دانلود و خرید کتاب سادی کورتنی سامرز ترجمه رضا اسکندری‌آذر
تصویر جلد کتاب سادی

کتاب سادی

انتشارات:نشر سنگ
امتیاز:
۴.۱از ۶۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سادی

وست مک‌کری یک تهیه‌کننده برنامه رادیویی است. او یک پادکست با نام «دختران» تهیه کرده است که به ماجرایی جنایی می‌پردازد. جسد دختری با نام متی سوٍثرن در جریان یک آتش سوزی در مدرسه شهر کوچک کلدکریک کلورادو پیدا می شود. مفقود شدن متی سه روز پیش از حادثه گزارش شده بود و جسد درست در روز اتش‌سوزی و در فاصله خانه تا مدرسه پیدا شد. ماجرای این دختر توسط وست مک‌کری در پادکست «دختران» و خواهر انتقام‌جور و خشمگین این دختر به اسم سادی روایت می‌شود. یعنی خواننده یکی درمیان به پادکست دختران و روایت سادی می‌رود تا داستان را از دو زاویه دید دنبال کند. زاویه دیدی خارج از ماجرا و در مقابل آن روایتی از متن ماجرا: «این‌که او مرده... دلیل این است که می‌خواهم یک نفر را بکشم. چند نفر هستند که با چنین چیزهایی درون ذهن‌شان زندگی کنند؟ اما آرزو می‌کنم کاش متی الان کنارم بود. کاش با بی‌حوصلگی بیرون پنجره را نگاه می‌کرد، صحیح و سالم بود و هنوز هم از دیدنش قند توی دلم آب می‌شد. معمولاً موهایش را برایش به هم می‌ریختم، و این کار اعصابش را خرد می‌کرد. اصلاً تحملش را نداشت که موهای مرتبش به هم گره بخورند، چون هر رشتهٔ مو برای صاف شدن به یک دندانهٔ شانه و سیزده مرتبه خواندن ترانهٔ «مریم مقدس» نیاز داشت تا دوباره صاف شود. سعی می‌کرد دست‌هایم را پس بزند و من مچ دست‌هایش را می‌گرفتم و در عجب می‌ماندم که چه‌قدر این دختر کوچک است و این‌که قبلاً چه‌قدر کوچک‌تر بود.» کورنتی سامرز، «سادی» را نخستین‌بار اواخر سال ۲۰۱۸ در آمریکا منتشر شد و خیلی زود به فهرست پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز راه یافت. شخصیت سادی از نظر طغیانگری و میل به ویرانگری، یادآور شخصیت هولدن کالفیلد در رمان ماندگار ناطور دشت است. طوری که ای جی فین نویسنده‌ی رمان معروف «زنی پشت پنجره»، این تریلر را چنین توصیف می‌کند: رمانی برای همه‌ی سنین، با کارکتری به ماندگاری یک زخم. «سادی» در رأی‌گیری سایت گودریدز، رتبه‌ی دوم بهترین کتاب سال ۲۰۱۸را در گروه داستان جوانان به دست آورد.
خانوم میم
۱۳۹۸/۱۰/۰۶

ب عنوان ی داستان جنایی ب قدری کشش داشت ک تو کمتر از ۶ ساعت باوجود کلی مشغله تمومش کردم...😥😥😥 موضوعش ن میشه گفت تکراری و ن میشه گفت جدید ولی مهم بود 😖خیلی خوشحالم ک دوباره رمانی دیدم ک بهش

- بیشتر
سیّد جواد
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

کتاب ۳۳۸ از کتابخانه همگانی، کتاب خوبی بود ولی در اواسط داستان دیگه تقریبا همه چی مشخص میشه بنابراین جذابیت کتب طراز اول معمایی و جنایی را نداره این کتاب. ترجمه و ویرایش قابل قبول بود هرچند میتوانست بهتر باشه.

M.TORABI
۱۴۰۱/۰۵/۰۸

#سادی تاریخ شروع: ۷مرداد تاریخ پایان: ۸ مرداد امتیاز: ۴.۵ داستان در مورد دختریه به اسم سادی ک‌ ی خواهر کوچولو داره به اسم متی‌. از جانب مادرش عشق و علاقه ای دریافت نکرده و ازش متنفره و برای همین تمام عشقشو خرج خواهرش

- بیشتر
yasisa
۱۳۹۸/۱۱/۲۱

نوع روایت داستان جالب و جدید بود. داستانی در مورد تجاوز و قتل که در قالب موضوع یک پادکست روایت شده بود. قلم نویسنده خوب و ساده بود. ترجمه قابل قبول بود. در کنار همه‌ی این‌ها به نظر از برخی جهات

- بیشتر
تارا طاهر
۱۴۰۱/۰۵/۲۷

موضوع داستان خوبه! اما متاسفانه جواب سوالات اساسی و مهم داستان گفته نمیشه و از اون مدل کتاب هایی هست که کاملا انتها بازه! با اینکه این سبک داستان ها تاثیرگذار هستن اما با سلیقه من جور نیست چون فکر

- بیشتر
zohreh
۱۴۰۲/۰۴/۰۵

۱۱۰. به رغم ایده جذاب و خوبی که پشتش بود ماجرا به کندی پیش میرفت. خیلی حوصله سربر بود و صرفا چون خوشم نمیاد کتابها رو نصفه ول کنم به زور خوندمش. اینکه به سبک قسمت‌های یک پادکست پیش میره جذابه اما واقعیتی

