کتاب خلاصهی کیمیای سعادت
معرفی کتاب خلاصهی کیمیای سعادت
کتاب خلاصهی کیمیای سعادت بازنویسی به زبان سادهی کتاب کیمیای سعادت اثر امام محمد غزالی است. کیمیای سعادت» یکی از مهمترین آثار ابوحامد امام محمد غزالی طوسی(۴۵۰-۵۰۵ ق) از فقهای برجسته اسلامی است. این کتاب را محمد تفنگدار بازنویسی کرده است.
درباره کتاب خلاصهی کیمیای سعادت
این کتاب از چهار بخش(ربع) تشکیل شده و در هر یک ارکان مسلمانی را شرح داده است. این چهار بخش عبارتند از: عبادات، معاملات، مهلکات و منجیات.
ربع عبادات مشتمل بر «ده کتاب» (=فصل یا اصل بلند) است از این قرار: ۱) کتاب علم، ۲) کتاب قواعد عقاید، ۳) کتاب اسرار طهارت، ۴) اسرار نماز، ۵) اسرار زکات، ۶) اسرار روزه، ۷) اسرار حج، ۸) آداب تلاوت قرآن، ۹) ذکرها و دعاها، ۱۰) ترتیب اوراد و زمانهای هر یک.
ـ ربع عادات که مشتمل بر ده کتاب است: ۱) کتاب آغاز غذا خوردن، ۲) کتاب آداب نکاح، ۳) احکام کسب و کار، ۴) حلال و حرام، ۵) آداب صحبت و معاشرت با هر گروه از مردم، ۶) گوشهگیری، ۷) آداب سفر، ۸) سماع و وجد، ۹) امر به معروف و نهی از منکر، ۱۰) آداب زندگی و اخلاق پیامبر (ص) .
ـ ربع مهلکات که مشتمل بر ده کتاب است: ۱) شرح شگفتیهای دل، ۲) ریاضت، ۳) آفتهای دو شهوت: شهوت شکم و شهوت جنسی، ۴) آفات زبان، ۵) آفات خشم و کینه و رشک، ۶) نکوهش دنیا، ۷) نکوهش مالاندوزی و بخل، ۸) نکوهش جاه و ریا، ۹) نکوهش کبر و خودپسندی، ۱۰) نکوهش غرور.
ـ ربع منجیات (=رهایش و گشایش) که مشتمل بر ده کتاب است: ۱) کتاب توبه، ۲) کتاب صبر و شکر، ۳) خوف و رجا (=بیم و امید) ، ۴) فقر و زهد، ۵) توحید و توکل، ۶) محبت و شوق و انس و رضا، ۷) نیت و صدق و اخلاص، ۸) مراقبه و محاسبه، ۹) تفکر، ۱۰) مرگاندیشی.
کتاب حاضر خلاصهای از کل کیمیای سعادت به زبان ساده است.
خواندن کتاب خلاصهی کیمیای سعادت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات کلاسیک که در معنا کردن عبارات و کلمات کمی مشکل دارند پیشنهاد میکنیم
درباره امام محمد غزالی
امام محمد غزالی، فقیه و متکلم ایرانی قرن پنجم و ششم است. نام کامل او ابی حامد محمد بن محمد الغزالی الشافعی است. او در سال ۴۵۰ قمری در توس به دنیا آمد. در دوران کودکی پدرش را از دست داد اما پدرش وصیت کرده بود که پس از مرگش، او و برادرش، احمد غزالی، را به مردی صوفی مسلک به نام ابو حامد احمد بن محمد الراذکانی بسپارند. آنها نیز نزد او بودند. او پس از اینکه این دوران را پشت سر گذاشت، در شهر جرجان مشغول به تحصیل در زمینه فقه اسلامی شد و پس از آن به نیشابور رفت.
در سال ۴۷۸ قمری وارد دربار ملکشاه سلجوقی و وزیرش خواجه نظامالملک طوسی شد و مدتی را هم به عنوان یکی از اساتید مدرسه نظامیه بغداد درس داد. پس از اینکه خواجه نظامالملک از دنیا رفت، او پشتیبانش را از دست داد و به بهانه حج از بغداد فرار کرد. به دمشق، اورشلیم و اردن رفت و پس از آن نیز سفری به مکه و مدینه داشت. او به دلیل فسادی که در دربار و نیز در مدرسه مشاهده کرده بود تصمیم گرفت دیگر هرگز پایش به دربار حاکمان باز نشود. اما پس از اینکه پسر خواجه نظام الملک در دربار سلطان سنجر از او دعوت کرد تا به نظامیه برود و تدریس کند، عهدش را شکست.
امام محمد غزالی در سالهای پایانی عمرش، در خانقاهی در نزدیکی توس در سال ۵۰۵ ه.ق از دنیا رفت. مدفن او در نزدیکی آرامگاه فردوسی قرار دارد. به نظر میرسد محل دفن او در جریان حمله مغولها به ایران تخریب شده باشد و دیگر اقدامی هم برای بازسازی آن انجام نشده است.
