دانلود و خرید کتاب آخرین زلزله‌ی تهران علیرضا لبش
تصویر جلد کتاب آخرین زلزله‌ی تهران

کتاب آخرین زلزله‌ی تهران

نویسنده:علیرضا لبش
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین زلزله‌ی تهران

کتاب آخرین زلزله ی تهران نوشته علیرضا لبش است. ادبیات امروز تصویر انسان مدرن است. این تصویر برای بیان احساسات و عواطف گم‌شده‌اش در میان زندگی شلوغ نجات‌بخش است. زیرا اول به شاعر کمک می‌کند خودش را از قید و بند روزمرگی رها کند و با کلمات دنیای تازه‌ای را خلق کند

کتاب آخرین زلزله ی تهران به شما این فرصت را می‌دهد که شکل تازه‌ای از زبان ادبی آشنا شوید و دنیای دیگری را بشناسید که در زندگی روزمره فرصت تجربه آن را نخواهید داشت.

خواندن کتاب آخرین زلزله ی تهران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب آخرین زلزله ی تهران

کاش می‌دانستم

مردمان کهن

اکسیر لبخند را

لای کدام کتاب

روی کدام رف رها کرده‌اند

در سرزمین من

نوعروسان جامه‌های سپید می‌پوشند

و در تیرگی شب زن می‌شوند

سوگواران سیاه‌پوش

در روشنی روز محو می‌شوند

محبوب من

برق لبخندت را پنهان کن

درباره علیرضا لبش

علیرضا لبش متولد اول مهر ۱۳۶۰ در قم است اما ساکن تهران و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسیاست. او شاعری نو پرداز و سپید سرا است. از دیگر فعالیت‌های ادبی او به  داستان نویسی و طنز پردازی هم باید اشاره کرد.

در شعرهای لبش ,به دلیل کشف مضامین بکر و امروزی , معنا حرف اول را می زند و ساختار و بازی های زبانی در مراحل بعدی مورد توجه قرار می گیرد.

وی تا کنون در بسیاری از جشنوار های ادبی مانند جشنواره بین المللی شعر فجر/جایزه ادبی اصفهان/گام اول و…. برگزیده شده و کتاب های خنده در مراسم تدفین، نسکافه های بعد از ظهر، مرثیه ای برای گمگشتگی و  کافه نده از آثار منتشر شده او است.

کارنبر1234598765
۱۳۹۹/۰۴/۰۹

زیادی با سرزمین خودش دعوا داره.حس خوبی به ادم دست نمیده من نپسندیدم.هدفش بهم بافتنه بیشتر

شیر ایرانی منقرض شد ببر مازندران منقرض شد یوز ایرانی در حال انقراض است گور ایرانی در حال انقراض است ما منقرض نشده‌ایم هر روز قراضه‌تر می‌شویم
lily
جوری مرا ببوس که رودخانه‌ها، وحشی شوند و ماهی‌ها به قلاب‌های ماهی‌گیران بیاویزند ــ جوری بوسیدمت که کشتی‌ها به آسمان بروند و ابرها به خاک برگردند
مستر میم
سعدی یک خیابان کوچک است حافظ یک پل است فردوسی یک میدان است جلال آل‌احمد یک بزرگراه است ما بزرگان‌مان را سر راه گذاشته‌ایم
lily
سربه‌هوا شده بود آخرین‌بار که از خانه بیرون زد پیراهنش بوی خون گرفت و باروت فرشته‌ها می‌گویند: او را دیده‌اند در آسمان فرشته‌ها می‌گویند: با ستاره‌ها شادنوشی می‌کند و ابرهای بازیگوش در سوراخ‌های سینه‌اش پنهان می‌شوند فرشته‌ها می‌گویند: هنوز هم گاهی کلید خانه‌اش را گم می‌کند
lily
مصدق آن‌قدر مصدع اوقات لندنی‌ها شد تا نفت را ملی کرد ما با صادراتش شیرخشک وارد می‌کنیم تا گاوهای‌مان استراحت کنند آقای مصدق از شما سپاس‌گزاریم که یک روز به تعطیلات کشور اضافه کردید
lily
فرصت نمی‌دهد دلت برای جهان تنگ شود حتا برای خودت بی‌هوا می‌رسد و همه هوای حوالی‌ات را پُر می‌کند اندوه بزرگی است زیستن
lily
فرصت نمی‌دهد دلت برای جهان تنگ شود حتا برای خودت بی‌هوا می‌رسد و همه هوای حوالی‌ات را پُر می‌کند اندوه بزرگی است زیستن
کاربر ۷۱۳۰۳۹۱

حجم

۳۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۳۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان