کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن
معرفی کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن
کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن نوشته میشل تورنیه است که سارا تیمورپور آن را ترجمه کرده است. این کتاب روایتی متفاوت و عجیب به ماجرای رابینسون کروزوئه اثر دانیل دفو است.
درباره کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن
در کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن ما داستان رابینسون کروزوئه را دنبال میکنیم بعد از غرق شدن کشتی و رها شدن در دریا. کتاب تورنیه برخلاف داستان دفو در جزیره آرامش را پیدا نمیکند و ترس تمام وجودش را میگیرد. این کتاب تقابلی است از تمدن شهرنشینی و تمدن وحشی جزیره. در داستان جمعه نقش اساسی دارد. همان پسر سیاهپوستی که رابینسون او را در جزیره پیدا میکند. این رویارویی بیش از قبل تناقض تمدنها با هم را نشان میدهد.
خواندن کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به بازنویسی داستانهای کلاسیک ویشنهاد میکنیم
درباره میشل تورنیه
میشل تورنیه، نویسنده - فیلسوف فرانسوی که ایدههای فلسفیاش را با مایههای ادبی در آمیخت، در سال ۱۹۲۴ از پدر و مادری دانشگاهی و آشنا به زبان آلمانی به دنیا آمد. پدر گاسکنی و مادر بورگنی بود. او در یک کشیشنشین قدیمی در درهٔ شِوروز زندگی میکرد، ولی سفر را خیلی دوست داشت. در سنین جوانی به عکاسی رو آورد و برنامه تلویزیونی "تاریکخانه" را تهیه کرد که به عکاسها اختصاص داشت.
در سال ۱۹۶۷ اولین رمانش با عنوان جمعه یا اعراف اقیانوس آرام و به دنبال آن جمعه یا زندگی دور از تمدن را نوشت.
او نویسندهٔ رمانهای متعدد و از سال ۱۹۷۲ عضو آکادمی گنکور بود.
بخشی از کتاب جمعه یا زندگی دور از تمدن
رابینسون برخاست و چند قدم راه رفت، زخمی نشده بود ولی کتف کبودش هنوز او را آزار میداد. تابش خورشید به تدریج تنش را سوزاند لذا از برگهای بزرگی که در کنار ساحل روئیده بود نوعی کلاه برای خودش درست کرد سپس، شاخهای برداشت تا از آن به عنوان عصا استفاده کند و وارد جنگل شد.درختچهها و پیچکهای آویزان از تنهٔ درختان شکسته و شاخههای بلندشان مسیر را درهم پیچیده میکرد، به صورتی که نفوذ در آن مشکل بود و رابینسون اغلب مجبور میشد برای جلو رفتن، سینهخیز و چهار دست و پا پیش برود. هیچ صدایی به گوش نمیرسید و هیچ حیوانی به چشم نمیخورد. به همین خاطر رابینسون با مشاهدهٔ بزی وحشی با پشمهای بسیار بلند که در صد قدمیاش، بیحرکت ایستاده بود و ظاهراً او را تماشا میکرد یکه خورد. عصای سبکش را کنار گذاشت و کُنده قطوری برداشت که میتوانست به عنوان گرز قابل استفاده باشد. وقتی نزدیک بز رسید حیوان سرش را پایین انداخت و با صدای خفه خر خر کرد. رابینسون فکر کرد میخواهد به او حمله کند. گرزش را بالا برد و آن را با تمام قدرت میان شاخهای بز کوبید. حیوان روی زانوهایش افتاد و سپس به پهلو واژگون شد.
حجم
۵۸۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۵۸۲٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
نظرات کاربران
میشل تورنیه نویسنده-فیلسوف فرانسوی (1924-2016) است که در رمان، جمعه یا زندگی دور از تمدن، مباحث مهم فلسفی را به صورت داستان گونه به زبان ساده بیان میکند. مهمترین بحثی که مطرح می شود معنی زندگی است که در طول
من ۱۵ ساله هستم و علاقه مند به کتاب. این کناب یکی از بهترین کتابهایی است که تا حالا خوندم. قبلا داستان رابینسون کروزوئه رو خونده بودم ولی این خیلی متفاوت و جذاب تره مخصوصا اون قسمت از کتاب که
زندگی بشر در صد و پنجاه صفحه...
از اساتید برجسته فیزیک این کتاب را پیشنهاد داده بود و گفته بود که سوالات زیادی از زندگی را در خود دارد اما من معنی کتاب را متوجه نشدم و به نظرم این کتاب خالی از معنویت است و فقط
کتاب جالب و جذابیه. فقط این سوال در ذهن ایجاد میشه اگه ما جای رابینسون بودیم چکار می کردیم؟🤔