
کتاب دراکولا
معرفی کتاب دراکولا
کتاب دراکولا با عنوان اصلی Dracula رمانی از برام استوکر، نویسندهی ایرلندی است. این رمان قرن نوزدهمی که یکی از برجستهترین آثار ژانر وحشت است، پس از انتشار با استقبال منتقدان مواجه شد و این نگاه تحسینآمیز تا بهامروز ادامه داشته است. داستان دراکولا با سفر پرحادثهی یک وکیل به قلعهی کنت دراکولا که شخصیتی خونآشام است، آغاز شده و تا پایان با ماجراهای نفسگیر ادامه مییابد. رمان دراکولا با ترجمهی محمود گودرزی توسط انتشارات برج، منتشر شده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دراکولا
کتاب دراکولا رمانی از برام استوکر نویسندهی ایرلندی است. دراکولا یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیسی و ژانر وحشت است. استوکر برای نوشتن این کتاب که در سال ۱۸۹۷ منتشر شد، سالها به مطالعهی تاریخ و داستانهای عامیانه پرداخت و طرح این اثر کمنظیر را با دقت و جزئیات فراوان درانداخت. در طلیعهی داستان، جاناتان هارکر که وکیل است، در سفری کاری به قلعهی دراکولا، نجیبزادهی اهل ترانسیلوانیا میرود. هارکر پیش از این سفر شناخت درستی از صاحب آن ندارد. او بعد از سفر و مدتی ماندن در این قلعه، درمییابد که دراکولا یک خونآشام است. این تازه آغاز ماجراهای هیجانانگیزی است که رمان دراکولا را به یکی از جذابترین داستانهای ژانر وحشت تبدیل کرده است. البته تمام داستان دراکولا در قلعه خلاصه نمیشود و سفر پرهیجان کُنت دراکولا بخش دیگری از این رمان نفسگیر و پرکشش است.
رمان دراکولا تنها یک شخصیت اصلی ندارد. علاوهبر جاناتان هارکر و دراکولا (الهامگرفته شده از ولاد دراکولا، شاهزادهی خونریز والاشیا) که کاراکترهای اصلی داستان هستند، باید از مینا موری همسر جاناتان، لوسی وستنرا و آبراهام ون هلسینگ نیز بهعنوان شخصیتهای اصلی و اثرگذار داستان نام برد. این رمان یک راوی ندارد و داستان از زاویهی دید راویان مختلفی که همان شخصیتها هستند، نگاشته شده است. راویانی که داستان را در قالب نامهها و خاطرات روزانهی خود نقل کردهاند. بخشهایی از کتاب نیز در قالب روزنامه و نشریات آن روزگار، تدوین شده است. استوکر با انتخاب این سبک که داستان روزنامهنگارانه خوانده میشود، بر جذابیت رمان افزود. رمان دراکولا یکی از پرفروشترین کتابهای کلاسیک ژانر وحشت است و به دهها زبان برگردانده شده و بارها در سراسر جهان تجدید چاپ شده است. این رمان زمینهساز خلق آثار پرشماری در ژانر وحشت و بهخصوص شخصیتهای داستانی خونآشام داستانها و فیلمهای ترسناک شد. کتاب دراکولا را محمود گودرزی به فارسی برگردانده و نشر برج آن را روانهی بازار کتاب ایران کرده است.
چرا باید کتاب دراکولا را بخوانیم؟
بسیاری از منتقدان، ژانر وحشت را به قبل و بعد انتشار رمان دراکولا تقسیم میکنند. داستانهای ترسناک با شخصیتهای خونآشام بهخودی خود، هیجانانگیز و جذاباند؛ طبیعی است که خواندن یکی از مهمترین آثار این این ژانر میتواند تجربهای بهیادماندنی و بسیار ارزشمند باشد. رمان دراکولا در قالب روزنامهنگارانه نگاشته شده است و خواننده گاهی احساس میکند در حال خواندن دفتر خاطرات شخصیتهای داستان است؛ همین ویژگی رمان را بسیار خوشخوان کرده و کمتر کسی در حین خواندن رمان دراکولا احساس خستگی میکند.
