کتاب چهار مقالهی یونگی
معرفی کتاب چهار مقالهی یونگی
در کتاب چهار مقالهی یونگی، مقالاتی از شاگردان مکتب روانشناسی یونگ، ماری-لوئیز فن فرانتس و ادوارد اف. ادینجر میخوانید.
درباره کتاب چهارمقاله یونگی
در این کتاب چهارمقاله درباره شناخت نفس، فرایند تفرد، انسان کیهانی، رویارویی با شخصیت مهتر از ماری-لوئیز فن فرانتس و ادوارد اف. ادینجر، دو نفر از بزرگترین مفسران اندیشههای یونگ، میخوانید.
مقالاتی که برای انتشار در این کتاب برگزیده شدهاند، بعضی اصول روانشناسی یونگی را از قلم بزرگترین مفسران اندیشههای یونگ مطرح میکنند. خانم ماری ـ لوئیز فُن فرانتس، از همکاران نزدیک یونگ، در دو مقالهٔ فرایند تفرد و انسان کیهانی، به این هدفِ زندگی انسانی میپردازد و این فرایند را در سطح شخصی و جمعی بررسی میکند. ادوارد ادینجر نیز در مقالهٔ شناخت نفس، به برشمردن مؤلفههای اصلی روان میپردازد و در مقالهٔ رویارویی با شخصیت مهتر، مراحل و نتیجهٔ برخورد بین دو مرکز آگاهی در روان، یعنی ایگو و خویش را مطالعه مینماید. مترجم سعی کرده است تا با افزودن توضیحاتی، مطالعهٔ این مقالات را تسهیل کند.
خواندن کتاب چهارمقاله یونگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پژوهشگران و دانشجویان رشتههای روانشناسی و علاقهمندان به روانشناسی یونگ مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب چهار مقاله یونگی
بخشی از مقاله شناخت نفس از ادوارد اِف. اِدینجِر
برای برخورداری از سلامتِ روانی باید با ضمیرِ ناخودآگاه جمعی ارتباط زندهای داشته باشیم. در تمام طول تاریخ، ادیانی که هنوز عملکرد خود را انجام میدهند یا اسطورههایی که در یک جامعهٔ معین عمل میکنند، این ارتباط را تأمین کردهاند. یک دینِ معین یا بعضی اسطورههای مشخص محفظهای هستند که ضمیرِ ناخودآگاه جمعی را در خود نگاه میدارند. کسی که به اسطورهای که هنوز زنده است اعتقاد داشته باشد، به جزمیات و مناسک و تصاویر ذهنی نمادینی که بین ما و کل واقعیت خامِ ضمیرِ ناخودآگاه جمعی قرار گرفتهاند، دسترسی دارد. دین و اسطورهٔ زنده چنین عملکردی دارند.
تا وقتی که شخصی با چنین اسطورهٔ دینیِ زندهای مرتبط باشد، لزومی ندارد که به روان خود توجه کند. این کار را نهاد دینی انجام میدهد و اگر شما آدم دینداری باشید و با رضایتِخاطر در چهارچوب ساختار جزمیات دین خود زندگی کنید، رستگار خواهید بود. حتماً با آن ضربالمثل قدیمی آشنا هستید که میگوید خارج از کلیسا، رستگاریای وجود ندارد. و این حرف درستی است. بیرون از یک کلیسا، بیرون از یک اسطورهٔ زنده، رستگاریی وجود ندارد، مگر اینکه از طریق فرایند تفرّد که فرایندی بسیار نادر و مشکل است، رستگار شویم.
پس میتوان گفت که وقتی میگویند در خارج از کلیسا رستگاریای نیست، درمجموع حرف درستی میزنند و مهم هم نیست که این کلیسا کدام یا چهجور کلیسایی است. تا وقتی که برای ( نگهداری) ضمیرِ ناخودآگاه جمعی محفظهای داشته، عضو صادق یک جماعت کلیسایی باشید، از لحاظ روانی رستگارید و به فرافکنیهای تصویر الهی دسترسی دارید. به قول یونگ، ادیان بزرگ، نظامهای رواندرمانی بزرگی هستند که اعضای خود را از طریق مناسک و اصول جزمی نهادِ مربوطه، با تصویر الهی، با «خویش» (خویش و تصویر الهی عملاً با یکدیگر مترادفند) مرتبط میکنند.
تا وقتی که این شیوه نتیجهبخش باشد، نمیتوان با آن مخالفت کرد، ولی تا وقتی هم که شخصی محدود به چهارچوب کلیسا باشد، چیزی به اسم روانشناسی اعماق نمیتواند وجود داشته باشد. تا وقتی که ناخودآگاهِ جمعی، در چهارچوبِ اصطلاح نمادهای ساختار جزمیاتِ یک دینِ مشخص و عینی مقید باشد، امکان ندارد که بتوان آن را بهطور تجربی و فردی آزمود. برای کسانی که در چهارچوب احکام دینی معینی حرکت میکنند، روانشناسی اعماق وجود ندارد، زیرا نیازی به آن وجود ندارد. روانشناسی اعماق در عصر جدید به علت نیاز بسیاری از افراد به آن، زاده شد. میبایست آن را میداشتیم.
حجم
۳۲۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۳۲۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
نظرات کاربران
اگر به روان شناسی علاقه مند هستید کتاب خوبیه ولی قبلش یکم اطلاعات در مورد تعایف اصطلاحات روان شناسی یونگ مثل سایه انیما و انیموس خویش احتیاج داره این کتاب مراحلی که باید پله پله طی بشه تا به اگاهی
بعد از خواندن مقالات چیزی دست شما را نمیگیرد، برخلاف خواندن نظریات یونگ و برخی کتابهای دیگر که میتواند مفید باشد ، این کتاب احتمالاً اتلاف وقت صرف خواهد بود. توصیه نمیکنم.