کتاب جغور بغور
۴٫۶
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب جغور بغور
امید مهدینژاد( -۱۳۵۸)، شاعر و طنزپرداز است.
جغور بغور یا حسرتالملوک نوعی اردور است که شامل جگر، جگر سفید و سیبزمینی میشود. یک غذای ترکیبی که لااقل پیش از این خواستاران زیادی داشته است. جغور بغور امید مهدینژاد هم که شامل شعرهای طنز و فکاهی او میشود، عینا همینطور است. امید مهدینژاد علاوه بر آنکه شاعری جدی (خیلی جدی) است، شعرهای طنز فراوانی هم دارد که بخشی از آنها در مجموعه جغور بغورش گرد آمدهاند. یک بشقاب جغور بغور بکشید، جگرها و سیبزمینیهایش را هم جدا نکنید، بلکه با هم و در هم نوش جان کنید. خوش میگذرد.
در یکی از سرودههای این مجموعه شعر طنز به نام «مصرع زیبا» میخوانیم:
دیشب شبِ اجرای تو بود و تو نبودی
جانها همه مجرای تو بود و تو نبودی
ای سرو سرافراخته، در مرکز تهران
برجی به درازای تو بود و تو نبودی
صد نامه نوشتیم که یک وام بگیریم
محتاج یک امضای تو بود و تو نبودی
در کلّهپزی صبح سحر، ای ببعی جان
صحبت سر اعضای تو بود و تو نبودی
ای آدمِ بیچاره، سر کوچۀ هشتم
دعوا سرِ حوّای تو بود و تو نبودی
ای گل، به سر سفرۀ صبحانه، دریغا
نان بود و مربّای تو بود و تو نبودی
«گلواژۀ زخمم به گلافروزِ تو آویخت»
این مصرع زیبای تو بود و تو نبودی
هی شعر تر انگیزد
سعید بیابانکی
لبخندهای مستندسعید بیابانکی
خندههای فالش(مجموعه شعر طنز)سعید سلیمانپور
نامههای کوفیسعید بیابانکی
سوسه؛ گزیده شعر طنز امروز خراسانمجید نظافت
وقایع اختلافیهامید مهدینژاد
با کاروان حوله؛ طنز نوشتههایی در حاشیه شعر و ادبیاتامید مهدینژاد
طنز پس کوچهابراهیم رها
خیش گاحسن بهرامی
الادخترامید مهدینژاد
شدن
الهام یوسفی
۷ روایت خصوصی از زندگی سیدموسی صدرحبیبه جعفریان
کمال شعراحمد کمال پور
پاییز در راهروهادی منوری
انگیزه اشتباه کردنحسین خلیلی
جمعه ها هنوز خواب می بینندسودابه مهیجی
کفش های مجنون گم گشتعبدالرضا رضائینیا
آسمان شیشه ای نیست!مرتضی انصاری زاده
تشیع علوی و تشیع صفویعلی شریعتی
دوست داشتن از عشق برتر است و عشق فرزندعلی شریعتی
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۴۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۴۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۱۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب صد و بیست و نهم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی ، کتاب خوبی بود
کتاب خیلی خوبی بود ...
استاد بلافصل،ابوالفضل زرویی باید بروم سر به سراپاش بمالم پیدا نتوان کرد دگر باره چنویی ای سرو قدت برتر از آزادی و میلاد ای گوی لپت نازتر از تازه هلویی ..............