دانلود و خرید کتاب هوای من نرجس شکوریان فرد
تصویر جلد کتاب هوای من

کتاب هوای من

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۶۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هوای من

هوای من رمانی نوشته نرجس شکوریان فرد، نویسنده معاصر ایرانی، داستانی اجتماعی و عبرت آموز درباره دخترانی است که امروزه در اطرافمان زیاد می‌بینیم. 

انتشارات عهد مانا در تلاش است تا با همکاری نویسندگان حرفه‌ای و توانا کتاب‌هایی در معیار و استاندارد ملی و بین‌المللی تولید کند. این انتشارات قصد دارد برای گروه‌های مختلف سنی و خانواده‌های فرهیخته ایرانی آثاری متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی منتشر کند تا خوانندگان با خیال راحت به سراغ ادبیات داستانی بروند.

کتاب‌های عهد مانا زیرنظر متخصصان باتجربه منتشر می‌شود و علاوه‌بر سرگرمی و لذت مطالعه آموزش و تربیت را هم به همراه دارد. خواننده‌ی ایرانی بعد از مطالعه کتاب می‌تواند با نگاهی بازتر نسبت به مسائل در جامعه زندگی کند.

 درباره کتاب هوای من

 داستان از زبان پسری روایت می‌شود که دل در گرو دختری دارد. پسر عاشق دختر است و دختر  به دنبال فرد دیگری است. شکوریان فرد در این رمان تصویری از جوانان امروزی به دست می‌دهد که گرفتار مشکلات و دغدغه‌های خود هستند. او چالش های روابط دختران و پسران را در این رمان به تصویر کشیده است.

 خواندن کتاب هوای من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به داستان‌های اجتماعی به ویژه جوانان

 بخشی از کتاب هوای من

از کتاب‌خانه که بیرون می‌آییم، کتابم را می‌دهم به جواد و راه را کج می‌کنم سمت کافی‌شاپی که قرار گذاشته‌ام. قید شهرآورد پایتخت را زده‌ام. بچه‌ها رفتند، در حالی‌که همیشه اول من پایه بودم. جواد خیلی اصرار کرد که قرار را جابه‌جا کنم اما نمی‌توانم. میترا بغض کرده بود. دلش می‌خواست بیاید ورزشگاه. به‌خاطر او قید این دیدار را زدم.

میترا در ذهنم جا گرفته است و دلم هم می‌خواهدش. کاش این را بفهمد.

کم‌نوری فضای کافه و رنگ قهوای کلافه‌ام می‌کند. میز کنار شیشه را انتخاب می‌کنم تا بتوانم بیرون را ببینم. میترا از ماشین پیاده می‌شود. موبایلش را کنار گوشش گذاشته و دارد می‌خندد. از خیابان عبور نمی‌کند تا صحبتش تمام شود. قبل از آن‌که گوشی‌اش را داخل کیفش بگذارد صفحه‌اش را می‌بوسد. چیزی توی دلم بالا و پایین می‌شود. درِ کافه را که باز می‌کند تیپ صورتی ملوسش تازه به چشمم می‌آید. مثل عروسک‌هایی که توی ویترین مغازه‌ها هستند دلبر شده است. برایش دست تکان می‌دهم و لبخند شیرینش را تحویل می‌گیرم. با ذوق به سمتم می‌آید و خودش را لوس می‌کند:

وای دلم برات یه‌ذره شده بود!

صبر می‌کنم تا بنشیند. چشم‌هایش را می‌دوزد به چشم‌هایم. لنز طوسی‌اش، زیبایش کرده، اما:

کاش می‌شد رنگ چشمای خودتو ببینم. تا باور کنم از ته دلت می‌گی؟

با این حرفم لب‌های قرمزش را تو می‌کشد و ابروهای کمانش درهم می‌رود:

چرا این‌جوری حرف می‌زنی؟ خودت این رنگ رو برام خریدی، منم فقط برای تو گذاشتم، عشق من!

صحنه‌ای در ذهنم تکرار می‌شود. این صحنه چندبار دیگر برایم پیش آمده است... لعنت به من. همین را به سعیده و بقیه می‌گفتم. نمی‌دانم چرا یک لحظه حس می‌کنم دروغگوها لنز می‌گذارند.

خوب شد نرفتی دربی؟

دستی برای کافه‌دار تکان می‌دهم و اشاره می‌کنم که سفارش‌هایم را بیاورد. و ادامه می‌دهم:

نتونستم برم. دیشب بغض کردی. منم نرفتم.

تکان خفیفی می‌خورد اما:

وای. عزیزم! این‌طوری که می‌گی دلم می‌خواد برات بمیرم.

دلم آشوب می‌شود و دستش را می‌گیرم. لبخند که می‌زند، زیباتر می‌شود.

هر وقت شد با هم می‌ریم استادیوم؛ هر چند که مزخرف بازاریه.