خواندن و دانلود کتاب دراکولا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
طیف بسیاری گستردهای از مخاطبان ادبیات داستانی از خواندن رمان دراکولا لذت خواهند برد. مطالعهی این کتاب برای دوستداران سبک گوتیک و ژانر وحشت خصوصا دستانهای خونآشامی بیش از دیگران، شیرین و بهیادماندنی خواهد بود. این کتاب را به طرفداران ادبیات داستانی، رمانهای کلاسیک، داستانهای تاریخی و ماجراجویی نیز پیشنهاد میکنیم.
بهترین ترجمه کتاب دراکولا
کتاب دراکولا بهدلیل اهمیت، جذابیت و استقبال مخاطبان فارسیزبان، چندینبار به فارسی ترجمه و منتشر شده است. از مهمترین نسخههای ترجمهشده میتوان به برگردان محمود گودرزی (نشر برج)، جمشید اسکندانی (نشر ثالث) و مهرداد وثوقی (نشر ققنوس) اشاره کرد. هر سه نسخه با استقبال خوانندگان روبهرو شده و هر فرد بنا به سلیقهاش میتواند یکی از آنها را برگزیند. ترجمهی محمود گودرزی از جهت روانی و سادهخوان بودن، توانسته نظر طیف گستردهای از مخاطبان رمان وحشت را جلب کند.
درباره نویسنده کتاب؛ برام استوکر
برام استوکر نویسندهی ایرلندی و یکی از شاخصترین رماننویسان ژانر وحشت است. او در هشتم نوامبر سال ۱۸۴۷ در دوبلین به دنیا آمد. استوکر فرزند سوم خانواده بود. او کودکی بسیار سختی را گذراند و برای سالهای زیادی بهدلیل بیماری، توانایی راه رفتن نداشت، تا اینکه درمان معجزهوارش او را به زندگی بازگرداند؛ بازگشتی باشکوه که با عضویت در تیم فوتبال و تحصیل در رشتههایی بسیار متفاوت همراه بود. استوکر دورهی موفقیتآمیز را در دانشگاه گذراند و به مناصبی نیز رسید که آنچنان با روحیاتش همخوان نبود. او پس از مدتی به روزنامهنگاری و نقد روی آورد و پایش به تئاتر نیز باز شد. برام استوکر نویسندهای پرکار بود و از او کتابهای بسیاری به یادگار مانده است. «گوهر هفت ستاره»، «عبور ماه»، «آشیانه کرم سفید»، «دوشیزه بتی»، «راز دریا»، «محصور در برف»، «مرد»، «بانوی کفن»، «زیر غروب» و «دراکولا» عنوانهای تنها بخشی از آثار پرشمار استوکر است. مهمترین اثر او رمان دراکولا، یکی از مهمترین رمانهای خونآشامیِ ژانر وحشت و از داستانهای تاثیرگذار بر نویسندگان رمانهای ترسناک مدرن است. استوکر در بیستم آوریل ۱۹۱۲ در لندن درگذشت و پیکرش سوزانده شد.
اقتباسهای کتاب دراکولا
بدیهی است که رمان دراکولا با داستانی ترسناک و پرهیجان و اهمیت ادبی خود، دستمایهی هنرمندان بسیاری برای اقتباس شود. این اقتباسها در قالبهای مختلف نمایشی ساخته شد؛ ازقضا اولین اقتباس رمان دراکولا، در قالب تئاتر و توسط برام استوکر، نویسندهی کتاب به صحنه رفت. کاروی لایتایی اولین فیلم صامت اقتباسی دراکولا را در سال ۱۹۲۱ خلق کرد. فردریش ویلهلم مورنائو، کارگردان سرشناس مکتب اکسپرسیونیسم، دیگر هنرمندی بود که از این رمان و درسال ۱۹۲۲ فیلم سینمایی صامت اقتباس کرد. اولین فیلم ناطق اقتباسشده از دراکولا را تاد براونینگ، در سال ۱۹۳۱ ساخت. از این رمان، اقتباس تلویزیونی نیز تولید شده است که از آنجمله میتوان اثر تولیدی شبکهی BBC در سال ۱۹۷۷ را نام برد. از میان تمام اقتباسها، اثر درخشان فرانسیس فورد کاپولا با عنوان دراکولای برام استوکر، بیش از همه دیده شده است. گری اولدمن، نقش دراکولا را در این فیلم برعهده داشت؛ این اثر توانست جایزهی اسکار را در سه رشته به خود اختصاص دهد.
