کتاب پزشک قانونی
معرفی کتاب پزشک قانونی
پزشک قانونی (باشگاه قتل زنان) رمانی پلیسی جنایی نوشه جیمز پاترسون است. این اثراز پرفروشهای نیویورکتایمز در سال ۲۰۱۷ بوده است.
درباره کتاب پزشک قانونی
نیمه شب یک زن میانسال در سردخانه پزشکی قانونی به طرزی غیر قابل باور زنده میشود. او قربانی یک سوء قصد بوده و جای یک گلوله در شانه و یک خراشیدگی تیر در پایینتنهاش دارد. جوآن مورفی، زنی در میانه دهه پنجم زندگی است که نمیداند چه اتفاقی برایش افتاده است. او فقط میداند کسی قرار بوده او را بکشد که جای جای تیر در بدنش وجود دارد. کلر پزشک قانونی و همکاران بازپرس و خبرنگارش که باهم یک تیم تحقیقاتی جنایی به اسم «باشگاه قتل زنان» دارند، به این پرونده رسیدگی میکنند تا راز این اتفاق عجیب را کشف کنند.
خواندن کتاب پزشک قانونی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به داستانهای جنایی و پلیسی علاقهدارید، حتما از خواندن داستان هیجانانگیز پزشک قانونی لذت خواهید برد.
بخشی از کتاب پزشک قانونی
زنی که بهعنوان جسد وارد سردخانه شده بود، به کلر و دستیارانش کمک کرد تا بدنش را از کیسه دربیاورند. او درون کشو نشست. هرچه بود، خیلیخیلی آزاردهنده بود. در تمام سالهای کارش بهعنوان پزشک قانونی، هرگز چنین چیزی را ندیده بود. جسد جلوی چشمانش بهمعنای واقعی از مرگ برگشته بود. این یک شوخی بود؟ یک اشتباه؟ یا یک زامبی واقعی؟
کلر گفت: «بانی، لوازم منو بیار. مالوری یه آمبولانس خبر کن.»
زنی که درون کشو نشسته بود، خون تمام بدن عریانش را قرمز کرده بود. آرنج دست چپش را گرفته بود و از درد بهخود میپیچید.
کلر گفت: «اسم من دکتر واشبورنه. میتونم کمکت کنم! کجاتون درد داره؟ اجازه بده ببینم.»
کلر بازوی زن را بهسمت بیرون کتفش کشید و یک زخم گلوله دید که از طرف جلو به عقب رفته بود. یک زخم سرتاسری بود. بهخاطر اینکه زن میتوانست دستش را تکان بدهد، خوشبختانه بهنظر میرسید که هیچکدام از استخوانهایش نشکسته است.
کلر پرسید: «میتونی اسمتو به من بگی؟»
ــ باید بلند شم. این باید یه خواب باشه. یه کابوس برای تمام عمرمه.
کلر هنوز از اینکه زن درون کشو زنده است، در شوک بود؛ اما تازه داشت کمی نگرش جدیدی پیدا میکرد. این اولینبار در تاریخ نبود که یک شخص کاملا مرده در سردخانه یا گورستان زنده شده است. مواردی در قرن نوزدهم بوده که افراد بیش از حد از داروهای باربیتورات۲ مصرف کردند و بهدلیل اینکه به خوابی
شبیه به مرگ فرورفتند، مرده فرض شدند. آنها بعضی وقتها قبل از تدفین به زندگی برگشتند.
کلر در تعجب بود که آیا داروی جدیدی وجود دارد که روی زن روبهرویش تأثیر گذاشته؛ بعد یادش آمد که شرایطی بهاسم جمود عضلات۳ وجود دارد. آیا ممکن است که این زن خونآلود، دچار
این اختلال شده باشد؟
کلر میدانست افرادی که دچار این بیماری میشوند به حالتی شبیه مرگ با تنفس آهسته و ضربان قلب ضعیف فرومیروند. ماهیچههای آنها سفت میشود و گاهی هم در بدنشان حسی ندارند. یادش آمد که خیلی وقت پیش خوانده بود که جمود عضلات ممکن است در اثر بیماری، داروهای خاص و شوک ضربهای بهوجود بیاید و اگر در این حالت بدن فرد زنده با نگهداری در سردخانه سرد شود، مغز، کارآیی خود را حفظ میکند تا اینکه شخص بمیرد یا اینکه بیدار شود.
در دنیای پزشکی پیشرفتهٔ امروز، اشتباهگرفتن مرگ با جمود عضلات خیلی سخت است؛ اما این زن برای این قانون یک استثناء بود. او بهطور واضح زنده بود.
حجم
۸۹٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۸۹٫۹ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
نظرات کاربران
گول اسم هیجان انگیزش یا جلد جذاب کتاب رو نخورید! موقع خوندنش از بی حوصلگی خوابتون میبره (بر اساس تجربه این حرف رو میزنم!)
جوآن مورفی زنی زیبا و ثروتمند که صبح روز دوشنبه در یکی از طبقات سردخانه پزشکی قانونی بیدار میشه . . . روایت ساده و تقریبا بدون هیجان از داستان یک حسادت احمقانه . برای اوقاتی که کمی سرگرمی نیاز دارید بدون
یک داستان پلیسی درباره زنی که در سردخانه به هوش آمده و حالا چند دوست که در پزشک قانونی و اداره پلیس و دادستانی کار می کنند و محفل خود را باشگاه قتل زنان می نامند، می خواهند از این
روی جلد نوشته از پرفروشهای نیویورکتایمز در سال 2017 و داستان چنان ابتدایی است که پرفروش سال 1917 هم میشد تعجب میکردم. ترجمه هم خوب نبود.
ترجمه وحشتناک و داستانی مسخره.
خیلیر خوب نبود و داستان خوبی نداشت
خیلی ابکی بود
داستان خاصی نداشت
در یک کلام، اتلاف وقت بود
دراون حدکه توقع داشتم هیجان انگیزوپیچیده نبود،ساده وابتدایی بودمیتونم بگم درحدمتوسط بود