دانلود و خرید کتاب رز گمشده سردار ازکان ترجمه رضا برزگر
تصویر جلد کتاب رز گمشده

کتاب رز گمشده

نویسنده:سردار ازکان
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رز گمشده

کتاب رز گمشده داستانی زیبا و سفری عمیق و معنوی از سردار ازکان نویسنده ترک با ترجمه رضا برزگر است. 

درباره کتاب رز گمشده

کتاب رز گمشده داستان زیبای نویسنده ترک سفری عجیب دلنشین و پر رمز و راز است. از دل اساطیر یونان آغاز می‌شود و به شاعر بزرگ ترکیه یونس امره می‌رسد. از ویلیام بلیک به سقراط، از مریم مقدس به ملا نصرالدین، از زندگی مدرن به متافیزیک و از جهان واقعی به جهان جادویی. اما داستان این کتاب که مدت‌ها در فهرست پرفروش‌های دنیا بوده است چیست؟

مادر دیانا در بستر مرگ است. اما در این حال، خواسته‌ای از دخترش دارد. مادر دیانا از او می‌خواهد که به دنبال خواهر دو قلویش که برود. خواهری که سال‌ها پیش، وقتی پدر دیانا او و مادرش را ترک کرد همراه خودش برده بود. مادر از طریق نامه نگاری با دخترش در ارتباط است. اما نامه‌ی عجیبی به دستش می‌رسد که او را نگران، پریشان و مضطرب می‌کند. نامه‌ای که در آن دخترش، حال و روز خوبی ندارد و از زندگی‌ای می‌گوید که تحملش سخت و دشوار است. حالا دیانا به دنبال خواهر گمشده‌ی خودش به سفر می‌رود و در نهایت سر از استانبول در می‌آورد. شهری که با باغ گل رز و قصری که زینب، پیرزن ساکن در آن می‌تواند به دیانا برای رسیدن به خواهر گمشده‌اش، راهنمایی برساند. داستانی با پایانی عجیب و دور از انتظار

کتاب رز گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و رمان‌های خارجی از خواندن کتاب رز گمشده لذت می‌برند. 

درباره سردار ازکان

سردار ازکان نویسنده جوان ترک در سال ۱۹۷۵ متولد شد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در ایالات متحده به پایان رساند، جایی که لیسانس خود را در رشته مدیریت بازرگانی و روانشناسی در دانشگاه لیگی به دست آورد. سردار ازکان از سال ۲۰۰۲ و با انتشار کتاب رز گمشده به رمان نویس تمام وقت تبدیل شده است.

بخشی از کتاب رز گمشده

دیانا نامه خداحافظی ماریا را باز کرد؛ همان نامه‌ای که او به پدرش نوشته بود. حالا وقتش بود که این نامه سوزانده شود.

۱۷ مارس

پدر عزیزم،

امروز باید خانه را ترک کنم.

شاید تعجب کنی که چرا چنین کاری می‌کنم.

دیروز، پس از سال‌ها، کتاب شازده کوچولوی سنت اگزوپری را دوباره خواندم. این کتاب، گویی به کلی عوض شده بود. از این قصه، آنچه برایم همچنان ثابت باقی مانده بود، این بود که گل سرخ هنوز هم شخصیت محبوب من بود، و البته، روباه نیز. زیرا همین روباه بود که به شازده کوچولو یاد داد چگونه مسئول گل سرخ خود باشد.

گمان می‌کنم سرانجام فهمیده باشم که «مسئول گل سرخ خویش بودن» یعنی چه. و به همین دلیل است که از خانه می‌روم.

در انتهای کتاب، سنت اگزوپری ما را وامی‌دارد از خود بپرسیم: «آیا گوسفند گل را خورده است، آری یا نه؟» سنت اگزوپری می‌گوید پاسخ به این پرسش همه چیز را دگرگون می‌کند.

بنابراین من همین پرسش را از خودم می‌پرسم:

«آیا دیگران گل مرا دزدیده‌اند، آری یا نه؟»

حق با سنت اگزوپری بود؛ پاسخ این پرسش همه چیز را دگرگون می‌کند. اما من می‌دانم که آدم بزرگ‌ها هرگز متوجه دلیل و علت این دگرگونی نمی‌شوند.