- بیشتر
معصوم
۱۴۰۰/۰۲/۱۹

داستان دختری نوزده ساله که بدنبال پیدا کردنِ شخصی محل زندگیشو ترک میکنه دختری که با خودش غم بزرگی رو به دوش میکشه، داستان زندگی های بی سامان زنان و اعتماد بیجا و راه دادن افراد ناشناخته به زندگیشون. داستانی

- بیشتر
Mozhgan Tn
۱۴۰۰/۰۵/۱۷

کتابی بود تاثیر گذار و غمگین

نیتا
۱۴۰۳/۰۵/۲۸

داستان دو خواهر و کشته شدن یکی و انتقام گرفتن دیگری. در آخر هم سرنوشت سادی مشخص نشد و به نطرم این صعف کتاب بود با پایان باز و نا مشخص. تر جمه قابل قبول بود و داستان هم برای

- بیشتر
مهسا دختری کتاب خوان
۱۴۰۳/۰۳/۱۳

قشنگ و تلخ

آدم‌ها عوض نمی‌شن. فقط در قایم کردن خود واقعی‌شون مهارت پیدا می‌کنن.
امیر
گاهی نمی‌دانم دلم بیشتر برای چی تنگ می‌شود؛ چیزهایی که از دست دادم؟ یا چیزهایی که هرگز نداشتم؟
المیرا پویامهر
آروم باش، حرفی است که وقتی کسی راه حل بهتری به ذهنش نمی‌رسد بهت می‌گوید،
SaraKu
اون بابت دردی که می‌کشه اصلاً خجالت‌زده نیست، و واقعاً باعث افتخارمه که سفرهٔ دلش رو پیش من باز کرده، اما تلاش عاجزانه‌ش برای مهار احساساتش، نشون می‌ده این دردی که من شاهدش هستم، فقط بخش کوچکی از درد بزرگه. حقیقتش... اصلاً نمی‌دونم چه‌طور می‌تونه تحملش کنه. ظاهراً خودش هم نمی‌دونه.
zohreh
گاهی نمی‌دانم دلم بیشتر برای چی تنگ می‌شود؛ چیزهایی که از دست دادم؟ یا چیزهایی که هرگز نداشتم؟
Mostafa F
قضیه اصلاً به دست آوردن آرامش نیست. چون اصلاً آرامشی در کار نیست.
zohreh
اما عشق چیز پیچیده‌ایه، چیز آشفته‌ایه. می‌تونه باعث ازخودگذشتگی، خودخواهی، بزرگ‌ترین دستاوردها و بزرگ‌ترین خطاهامون بشه. می‌تونه ما رو به هم نزدیک،‌ یا خیلی راحت از هم دور کنه. عشق می‌تونه عامل حرکت ما باشه.
آزمین
اما گاهی «هیچی» تمام چیزی است که داری و گاهی «هیچی» می‌تواند به «یک چیزی» تبدیل شود. و من بیشتر از هیچی در اختیار دارم.
phoenix
«خ... خوب می‌شه.» «آره، ولی ردش می‌مونه.» بله، ولی رد خیلی چیزها می‌ماند.
˼السـیِّدة‌َالشَهیدة˹
هیچ وقت پیش نیامده کسی آن‌طور که دلم می‌خواهد ببوسدم، هیچ وقت پیش نیامده کسی آن‌طور که دلم می‌خواهد لمسم کند.
امیر
وقتی فکر می‌کنی یه نفر قراره همیشه تو زندگیت باشه، قضیه فرق می‌کنه. فکر می‌کنی تمام زمان دنیا رو در اختیار داری تا همه چی رو درست کنی.
zohreh
«برای همیشه، جایی همین نزدیکی»
zohreh
دلم می‌خواهد زندگی‌ام را روی اینترنت زندگی کنم.
امیر
«متی مرده.» این را با خودم زمزمه می‌کنم و حیران مانده‌ام که چرا این جمله را برای بلند ادا کردن انتخاب کردم، چون گفتنش واقعاً درد دارد. حس کردن حقیقت این عبارت و واقعی بودنش در دنیایم... درد دارد. اما دلیل این‌که خودم هنوز زنده‌ام این است که او مرده.
zohreh
ما از آدم‌هایی که کنارشون زندگی می‌کنیم بهتر یا بدتر نیستیم.
zohreh
چند تا صورتحساب روی میز هست. چند تایی هم اخطاریهٔ اقساط معوقه. با دیدن‌شان گره‌ای به اندازهٔ گریپ‌فروت توی شکمم ایجاد می‌شود. این یکی از آن وحشت‌هایی است که وقتی یک بار حسش کنی دیگر فراموشت نمی‌شود. وحشت نفرین‌شدهٔ نیاز به پول؛ پولی که در بساط نداری.
zohreh
پال یادم داد که افراد با سکوت کردن، می‌توانند مهم بودن و قوی بودن را به دیگران القا کنند. البته اگر مرد باشی. وقتی دختر هستی قضیه فرق می‌کند، اگر حرف نزنی مردم فکر می‌کنند داری سلیطه‌بازی درمی‌آوری.
zohreh
قرار نیست داستان زندگی‌ام را برای همه تعریف کنم، اما به قول خودش، اگر بداند چه کار می‌خواهد بکند؟
zohreh
کادی سینکلر: اگه می‌ذاشتن سرم تو زندگیم باشه واقعاً خوب می‌شد.
zohreh
یادم نمی‌آید آخرین بار کی کاری کردم که کسی این‌قدر به خودش حس خوبی داشته باشد. از فکرش کم مانده گریه‌ام بگیرد.
zohreh

حجم

۲۳۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

حجم

۲۳۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۲۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان