه در دوران زندگی موتزارت موجود بوده، بیان گشته است.
هر رویدادی، در زمانی که از نظر تقدم و تأخر تاریخی کاملا صحیح بوده تصویر شده است. هرجا که تقارن و همزمانی جالب و غیرمنتظری بین دو رویداد به چشم میخورد ساخته و پرداختهٔ ذهن نویسنده نیست بلکه به خاطر آن است که آن دو رویداد واقعاً همزمان بوده است. چهره واقعی هیچ شخصیت یا رویداد برای آکه هیجان انگیزتر جلوه گر شود تغییر داده نشده، هیچگونه ماجرای عشقی غیرواقعی در این کتاب آورده نشده است تا به آن حالتی رمانتیک بدهد. هر یک از آثار موتزارت که دراین کتاب معرفی گشته در همان زمانی تصنیف شده که بعداً توسط محققان آثار موتزارت مشخص گردیده است.
تاریخها و اسنادی که در کتاب خاکی و آسمانی ذکر شده جملگی صحیح و مستند است. همهٔ شخصیتهای این داستان واقعی هستند و زندگی کردهاند. اصولا سراسر زندگی موتزارت را میتوان با استناد به اسناد مفصل و مرتب بررسی کرد. موتزارت و پدرش همواره با هم نامهنگاری داشتند و به لطف این نامهها ثبت زندگی او بسیار آسان شده است.
خواندن کتاب خاکی و آسمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به موسیقی و زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از خاکی و آسمانی ۲
"بعضی از کارهائی را که ظرف همین دو سهماه اخیر تصنیف کردهام در شمار بهترین آثار خود میدانم."
"یادت باشد که در مقابل، حقوق گرفتهای."
"من کنسرتوی پیانو در می بمل را برای آن نوشتم که آنرا خودم و نانرل اجرا کنیم ولی کنتس لودرونطوری وانمود میکند کهآن اثر را برای وی تصنیف کردهام و اصرار دارد که اولین اجرای عمومی کنسرتو توسط دخترانش انجام گیرد در صورتی که من میدانم آن دخترها قادر نیستند کنسرتو را طوری بنوازند که با یکدیگر همآهنگی لازم را داشته باشند. درست است که من این کنسر تو را برای چهار دست نوشتهام ولی باید طوری اجرا شود که به نظر بیاید فقط یکنفر آنرا مینوازد. آنها موومان دوم آهسته و دلنشین این کنسرتوی مرا با اجرای بد خود از جلوه انداختند."
"یادت باشد که لودرون کمک کرد تا تو پست فعلی خود را بهدست آوری. منطقاً انتظار پاداش و تشکری از تو دارد که با برداشتن کنسر تو بهمقصود خود رسیده است."
"از آن بدتر، همراهی ارکستر با نوازندگان پیانو بود! من موقع تصنیف این کنسرتو، دستهٔ ارکستری به خوشصدائی و شکوه ار کستر مانهایم را در نظر داشتم. نوازندگان دستهٔ ارکستر سالزبورگ چنان مینواختند که گفتی هر کدام از آنان از یکطرف میرفت."
"وقتی در اجرای بعدی، تو و نانرلنقش نوازندگیپیانو را عهدهدار باشید مسلماً دستهٔ ارکستر نیز کار خود را بهتر انجام خواهند داد."
"آنها، هیچگاه نخواهند توانست کار خود را آنطور که من انتظار دارم انجام دهند، آن سینفنیاکنسرتانته برای ویلن وویولا را که به نظر تو آنقدر پرعمق و باقدرت تصنیف شدهاست و تو آنرا بسیار دوستداشتی بهکلی خراب کردند در صورتیکه برو نتی و هایدن بهترین تکنوازان سالزبورگ در آن اجرا سهیم بودند. میدانم که نوازندگی برونتی بهعلت سالخوردگی عقب رفته است ولی از هایدن انتظار نداشتم آنقدر بد بنوازد. در گذشته، هرموقع میشائل هایدن میخواست قطعهایرا که دوست داشت اجرا کند سعی می کرد میگساری نکند و هوشیار بماند. آیا واقعاً این شخص تا آن اندازه از اقامت در سالز بورگٔ متنفر شده است که حتیبرای نواختن یک قطعه برای ویولا، دل و دماغ و حوصله ندارد؟"
"وقتی دوباره گذارت به مونیخ بیفتد دوستانت در آن شهر کوشش خواهند کرد این اثر را بهوضع مطلوب و صحیح بنوازند."
"ولی بهنظر کولورهدو، قطعه سینفنیاکنسر تانته، که شاید زیباترین اثری باشد که تاکنون تصنیف کردهام، بسیار سنگین و طولانی است. و باز همین شخص اظهار عقیده میکند که قطعه دیورتیمنتو در ر ماژور که میتواند برای سادهپسندترین اشخاص خوشایند باشد، بیش از اندازهٔ لازم شیرین و لطیف تصنیف شده است."
"تو که به سلیقهٔ کولورهدو آشنا هستی."
"بله، ولی عیب کار در اینجاست که من باید چنین سلیقهای را ارضاء کنم!
حجم
۷۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۴
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه
حجم
۷۰۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۷۴
تعداد صفحهها
۵۹۲ صفحه
نظرات کاربران
مشکلات متن این جلد، حتی از جلد اول هم بیشتر بود و فقط و فقط جذابیت زندگی موتزارت باعث می شه خواننده کتاب رو تا آخر بخونه.