من عاشقشم، فوتب


:)
۱۳۹۹/۰۹/۰۱

این کتاب جز یک مجموعه هست که باید به ترتیب خونده بشه وگرنه ممکنِ یجورایی گیج بشی،خودم اشتباهی که کردم این بود اول هوای من رو خوندم ولی در کل خیلی مجموعه جذاب و باحالیه و جواب چندتا از سوالایی

- بیشتر
وَزِش
۱۳۹۹/۱۲/۱۴

جذذااب و قیشنگ و روان بود. ایکاش از آقای مهدوی ها در مدارسمون بود :)

M.zeraatkar85
۱۴۰۰/۰۶/۰۸

سلام علیکم این کتاب سه جلد داره و باید به ترتیب خونده بشه ۱.از کدام سو ۲. هوای من ۳. سو من سه چون اگه به ترتیب نخونین یکم گیج میشین...🙂 خیلی داستان قشنگ و مفهومی بود امیدوارم تعداد چاپش بسیار زیاد بشه

- بیشتر
Ava
۱۴۰۱/۰۶/۲۶

( این کتاب یک سه جلدی هست که باید به ترتیب خونده بشه تا گیج نشید 1-از کدام سو 2-هوای من 3-سو من سه ) از نظر من نکته خوب این سه جلدی منطقی بودنش هست که خب با قلم خیلی

- بیشتر
misagh59
۱۴۰۱/۰۱/۲۷

بدون امام می مانی که به کدام سو روی. خداوندا بر ما دلی مأنوس با امام مرحمت بفرما

کاربر ۲۳۳۴۳۰۲
۱۳۹۹/۰۸/۲۹

خیلی دوستش داشتم و بعد از خوندن تازه رفتم کاغذیشو هم خریدم

elaheh
۱۴۰۰/۰۷/۱۸

بسیار بسیار عالی و هدفمند خانم شکوریان فرد مینویسند. کتاب رو که میخونی فقط نمی‌خونی ذهنت راحت نیست و فکرت درگیر میشه درگیری خوب. توصیه میکنم مخصوصا برای نوجوونها و خیلی مخصوصتر پسران بخوانند.

زهرا بانو
۱۴۰۰/۰۷/۱۲

کتاب جذاب و آموزنده ای بود.فقط کاش بیشتر بود.راستی این کتاب رو به ترتیب بخونید تا بهتر بفهمیدش: از کدام سو،هوای من،سو من سه

VIDA
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

من این کتابو قبلا خونده بودم خیلی دوسش دارم قبل از اینکه این رو بخونین کتاب (ازکدام سو) رو بخونین

🌊
۱۳۹۹/۱۲/۰۲

خوبه برای کسایی هم سن خودِ شخصیت ها، مثلا دبیرستانی

سخت‌ترین کار؛ ایستادن مقابل هوای نفس است که مدام می‌گوید خط‌قرمزهایی را که خدا معین کرده رد کن.
reyhan
اشک قیمتیه، خرج هر چیزی نکن.
Alireza
اونا یه جورایی هم‌سن شماها بودن، یکی‌دوسه‌سال بالا و پایین، به جای این‌که بگن اتاق خودم، رخت‌خواب خودم، درس و مدرک خودم، راحتی خودم، می‌گفتن امنیت کشورم، آرامش مردم، اندیشه و عقیده‌م!
s.latifi
جوان‌های ما مظلوم واقع شده‌اند، فطرت‌های پاکی دارند. فکرهای بلند و دل‌های آماده. چند تا خطایی هم که می‌کنند نه از سر لجاجت با خداست و نه بی‌حرمتی. کسی برایشان معادله‌های دنیا را درست نبسته است. مثل یک حیوان با آن‌ها برخورد می‌شود. خانواده‌ها که فکر می‌کنند، امکانات بیشتر، راحتی فراهم و دیگر هیچ! در حالی‌که دوتای این‌ها برای خراب کردن یک روح کفایت می‌کند. انگار بچه‌هایشان گربهٔ خانگی‌اند که غذا آماده، مکان خواب آماده، گاهی نوازشی هم بشوند و دیگر هیچ. انسان حیوان نیست. صاحب فکر است. منبع اطلاعات بدرد نخور نیست. عقل دارد!
...
پذیرش حق، آدم را عاقل می‌کند... عقل هم زندگی را آباد...
reyhan
بله، تعریف جدید از عقل رو هم فهمیدیم! عقل تعریف خاصی ندارد، چیزی است که خدا زندگی همهٔ انسان‌ها را به آن سپرده است که متأسفانه اغلب هم غیرقابل استفاده و نو می‌ماند. تشخیص خوب و بد و انتخاب خوبی‌هاست؛ انسان‌ها ذاتا خوبی را می‌فهمند.
pichak
بچه‌ها می‌گفتند غالب شب‌ها عصبی و ناراحت می‌خوابیم، اصلا دلیل این‌که این‌همه موسیقی غمگین گوش می‌دادند همین گرفتگی روحشونه!
نور
لاک‌پشت حیوان عجیبی است. هم آرامشش دیوانه‌ات می‌کند، هم همیشه طوری سر بالا می‌آورد و نگاهش را می‌چرخاند که انگار از یک ابله چشم می‌گیرد به ابله بعدی می‌دوزد و کلاً هم که دنیا را به هیچ می‌گیرد. از هفت دولت آزاد است و به سبک خلقتی‌اش راحت زندگی می‌کند.
•° زهــــرا °•
سخت‌ترین کار؛ ایستادن مقابل هوای نفس است که مدام می‌گوید خط‌قرمزهایی را که خدا معین کرده رد کن.
s.latifi
آبادیِ یک لذت کوتاه‌مدت، همان‌قدر کوتاه است. اما خرابی که به بار می‌آورد بلندمدت است خیلی وقت‌ها هم جبران نمی‌شود.
reyhan
تا دم مَرگ هم تو هستی و جنگ بزرگ شهوت‌ها و مقصدها... هر کس مقصدش را گم کند پا در مرداب نفْس می‌ماند... و کم‌کم فرو می‌رود. هر کس عقلش حاکم باشد مثل چشمه می‌شود. می‌جوشد و جاری می‌شود.
کاربر ۲۸۶۷۶۴۶
زن‌ها همیشه باید در خانه بخندند. خانه‌ای که زنش شاد باشد هیچ موسیقی نمی‌خواهد. بهترین موسیقی پخش شدهٔ عالم صدای خندهٔ محبوبه است.
• Khavari •
پذیرش حق، آدم را عاقل می‌کند... عقل هم زندگی را آباد...
ملجأ
هر کس مقصدش را گم کند پا در مرداب نفْس می‌ماند... و کم‌کم فرو می‌رود. هر کس عقلش حاکم باشد مثل چشمه می‌شود. می‌جوشد و جاری می‌شود. برای پیروزی عقل کمک یک انسان عاقل حرف اول را می‌زند. انسان امام می‌خواهد. زندگی خوش‌بخت، امام می‌خواهد. بدون امام... می‌مانی که از کدام سو بروی...
...
دلم می‌خوادا، خودم نمی‌خوام...
Alireza
اگه آرایش نکنم اعتماد به نفس ندارم، اگه این ناخونا رو مثل گرگ نچسبونم رو ناخونام حس می‌کنم کسی نگام نمی‌کنه پس... چقدر عقب موندم.
نور
مژده مادرم نیست که رنج‌ها برایش مثل لبخند بوده و هست. برای مادر راحتی‌ها آب‌نبات چوبی است که کوتاه مدت است... می‌داند با بیست تا لیس که بزنی هم مزه‌اش تکراری می‌شود و هم منتظری تا تمام بشود و چوبش را دور بیندازی و یک آب رویش بخوری. مژده کل زندگی‌اش آب‌نبات چوبی است.
...
آمریکا هم ما را تحریم می‌کند و هم تهدید می‌کند و هم تخریب می‌کند و می‌کشد، هم نابغه‌های ما را تا جایی که کارایی داشته باشند می‌دوشد
ملجأ
با جوان امروز کاری کرده‌اند که دلش نمی‌خواهد سراغ حقیقت برود. فضای مجازی دائماً دارد حرف و خبر غیرواقعی به او می‌دهد... ریزها را درشت می‌کنند، تلخی‌ها را شیرین، شیرینی‌ها را تلخ، انسان‌های ترسو را شجاع و انسان‌های شجاع را خائن، شهوت را سرآمد و عزت را زیر پا... آن‌قدر بی‌وجدان‌بازی بار همه کرده‌اند که کسی جرئت نمی‌کند برود سراغ حقیقت خودش... می‌ترسد مسخره‌اش کنند... اما باید با جرئت سراغ حقیقت برود، و الا نابود می‌شو
ملجأ
خانواده‌ها که فکر می‌کنند، امکانات بیشتر، راحتی فراهم و دیگر هیچ! در حالی‌که دوتای این‌ها برای خراب کردن یک روح کفایت می‌کند. انگار بچه‌هایشان گربهٔ خانگی‌اند که غذا آماده، مکان خواب آماده، گاهی نوازشی هم بشوند و دیگر هیچ. انسان حیوان نیست. صاحب فکر است. منبع اطلاعات بدرد نخور نیست. عقل دارد! راحت‌طلبی نیازش نیست! اگر نجنگد، می‌پوسد، خراب می‌شود، خراب می‌کند! باید بگذاریم جوان‌ها با نفسشان بجنگند نه از کودکی هر کاری خواستند، هر چیزی خواستند فراهم شود... متوقع می‌شوند... خسته می‌شوند، تنبل و کسل می‌شوند...، راحت‌طلب می‌شوند... شهوت‌پرست می‌شوند و ...
رآقمه

حجم

۷۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۷۸٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۷,۸۰۰
تومان