کتاب حالا جلوی مرا نگیر
معرفی کتاب حالا جلوی مرا نگیر
حالا جلوی مرا نگیر (اگر راهی وجود ندارد راهی بساز!) به قلم کالین کالمن نوشته شده است. سیده مبینا شاهری لنگرودی این اثر را به فارسی ترجمه کرده و نشر مصدق، آن را روانه بازار کرده است.
خلاصه حالا جلوی مرا نگیر
قهرمان داستان کالمن دختری است که پاپی نام دارد. او در داستان حالا جلوی مرا نگیر با مشکلات مختلف زندگی مواجه میشود اما قدمی عقب نمیگذارد. پاپی با توانی شکستناپذیر در مسیر موفقیت گام بر میدارد. حال که او در آستانه موفقیت است و تنها یک قدم مانده تا نتیجه تلاشهای خود را ببیند، ناگهان کاخ آرزوهایش فرو میریزد. با داستان پر ماجرای حالا جلوی مرا نگیر همراه شوید تا پایان فوقالعاده آن، مسحورتان کند.
خواندن کتاب حالا جلوی مرا نگیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
حالا جلوی مرا نگیر داستانی برای بزرگسالان است. مطالعه این کتاب به شمایی که درگیر مشکلات زندگی هستید کمک میکند نا امیدی را کنار بگذارید و با همتی دوچندان در مسیر موفقیت گام بردارید.
جملاتی از حالا جلوی مرا نگیر
از گوشه چشم نگاهی به فاصله دور میندازم و مطمئن میشم که لباس مادرم برای هرکسی که توی ردیف دستیاران ویژه باشه، میگرن و حمله ایجاد میکنه! فرانک بیچاره رو کنار مادرم میبینم و متوجه میشم کاملا سرحال بهنظر نمیرسه! یه عالمه دستمال کاغذیهای سفید به صورتش چسبیده، انگار یه خانواده از پروانههای کوچولو روی گونههای خالخالیش نشستن. سعی میکنم بهآرومی دست تکون بدم، اما این باعث میشه مادرم حتی از روی صندلیش بالاتر بپره و دستش رو مثل مسئول مراقبت پرواز، بالای سرش حرکت بده! خیلی با احتیاط برای تأیید کارش انگشت شَستم رو بالا میبرمو اون در جوابش، دو بار انگشت شَستش رو بالا میبره، انگار که واقعآ سرشار از غروره و این درحالیه که هنوز حتی هیچی درباره اجرای سخنرانی خداحافظی نمیدونه؛ یا درباره نود و شش درصد؛ یا کارکردن توی آسایشگاه آیوی که شومینه اصل هم داره. وقتی اینو بشنوه، منفجر میشه، با بالاترین درجه دچار سوختگی بیولوژیکی میشه؛ و این سالن قدیمی به صحنهای از کشتارگاه گورخرتبدیل میشه، با تیکههایی از ساتن سیاه و سفید، با حاشیهای به رنگ صورتی پررنگ که روی دیوارهای قاببندیشده میپاشه!
برای مطالعهی جملههای بیشتری از حالا جلوی مرا نگیر، بخش نمونه کتاب را رایگان دانلود کنید
حجم
۳۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
حجم
۳۶۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۳ صفحه
نظرات کاربران
انگار داستان زندگی هر کدام از ماست
کمی تا قسمتی اسپویلر دارد کتاب برای انگیزه دادن به خوانندههاست که سعی و تلاش کنن تا موفق بشن ممکنه مطالعه این کتاب حس خوبی به شما بده، به من که تا حدی این حس رو داد داستان در مورد زنی هست
خوندنش رو توصیه میکنم. کتاب جالبیه. شخصیت هریت، گرگوری و دکتر وینترز (بخصوص توی بخش آخر کتاب) نشون داد که متاسفانه سواد و تخصص الزاما شعور نمیاره، افرادی هستند که تحصیلات پایینی دارند (مثل فرانک، تام و لین) اما پر از
عالی عالی عالی بسیار امیدبخش و کاملا منطبق بر واقعیت زندگی آدمها
کتاب خوبی بود ترس رو کنار بذار و حرکت کن تو میتونی
یکی از بهترین رمانهای انگیزشی که خوندم. داستان از روز فارغ التحصیلی پاپی شروع میشه، اون داره توی رشته روانشناسی دکترا میگیره و عاشق اینکه توی دانشگاه بنبریج بمونه و همونجا به زندگی و شغلش ادامه بده. اما زندگی پر از
تا آخر ادامه ندادم