کتاب یار پنهان

جان. ا سنفورد در کتاب یار پنهان به موضوع انیما و انیموس، بخش‌های زنانه و مردانه‌ی وجود انسانی می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که چگونه زن و مرد درونمان بر روابط ما تأثیر می‌گذارند؟

کتاب یار پنهان را با ترجمه فیروزه نیوندی بخوانید و درباره‌ی روابط انسانی و عوامل تاثیرگذار بر آن بیشتر بدانید. 

درباره‌ی کتاب یار پنهان

کتاب یار پنهان از مجموعه روان‌شناسی تحلیلی به یک سوال پاسخ می‌دهد؛ چگونه زن و مرد درونمان بر روابط ما تاثیر می‌گذارند؟ کتاب یار پنهان درباره‌ی انیما و انیموس صحبت می‌کند. انیما و انیموس اشاره به بخش‌های زنانه و مردانه‌ی وجود ما دارد. در مکتب روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ به بخش ناهشیار یا خودِ درونیِ راستینِ هر فرد اشاره می‌شود که در مقابل نقاب یا نمود برونی شخصیت قرار می‌گیرد. انیما در ضمیر ناهشیار مرد به صورت یکی شخصیت درونی زنانه جلوه‌گر می‌شود و انیموس در ضمیر ناهشیار زن به صورت یکی شخصیت درونی مردانه پدیدار می‌شود.

هرچند به طول کلی انسان‌ها خود را به طور کامل مرد یا زن می‌دانند اما خوب است بدانید که در وجود ما، هم بخش زنانه وجود دارد و هم بخش مردانه. شناخت این دو بخش به انسان‌ها کمک می‌کند تا روابطشان را بهتر بشناسند و عوامل تاثیرگذار بر آن را شناسایی کنند.

کتاب یار پنهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

علاقه‌مندان به کتاب‌های روانشناسی از خواندن کتاب یار پنهان لذت می‌برند. 

بخشی از کتاب یار پنهان

ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین تعریف یونگ این است که «انیما» عنصر زنانهٔ وجود مرا را تجسم می‌بخشد و «انیموس» عنصر مردانهٔ زن را. و می‌نویسد: «من عنصر مردانه را در زن انیموس، و عنصر زنانه در مرد را انیما می‌نامم.» ماری ـ لوئیز فون فرانتس با اشاره به تعریف یونگ از انیما و انیموس، در کتاب انسان و سمبول‌هایش می‌نویسد «انیما تجسم تمامی تمایلات روان‌شناختی زنانه در روان مرد، نظیر احساسات و حالات مبهم است.» یونگ همچنین معتقد است که انیما و انیموس ژن‌های مردانه و زنانهٔ در اقلیت واقع‌شدهٔ ما را مجسم می‌کنند. این تفکر در بخش‌های مختلف آثار یونگ مشاهده می‌شود. مثلاً در جایی می‌گوید: «انیما یک کهن‌الگوست برای بیان این واقعیت که مرد دارای حداقلی از ژن زنانه است.» البته همین نکته را می‌توان برای انیموس به عنوان تجسم حداقلی از ژن مردانه در زنان بیان کرد. یعنی از نظر بیولوژیکی کیفیت فیزیکی و مردانهٔ یک مرد ناشی از غالب‌بودن ژن‌های مذکر بر مؤنث است و عکس آن نیز در مورد زنان صدق می‌کند. بر اساس نظر یونگ، انیما بر اساس طرح روان‌شناختی در اقلیت‌بودن ژن‌های زنانه در مرد و، انیموس، در اقلیت‌بودن ژن‌های مردانه در زن تجسم می‌یابد.

بنابراین، آنچه مردان و زنان را از هم متفاوت می‌سازد، این نیست که مردان کاملاً یان و زنان کاملاً ین هستند، زیرا هر جنسی در درون خود عناصر جنس مخالف را دارد؛ این حقیقتی است که یک مرد به‌طور عادی هویت خود را با مردانگی‌اش تشخیص می‌دهد و زنانگی او در ناخودآگاهش قرار دارد، درحالی‌که یک زن هویت خود را آگاهانه مؤنث می‌پندارد و جنبهٔ مردانه در ناخودآگاه او جای دارد.

«خود» و جسم دارای یک علامت‌اند. جسم مرد مذکر است، و توسط هورمون‌های مردانه شکل گرفته و برای فعالیت‌های خاص طراحی شده است؛ جسم زن مؤنث است و آن نیز برای انجام فعالیت‌های خاص زنانه که آشکارترین آن بارداری است طراحی شده است. «خود» با کیفیت زنانه یا مردانه جسم هویت می‌یابد، بنابراین جنبهٔ دیگر، انیما و انیموس، فعالیتی است ناخودآگاه.