دانلود و خرید کتاب آچمز داوود ملک‌زاده
تصویر جلد کتاب آچمز

کتاب آچمز

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آچمز

آچمز مجموعه اشعار نوی داوود ملک‌زاده، شاعر معاصر اهل آستارا است که در نشر چشمه به چاپ رسیده است. 

شعرهای داوود ملک‌زاده مضامینی عاشقانه ، اجتماعی و گاهی نوستالژی و ساختاری روایی دارند و می‌شود گفت شعرهایی شخصی‌اند که هر کسی به فراخور تجربیات خود می‌تواند رگه‌هایی از آشنایی را در آنها پیدا کند، گویی خود آن حال و هوا را تجربه کرده است. در کتاب آچمز ۶۴ شعر از ملک‌زاده می خوانید که دو تای آنها به زبان ترکی است.

ملک‌زاده متولد سال ۱۳۶۱ آستارا  است و علاوه بر فعالیت در عرصه‌ روزنامه‌نگاری و انتشار نشریات ادبی ، تاکنون چند کتاب شعر با نام‌های «تهران برای شعر شدن شهر کوچکیست»، «دو واو»، «آستارا تنها بندر بی‌کشتی»، «این زندگی پیامکی را دریاب» و هم چنین دو اثر پژوهشی با نام‌های «شعر جوان آستارا» و «گزنه‌های گردنه» را منتشر کرده است.

 خواندن مجموعه شعر آچمز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 تمامی علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم.

شعری از کتاب آچمز

از راه رفتن در زمین صاف

حوصله‌مان سر می‌رود

می‌ایستیم

با دست‌های خودمان چاهی می‌کنیم

زندگی از یکنواختی درمی‌آید

قدم می‌زنیم

می‌دویم

راه می‌رویم

و می‌افتیم توی همان چاه...

تقلا می‌کنیم که بیرون بیاییم

و زندگی جریان پیدا می‌کند.

Eli N
۱۳۹۹/۰۷/۰۲

شعر های خوبی داشت، لذت بردم از خواندنشون

فتحعلی‌شاه شاعر بزرگی بود با خیال‌هایی بزرگ... در ازای هر شعر عاشقانه یک زن می‌گرفت.
k.t
باران دارد جدی‌جدی می‌بارد انگار او هم نمی‌داند دنیا یک شوخیِ بزرگ است!
Eli N
نبودنت فاجعه‌ای‌ست به اندازهٔ بودنت همچنان که بودنت به قدر نبودنت...
یك رهگذر
کاش بخیهٔ موقتی بودم بر بوسهٔ گونه‌هایت!
یك رهگذر
فیلمی هستم با چند حادثهٔ اصلی و فرعی با ابهاماتی گره‌درگره و کارگردانی گیج که نمی‌داند آخرش را چگونه ماست‌مالی کند!
Eli N
بوی شالی‌های بهشتی‌ست یا عطر موهای تو؟ باد تا تو را به من برساند، هوش از سرش پریده است!
یك رهگذر
می‌دانی محبوب من! بیا از همین امروز به فکر حیات زمین باشیم از هم دور شویم آن‌قدر که خیال تولیدمثل به سرمان نزند! خدا را چه دیدی شاید یک روز نسل بشر از روی زمین منقرض شود جنگل‌ها به شهرها برگردند و حیوانات قلمروِ غصب‌شده‌شان را پس بگیرند آن وقت زمین، نفس تازه می‌کند نه دیگر نیازی به سازمان ملل و یونسکوست و نه انجمن حمایت از حقوق زنان و محیط‌زیست و حیوانات تا خیلی‌ها ادای آدم‌خوب‌ها و آدم‌جدی‌ها را درنیاورند. بازی تمام می‌شود
Eli N
چه‌گوارا از ما پنج نفر آن‌ها که زیر شکنجه مُردند، هیچ! ولی آن‌ها که جان سالم به دربردند به اعدام محکوم شدند.
Eli N
نفسی می‌آید و می‌رود دردی می‌آید و نمی‌رود. مادربزرگم می‌گفت: «درد، باتمان‌باتمان می‌آید مثقال‌مثقال می‌رود.»
sama
هنوز نمی‌دانم: سفر، آمدن است یا رفتن؟ همچنان که: عشق رسیدن است یا...؟
یك رهگذر
سرم را هی به دیوار می‌کوبم درد می‌کشد تمام آجرهای خانه باید به فکر دیوار بزرگ‌تری باشم مثلاً بروم سرم را آن‌قدر بزنم به دیوار چین که این‌بار یونسکو صدایش دربیاید. صدایم درنمی‌آید و همهٔ جهان‌گردان نگران‌اند مبادا دیوار چین خراش بردارد.
Eli N
نفسی می‌آید و می‌رود دردی می‌آید و نمی‌رود. مادربزرگم می‌گفت: «درد، باتمان‌باتمان می‌آید مثقال‌مثقال می‌رود.»
Eli N
حکایت ناتمام تمام لیلی‌ها و مجنون‌ها را خواندم غزل‌های عاشقانهٔ سعدی و دیگران را داستان همهٔ عاشق‌معشوق‌های امروزی را دیدم و شنیدم همهٔ آن‌ها در تو بود همهٔ تو در آن‌ها نبود.
Eli N
می‌دانی محبوب من! بیا از همین امروز به فکر حیات زمین باشیم از هم دور شویم آن‌قدر که خیال تولیدمثل به سرمان نزند! خدا را چه دیدی شاید یک روز نسل بشر از روی زمین منقرض شود جنگل‌ها به شهرها برگردند و حیوانات قلمروِ غصب‌شده‌شان را پس بگیرند آن وقت زمین، نفس تازه می‌کند نه دیگر نیازی به سازمان ملل و یونسکوست و نه انجمن حمایت از حقوق زنان و محیط‌زیست و حیوانات تا خیلی‌ها ادای آدم‌خوب‌ها و آدم‌جدی‌ها را درنیاورند. بازی تمام می‌شود
زن
نه مثل خیام پول شراب دارم و نه مثل شهریار حال دود، اما گریزی نیست غم ایام را! با دل‌خوش‌کنک‌ها روز را شب می‌کنم و شب را...
Vahid
به خیال‌های‌مان خیانت کردیم تا به زندگی وفادار بمانیم.
sama
نفسی می‌آید و می‌رود دردی می‌آید و نمی‌رود. مادربزرگم می‌گفت: «درد، باتمان‌باتمان می‌آید مثقال‌مثقال می‌رود.»
یك رهگذر
یاغیش شیرین ــ شیرین یاغئی آجی گونومه.
Eli N

حجم

۴۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

حجم

۴۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۱ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان