- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب سادی
- بریدهها
بریدههایی از کتاب سادی
۴٫۱
(۶۱)
آدمها عوض نمیشن. فقط در قایم کردن خود واقعیشون مهارت پیدا میکنن.
امیر
گاهی نمیدانم دلم بیشتر برای چی تنگ میشود؛ چیزهایی که از دست دادم؟ یا چیزهایی که هرگز نداشتم؟
المیرا پویامهر
آروم باش، حرفی است که وقتی کسی راه حل بهتری به ذهنش نمیرسد بهت میگوید،
SaraKu
اون بابت دردی که میکشه اصلاً خجالتزده نیست، و واقعاً باعث افتخارمه که سفرهٔ دلش رو پیش من باز کرده، اما تلاش عاجزانهش برای مهار احساساتش، نشون میده این دردی که من شاهدش هستم، فقط بخش کوچکی از درد بزرگه. حقیقتش... اصلاً نمیدونم چهطور میتونه تحملش کنه. ظاهراً خودش هم نمیدونه.
zohreh
گاهی نمیدانم دلم بیشتر برای چی تنگ میشود؛ چیزهایی که از دست دادم؟ یا چیزهایی که هرگز نداشتم؟
Mostafa F
قضیه اصلاً به دست آوردن آرامش نیست. چون اصلاً آرامشی در کار نیست.
zohreh
اما عشق چیز پیچیدهایه، چیز آشفتهایه. میتونه باعث ازخودگذشتگی، خودخواهی، بزرگترین دستاوردها و بزرگترین خطاهامون بشه. میتونه ما رو به هم نزدیک، یا خیلی راحت از هم دور کنه.
عشق میتونه عامل حرکت ما باشه.
آزمین
اما گاهی «هیچی» تمام چیزی است که داری و گاهی «هیچی» میتواند به «یک چیزی» تبدیل شود. و من بیشتر از هیچی در اختیار دارم.
phoenix
«خ... خوب میشه.»
«آره، ولی ردش میمونه.»
بله، ولی رد خیلی چیزها میماند.
˼السـیِّدةَالشَهیدة˹
هیچ وقت پیش نیامده کسی آنطور که دلم میخواهد ببوسدم، هیچ وقت پیش نیامده کسی آنطور که دلم میخواهد لمسم کند.
امیر
وقتی فکر میکنی یه نفر قراره همیشه تو زندگیت باشه، قضیه فرق میکنه. فکر میکنی تمام زمان دنیا رو در اختیار داری تا همه چی رو درست کنی.
zohreh
«برای همیشه، جایی همین نزدیکی»
zohreh
دلم میخواهد زندگیام را روی اینترنت زندگی کنم.
امیر
«متی مرده.»
این را با خودم زمزمه میکنم و حیران ماندهام که چرا این جمله را برای بلند ادا کردن انتخاب کردم، چون گفتنش واقعاً درد دارد. حس کردن حقیقت این عبارت و واقعی بودنش در دنیایم... درد دارد. اما دلیل اینکه خودم هنوز زندهام این است که او مرده.
zohreh
ما از آدمهایی که کنارشون زندگی میکنیم بهتر یا بدتر نیستیم.
zohreh
چند تا صورتحساب روی میز هست. چند تایی هم اخطاریهٔ اقساط معوقه. با دیدنشان گرهای به اندازهٔ گریپفروت توی شکمم ایجاد میشود. این یکی از آن وحشتهایی است که وقتی یک بار حسش کنی دیگر فراموشت نمیشود. وحشت نفرینشدهٔ نیاز به پول؛ پولی که در بساط نداری.
zohreh
پال یادم داد که افراد با سکوت کردن، میتوانند مهم بودن و قوی بودن را به دیگران القا کنند. البته اگر مرد باشی. وقتی دختر هستی قضیه فرق میکند، اگر حرف نزنی مردم فکر میکنند داری سلیطهبازی درمیآوری.
zohreh
قرار نیست داستان زندگیام را برای همه تعریف کنم، اما به قول خودش، اگر بداند چه کار میخواهد بکند؟
zohreh
کادی سینکلر:
اگه میذاشتن سرم تو زندگیم باشه واقعاً خوب میشد.
zohreh
یادم نمیآید آخرین بار کی کاری کردم که کسی اینقدر به خودش حس خوبی داشته باشد. از فکرش کم مانده گریهام بگیرد.
zohreh
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۲۰ صفحه
قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰۵۰%
تومان