کتاب سفر قهرمانی مرد
معرفی کتاب سفر قهرمانی مرد
کتاب سفر قهرمانی مرد نوشته منصور یوسفزاده شوشتری است. نویسنده در این رمان، داستان مردی میانسال به نام ایوب را تعریف میکند که در برابر استقلالطلبی و پرخاشگری پسر جوانش به درماندگی رسیده است. او تصمیم گرفت برای درک مجدد مفهوم مردانگی راهی سفر به جنوب و گفتگو با مزار پدر مرحومش شود.
درباره کتاب سفر قهرمانی مرد
ایوب مرد میانسالی است که خودش در زمان کودکی هیچوقت رابطهٔ خوبی با پدرش نداشته است. اکنون بعد از گذشت سالها، ایوب خانوادهٔ خودش را تشکیل داده و تمام تلاشش را میکند تا ارتباط خوبی با خانوادهاش داشته باشد. بااینوجود، پرخاشگری پسر جوانش او را درمانده کرده است. ایوب واقعاً نمیداند در مقابل فرزندش چه رفتاری باید از خودش نشان دهد. او برای یافتن راهحل، راهی سفری به جنوب میشود؛ جایی که پدر مرحومش به خاک سپرده شده است. این سفر باعث میشود ایوب درک غنیتر و تازهتری نسبت به مفهوم مردانگی پیدا کند. کتاب سفر قهرمان مرد اثری خوشخوان است که شما را تا پایان همراه خود میکشاند.
اتفاقاتی که طی مسیر میافتد و گفتگو ایوب با پدر و مردان فوت شده، دیدگاه او را نسبت به سفر قهرمانی مرد، عوض میکند. این رمان به خواننده کمک میکند تا موانع سفر قهرمانی مرد را در جهت بلوغ مردانگی خود به کار گیرد.
خواندن کتاب سفر قهرمانی مرد را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب سفر قهرمانی مرد برای والدینی که نمیدانند با فرزند خود چگونه رفتار کنند و یا پسرانی که در حال رسیدن به بلوغ هستند مناسب است.
درباره منصور یوسف زاده شوشتری
منصور یوسف زاده شوشتری در سال ۱۳۳۸ متولد شده است. او، دانشآموخته مکتب کارل گوستاو یونگ و متخصص در رشته ادبیات نمایشی، شعر و رمان است. زنی که دیگر نمیخواست مرد باشد اولین او است. هر ده اثر منصور یوسف زاده شوشتری برگرفته شده از نظریات کارل گوستاو یونگ میباشد. حلقهای نو برایم بخر نیز از نوشتههای این نویسنده است.
بخشهایی از کتاب سفر قهرمانی مرد
سالهای زیادی، از آنچه بر عکس پدرم انجام میدادم، راضی بودم. از رفتارهای خشک و توأم با غروری که با مادرم انجام میداد، نتیجه گرفته بودم که دل هیچ زنی را در زندگیام نشکنم؛ مادرم را زیر چتر خودم گرفته بودم. برای او هر چه که از پدرم، به جز وظایف زناشویی انتظار داشت، انجام میدادم. خواهرانم را پشتیبانی میکردم. برایشان وسایل تحصیل میخریدم. آنها را به سینما میبردم. کاری که پدرم سخت مخالف بود. بعدها نیز همسرم را بدون مشورت با او، خودم از طبقه مالی پایینتری انتخاب کردم که پدرم از آن طبقه گریخته بود! وقتی مرا به محل کار خود میبرد که با نحوه پیمانکاری آشنا کند، گمان میکردم مرا استثمار میکند! بنابراین با کارگران او دوست میشدم. بهجای آنها کارشان را انجام میدادم. در ساعت کار، وادار به استراحتشان میکردم تا تفاوت مرا با پدرم درک کنند! آنها را بر علیه پدرم میشوراندم و یادشان میدادم چگونه بر علیه پدرم راجع به افزایش حقوق بجنگند!
مادرم را یاد میدادم که بهجای گدایی کردن پول از شوهرش، و بحثهای بیپایان، خودش دستبهکار شده و از جیب پدرم پول بدزدد!
مادرم از گناه این معصیت، عذاب وجدان میگرفت. من او را تسلی خاطر میدادم که این کار لازم و از چشم خداوند عملی مقدس است!
برادر کوچکترم را همواره به درجات ظلم پدرم آشنا میکردم. گاهی او به گریه میافتاد و میگفت: «ولی پدر رفتارش با من خوبه!»
و من به او میگفتم:
دلیل این رفتار موذیانه، تفرقه انداختن بین من و برادرم است!
حجم
۱۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
حجم
۱۵۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
نظرات کاربران
کتاب به صورت داستانی و تخصصی مباحث روانکاوی رو پیش میکشه و مورد بررسی قرار میده. پدری رو به تصویر میکشه که با تمام حساسیت هایی که داشته با پسرش به مشکل میخوره و... این کتاب به زیبایی تاثیر نسل ها رو
خیلی کتاب خوبی بود حتما نوجوون ها بخونن