به قول یونگ، ادیان بزرگ، نظامهای رواندرمانی بزرگی هستند که اعضای خود را از طریق مناسک و اصول جزمی نهادِ مربوطه، با تصویر الهی، با «خویش» (خویش و تصویر الهی عملاً با یکدیگر مترادفند) مرتبط میکنند.
leili L
"این خیلی ناراحتکننده است، چون فکر میکردم که تنها ارباب خانه، خودِ من هستم، ولی باید تصدیق کنم که در این خانه کس دیگری هم زندگی میکند که ترفندباز هم هست."
phoenix
تجربهٔ نیچه، راه را برای یونگ هموار کرد.
phoenix
بیرون از یک کلیسا، بیرون از یک اسطورهٔ زنده، رستگاریی وجود ندارد، مگر اینکه از طریق فرایند تفرّد که فرایندی بسیار نادر و مشکل است، رستگار شویم.
leili L
میخواهم در چند کلمه نیچه را بزرگ بدارم. من او را شهیدِ راه ظهور روانشناسی اعماق میدانم. اگر آثار او را بهدقت مطالعه کنیم، متوجه خواهیم شد که او خودش مسیرِ برآماسیدگی را انتخاب کرد تا بفهمد که در آنسو، چه نهفته است. او شجاعت روانی فوقالعاده و حتی بیش از آن، تهور روانیِ فوقالعادهای داشت. گرچه عفونت سفلیس به مغز او زد و باعث روانپریشیاش شد، ولی این امر به یک معنا انتخاب خود او نیز بود.
phoenix
تا وقتی که شخصی با چنین اسطورهٔ دینیِ زندهای مرتبط باشد، لزومی ندارد که به روان خود توجه کند. این کار را نهاد دینی انجام میدهد و اگر شما آدم دینداری باشید و با رضایتِخاطر در چهارچوب ساختار جزمیات دین خود زندگی کنید، رستگار خواهید بود.
leili L