از امام محمد غزالی تالیفات مختلفی در علوم فلسفه، کلام، فقه، منطق، تصوف و اخلاق به جا مانده است. زندگینامه خودنوشت او نیز المنقض من الضلال، نجات یافته از گمراهی، نام دارد. از میان مشهورترین کتابهای او که به فارسی نوشته شدهاند میتوان به کیمیای سعادت و زاد الآخرت اشاره کرد. کتاب صوتی اکسیر خوشبتی گزیدهای از کتاب کیمیای سعادت او است.
زندگی نامه و معرفی آثار امام غزالی را در صفحه این نویسنده در طاقچه میتوانید بخوانید.
بخشی از کتاب خلاصهی کیمیای سعادت
بدان که کلیدِ معرفتِ (= شناختِ) خدایتعالی معرفتِ خویش است؛ و برای این گفتهاند: «مَن عَرَفَ نَفسهُ فَقَد عَرَفَ ربَّهُ» (= هرکه خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.) (حدیث علوی)
و هیچچیز به تو نزدیکتر از تو نیست؛ پس چون خود را نشناسی، دیگری را چون خواهی شناخت؟
و تو از جسمِ خود این سر و پا و دست و زبان را شناسی؛ و از باطن خود، خشم و شهوت را شناسی؛ و (تو اینها نیستی؛ زیرا) همهٔ حیوانات با تو در این چیزها برابرند؛ پس تو باید که حقیقتِ خود را طلب کنی که از کجا آمدهای و به کجا خواهی رفت و اندر این دنیا به چهکار آمدهای و سعادت تو در چیست و شقاوت (= بدبختی) تو در چیست؟
و این صفات که در باطن تو جمع کردهاند، بعضی صفاتِ ستوران و بعضی صفاتِ ددگان و بعضی صفات دیوان و بعضی صفاتِ فریشتگان است؛ اکنون اندیشه کُن که حقیقتِ ذات تو کدامین از اینهاست؛ و کدامین صفات است که ذات تو نیست، بلکه عاریت است و با ذات تو بیگانه است؛ که اگر این را ندانی، سعادت خود را طلب نتوانی کرد؛ چه، هریک از اینها غذایش چیزی دیگر است و سعادتش در چیزی دیگر؛ چنانکه غذای ستور و سعادت وی در خوردن و خفتن و شهوت است؛ پس اگر تو ستوری، جهد کن تا شب و روز در خدمتِ شکم و اندامِ شهوت باشی؛ که غذای ددگان و سعادت ایشان در دریدن و زدن و کُشتن و خشمراندن است؛ و غذای دیو و هیولا، شر برانگیختن و مکر و حیلت کردن است؛ پس اگر از ایشانی، به کار ایشان مشغول شو تا به راحت رسی. و غذای فرشتگان و سعادت ایشان، مشاهدتِ جمالِ حضرت الوهیت است؛ و شهوت و خشم و صفاتِ بهایم و سباع را به ایشان راه نیست.
پس اگر تو در اصلِ خویش گوهر فرشتگان داری، جهد کن تا حضرت الوهیت را بشناسی و خود را به مشاهدهٔ جمال او راه دهی و خویشتن را از دستِ شهوت و خشم خلاصی دهی؛ و نیز طلب کن تا بدانی که صفات بهایم و سباع را چرا در وجود تو آفریدهاند؛ آیا ایشان را برای آن آفریدهاند تا تو را اسیر کنند و به بیگاری گیرند؟ اگرنه، پس باید پیش از آنکه ایشان تو را به اسارت گیرند، تو ایشان را اسیر گیری و در سفری که پیشرویِ تو نهادهاند، یکی از ایشان را مرکب خویش سازی و از دیگری سلاح خود را سازی؛ و در چند روزی که در این دنیا فرصت داری، ایشان را به خدمت گیری تا سعادت خویش را به کمک ایشان صید کنی؛ و چون صید خویش را به دست آوری، ایشان را به زیر پای آوری و روی به سعادت خویش نهی؛ همانکه عبارتِ مردمِ عوام از آن، بهشت است؛ و عبارتِ خواص از آن، حضرت الوهیت است.
پس بدان که هرکس اینها را نشناسد، حقیقت دین بر وی پوشیده مانَد.
حجم
۴۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۴۴۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
نظرات کاربران
تشکر از طاقچه که مقدار زیادی از کتاب را برای نمونه گذاشته است و ممنون از نویسنده که جمله به جمله را توضیح داده است .متن اصلی کیمیای سعادت واقعا سخت است و با این توضیح و بازنویسی فهمیدن غزالی
شاهکاری از غزالی که خواندن آن برای آشنایی با فرهنگ ایران در قرنهای اول ورود اسلام واجب است. بازنویسی آسان و روان. وفادار به متن اصلی. توضیحهای مفید.
این کتاب اصلا خوب نیست خود کتاب را بخونید خلاصه مفیدی نبود برخی نکات چشم پوشی شده که خیلی مهم هست و اگر این کتاب رو به تنهایی بخوانید گمراه میشوید و برخی جاها نویسنده نظر خودش رو داده در