جوایز و افتخارات رمان دراکولا
کتاب دراکولای برام استوکر در قرن نوزدهم منتشر شد. در آن زمان جوایز ادبی پرشماری همانند آنچه در قرن بیستم دیده شد، وجود نداشت. نویسندگان در قرن بیستم جایزهای ادبی را بهنام و یاد برام استوکر بنیاد نهادند. این جایزه از سال ۱۹۸۷ توسط انجمن نویسندگان ژانر وحشت، به بهترین آثار ترسناک در قالبهایی مانند رمان و رمان گرافیک اهدا میشود. کتاب دراکولا در بسیاری از فهرستهای مهم ادبی نشریات مختلفی همچون تایم و گاردین قرار گرفته است. طی یک نظرسنجی که توسط بیبیسی انجام شد، رمان دراکولا در زمرهی صد رمان پرطرفدار در بریتانیا قرار گرفت. تاکنون میلیونها نسخه از کتاب دراکولا در سراسر جهان منتشر و خوانده شده است.
نکوداشتهای کتاب دراکولا
رمان دراکولا یکی از مهمترین آثار گوتیک و بهعقیدهی برخی پایهگذار ژانر وحشت در عصر جدید است. این رمان در زمان انتشار، با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. جان ادگار براونینگ، منتقد و پژوهشگر ادبی، بازخوردهای مثبت به رمان را در زمان انتشار، بیش از بازخوردهای منفی دانسته و کتاب را اثری تحسینشده قلمداد کرده است. آرتور کانن دویل، خالق شخصیت شرلوک هلمز، پس از خواندن رمان دراکولا در نامهای به استوکر این اثر را تحسین کرد و به استوکر برای نوشتن چنین کتابی تبریک گفت. نشریهی گاردین این رمان را در فهرست بهترین رمانهای گوتیک و ترسناک قرار داده است. نشریه دیلی تلگراف این رمان را «بهترین رمان خونآشامی نوشتهشده تاکنون» خوانده است. نشریهی سَتردی ریویو کتاب دراکولا را ارزشمندتر از آثار آن رادکلیف، که خود پیشگام ادبیات گوتیک بود، دانسته است.
بخشی از کتاب دراکولای برام استوکر
صبح خاکستری سپری شده و خورشید بر فراز افقِ دوردستی است که به نظر میرسد دندانهدار باشد، نمیدانم با درخت یا تپه، چون بهقدری دور است که چیزهای بزرگ و کوچک در هم میآمیزند. خوابآلود نیستم و ازآنجاکه قرار نیست صدایم بزنند تا موقعی که خودم بیدار شوم، بهطبع مینویسم تا خواب بیاید سراغم. چیزهای غریب بسیاری هست که باید بنویسم و اجازه دهید بهدقت نقل کنم که پیش از ترک بیستریتسا چه شامی خوردم، مبادا کسی که این مطالب را میخواند تصور کند آن شب پرخوری کردهام. شامم چیزی بود که به آن «استیک سارقان» میگویند؛ تکههایی از گوشت خوک، پیاز و گوشت گاو با چاشنی فلفل قرمز که با سیخ روی آتش کباب کردهاند، به همان شیوهٔ سادهای که در لندن برای گربهها گوشت اسب مهیا میکنند! شرابش گُلدن مدیاش بود که سوزشی عجیب روی زبان ایجاد میکند و البته ناخوشایند نیست. من فقط چند لیوان از آن نوشیدم و چیز دیگری نخوردم.
وقتی سوار کالسکه شدم، کالسکهران هنوز سر جایش ننشسته بود و دیدم که با زن صاحب هتل حرف میزند. معلوم بود دربارهٔ من گفتوگو میکنند، چون گهگاه به من مینگریستند و عدهای از کسانی که روی نیمکت پشت در نشسته بودند -آنها را با نامی صدا میزنند که معنیاش «واژهرسان» است- آمدند و گوش دادند و بعد به من نگاه کردند، بیشترشان با حالتی ترحمآمیز. کلمات بسیاری میشنیدم که مدام تکرار میشدند، واژههایی غریب، چون در میان جمعیت افرادی از ملیتهای مختلف بودند؛ بنابراین آهسته فرهنگ لغت چندزبانهام را از کیفم درآوردم و معنیهایشان را جستوجو کردم. باید بگویم که این کلمات خیالم را آسوده نمیکردند، چون میانشان «اُرداگ» بود یعنی شیطان، «پوکول» یعنی دوزخ، «استرهگویکا» یعنی ساحره، «ورولوک» و «ولوسلاک»، هر دو به یک معنی، یکی اسلواک و دیگری صربی، معادل چیزی که یا گرگینه است یا خونآشام. (یادآوری. باید از کنت دربارهٔ این خرافات سؤال کنم.)
وقتی حرکت کردیم، جمعیتِ مقابل درِ مسافرخانه که دیگر افزایش یافته و حجمی خیرهکننده پیدا کرده بودند، همگی به خود صلیب کشیدند و دو انگشت خود را بهسوی من نشانه رفتند. بهسختی از زیر زبان یکی از همسفرانم بیرون کشیدم و فهمیدم منظورشان چیست؛ اول حاضر نبود جواب بدهد، اما همین که فهمید انگلیسیام، توضیح داد که طلسمی است برای محافظت از خود در برابر چشمزخم. این موضوع برای من که میخواستم به جایی ناآشنا بروم تا فردی ناشناس را ببینم چندان خوشایند نبود، اما همهشان چنان مهربان، غمگین و دلسوز به نظر میرسیدند که بیاختیار تحتتأثیر قرار گرفتم.
حجم
۵۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
حجم
۵۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
نظرات کاربران
من تازه این رو خریدم. تا به حال نسخه کاملش پیدا نمیشد و هرچه که بود خلاصه شد. بود و از جذابیت داستان کم میکرد. اما بالاخره ترجمهی کاملش اومد. ترجمه هم یکم خوندم خوب بود.
این کتاب کاملش در دو جلد هست حدود ۱۰۰۰ یا ۱۴۰۰ صفحه ، چاپ سال ۱۳۷۸ نشر ثالث با ترجمه فوق العاده جمشید اسکندانی به نام دراکولای برام استوکر که به صورت خاطرات و سوم شخص نوشته شده مثلا نامه
این کتاب جزو ژانر وحشت طبقه بندی و نقد میشه ولی اصلا ترسناک نیست. در واقع ابعاد دیگه ای رو هم بیان میکنه که به نظر من بارز ترینش تقابل علم و دینه. با توجه به این که این رمان
فکر نمیکنم لزومی داشته باشه تعریفی از کتاب کنم یا داستانو شرح بدم چون دراکولاست دیگه :)) کتابیه که حتمن باید توی هر کتابخونه ای باشه. اما در مورد مترجم باید بگم که بین اهل کتاب سر دوتا مترجم مشهور
کتاب خیلی خوبی بود در کل با استفاده از دفترچه خاطرات افراد نوشته شده بود و صرفا سوم شخص نبود!و اینکه داستان شمارو محو خودش میکنه و انقدر مجذوب خوندش میشید که گذر زمان رو حس نمیکنید !در ضما از
قیمت نیخه جاپی ۵۹ هزار تومن هست. چرا تو طاقچه ۶۸ تومن نوشته شده؟
جاناتان هارکر به نمایندگی از شرکت وکلای اقتصادی، به منظور نهایی کردن قراردادی با نجیب زاده ای از ترنسیلوانیا به نام کنت دراکولا به کوه های کارپات سفر می کند. اما او هیچ نمی داند که با سفر به این
من کیف کردم،اول داستان سرعتش کمه،بعد خوب میشه...نه خیلی ترسناک و نه خیلی بی حال، بعضی جاها یک خورده آبکی میشه ولی روی هم رفته از خواندنش راضی ام. برادرم وقتی جاهای حساس داستان بودم شب میخواست یپاشکی بره از بالکن،بزنه
احتمالا از بقیه کامنتا میخونید که سبک کتاب تماما به طور گذارشی توسط افراد مختلف نوشته شده. سبک جالب و جدیدی بود برام ولی شخصا اونقدر خوشم نیومد. درمورد روند داستان قبل از خوندنش جدا میخوام بهتون هشدار بدم که
هنوز در میانهی فصل دوم هستم، امّا داستان بقدری جذاب است، و نویسنده (مترجم) قلمی داره که دقیقا مثل جاناتان فکر و احساس میکنم... در ابتدا کاملا بیحس و سرد، امّا میانهی فصل دوم، دقیقاً جایی هستم که میگویم کاش به