من از خانه می‌روم، زیرا پاسخم به این پرسش «آری» است.

من می‌روم تا رُز خود را پس بگیرم...

ماریا

دیانا بار دیگر به شیشه‌های شراب بازگشت. او گفت: «با شما دو شیشه هستم! چه معنایی دارد این؟ آیا این جنون‌آمیز نیست؟ این‌که کتابی را بخوانی و به خاطر یک رُز خانه را ترک کنی؟ حاصل این کار چه خواهد بود؟ پس گرفتن رُزی که ربوده شده، به عهده گرفتن مسئولیت آن رُز...

«نه، نه، من هیچ علاقه‌ای ندارم که بدانم رُز کتاب شازده کوچولو به چه معناست، و نیز علاقه‌ای ندارم که بدانم این رُز برای آن دختر چه اهمیتی دارد. واقعآ به دنبال این چیزها نیستم. من فقط می‌خواهم بدانم چرا من باید تاوان عمل دختری را بپردازم که خانه را ترک کرده و تصمیم گرفته است خودش را بکشد؟ دختری که من هرگز او را ندیده‌ام!»

از این‌که همین چند لحظه پیش، برای کمک، دست به دامن آن دو بطری شده بود، از خودش عصبانی بود. اما جز آن‌ها، چه کسی آن‌جا بود تا بشود از او کمک خواست؟ جز این دو بطری، چه کسی به حرف‌های او گوش می‌داد؟

دیانا زیر لب گفت: «حرف‌های مادرم تا چه اندازه حقیقت دارد؟ او گفت که ماریا بی‌نظیر است... البته، البته که بی‌نظیر است. او به طرزی بی‌نظیر مادر مرا از من دزدید.»

پس از لحظه‌ای سکوت، دیانا نامه ماریا را مچاله کرد و آن را در آتش انداخت و زیر لب گفت: «مرا ببخش، مادر!» آنگاه با چهره‌ای بی‌حالت، نگاه خود را به نامه مچاله شده انداخت که در میان آتش می‌سوخت

Hanieh Mohamadi
۱۳۹۹/۱۰/۱۶

داستان نیاز به تفکر و تامل داره و فضای داستان نزدیک به شازده کوچولو هست

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۰۶/۳۰

«سِردار اُزکان» نویسنده‌ای ترکیه‌ای است که سال 1975 متولد شد. او تحصیلات اولیه را در استانبول سپری کرد و سپس به آمریکا رفت و در دانشگاه «له‌های» در رشته‌ی مدیریت بازرگانی و روانشناسی فارغ‌التحصیل شد. ازکان از سال 2002 تاکنون

- بیشتر
esmat
۱۴۰۲/۰۴/۰۳

اوایل کتاب عادی پیش می رود به میانه کتاب که می رسی کمی عمیق تر باید بخوانی و توجه کنی و اواخر کتاب هم که می گویی عه چه جالب .کتابی در باره شناخت خویش .کمی خسته کننده ست ولی

- بیشتر
banoo
۱۴۰۱/۰۹/۱۵

کتاب بسیار جالب وقابل تفکری بود

شادی
۱۴۰۱/۰۲/۲۱

کتاب در سیک شازده کوچولو و کیمیاگر نوشته شده روایط جست و جوی خوب و خدا

«مثل همه. ما، هر روز صبح، وقتی توی آینه نگاه می‌کنیم، گمان می‌کنیم داریم همان آدم قبلی را می‌بینیم. دوستان‌مان، حتی وقتی پس از چند سال، ما را دوباره می‌بینند، گمان می‌کنند ما همان آدم سابق هستیم.» دیانا گفت: «راست می‌گویی. حتی اگر در ما تغییری مشاهده کنند، آن تغییر به وزن ما و یا سر و وضع ما مربوط می‌شود...» «دقیقآ، آن‌ها هیچ‌وقت نمی‌توانند تصور کنند آدمی که پیش روی‌شان ایستاده، یک آدم دیگر است... من شخصآ بر این باورم که ممکن است آدم طی فقط چند روز، کاملا دگرگون شود.»
Reyhaneh
آنچه دو می‌نماید، در حقیقت، یکی بیش نیست.»
esmat

حجم

۱۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۱۵۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان