کتاب یک دخترانه تلخ
معرفی کتاب یک دخترانه تلخ
کتاب یک دخترانهی تلخ، اثری از فروزان شهرکی، داستانی پرتبوتاب، عاشقانه و لطیف است که از روزهای سخت و جانسوز زنی میگوید که تنهاییها و احساساتش را مینویسد.
دربارهی کتاب یک دخترانهی تلخ
یک دخترانهی تلخ، یک عاشقانه است. عاشقانهای که فریاد رفتن و نماندن سر میدهد. رفتنی که همیشه یک نفر را درهم میشکند و باری سنگین به دوشش مینهد. یک دخترانهی تلخ، صدای زنی است که پس از یک جدایی، دردهایش را نوشته است. احساساتش را فریاد زده و این کار را با تمام سختیهایش، به جان خریده است. دل کندن ساده نیست. تلخ است و غمی جانکاه رقم میزند. غمی که فروزان شهرکی، جنسش را به خوبی میشناسد و آن را در قالب واژهها، به تصویر کشیده است. کتاب صوتی یک دخترانهی تلخ، داستانی دارد که شما را با احساسات، اندوه و دردهایتان مرتبط میکند و راهی برای بیرون ریختن تمام بغضهای خفه شده، جلوی پایتان میگذارد...
کتاب یک دخترانهی تلخ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از خواندن داستانهای عاشقانه لذت میبرید، یک دخترانهی تلخ یک انتخاب عالی برای شما است.
بخشی از کتاب یک دخترانهی تلخ
آری، باید بنویسم. درد دارد. سخت و کشنده است. ویران کننده است. ولی باید بنویسم. جان بکنم، درد بکشم و اشک بریزم و بنویسم.
یکی بود، یکی نبود. آنکه بود، من بودم. آنکه نبود، تو بودی. بهتر که نگاه کردم، تو را دیدم. لای مژههای خیسم تار تار میزدی. بی هیچ ارادهای از برهوت پرشور این دنیا کنده بودم و اینک در ساحل آرام تو بیجان و بیکلام، انگار تو را نفس میکشیدم. این، همهی وجود من بود. سرد، زیر خاک، بدون اینکه مرا در آغوش داشته باشد. بدون اینکه اشکهای گرمم را پاک کند و هقهق گریههایم را آرام کند. دستهایم را به صورتم کشیدم. از چشمانم که گذشت، به یاد آوردم آخرین باری که نگاهت به نگاهم افتاد، نگاهت را دزدیدی. همهی ناگفتههایت را خواندم. مرا میخواستی بگذاری و بروی. ترس، شرم چشمهایم را با خودش برد. دستهایم لرزید. دلم تاب تاب میخورد و با هر نفسی، ذرهای از جانم، کم میشد. دل کندن ساده نیست رفیق...
حجم
۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۴۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
نظرات کاربران
داستان نبود..... شعرم نبود...... من که چیزی ازش متوجه نشدم.
نه داستانه نه شعره... وقتتون روتلف نکنید ینی چی که هرکسی میتونه کتاب بده بیرون؟
داستان نیست فقط حرف های دل یک زن معشوق رهاش کرده.
خیلی داستان بدی هست من به جای اینکه متوجه بشم بد تر گیج شدم وقتتون رو تلف نکنید🥴🥴😵😵