کتاب آنچه در کربلا گذشت
معرفی کتاب آنچه در کربلا گذشت
کتاب آنچه در کربلا گذشت نوشتهٔ حاج شیخ عباس قمی و ترجمهٔ میرزا ابوالحسن شعرانی است. انتشارات پر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی مطالب کتاب «نَفَسُ المَهموم» از این نویسنده است که توضیحی درمورد قیام مختار را نیز به آن ضمیمه شده است.
درباره کتاب آنچه در کربلا گذشت
کتاب آنچه در کربلا گذشت؛ نفسالمهموم مقتل کامل و معتبری است از شیخ عباس قمی نویسندهٔ کتاب مشهور مفاتیحالجنان که در انتهای آن توضیحی دربارهٔ قیام مختار ثقفی نیز آمده است. این کتاب در ۵ باب نوشته شده که این بخشها عبارتاند از:
باب اول: در مناقب امام حسین (ع) و ثواب گریستن بر آن حضرت،
باب دوم: وقایع پس از بیعت مردم با یزید بن معاویه،
باب سوم: در وقایع پس از شهادت،
باب چهارم: پس از شهادت حضرت ابیعبداللهالحسین (ع)،
باب پنجم: در ذکر فرزندان امام حسین (ع) و زوجات آن حضرت،
خاتمه: در شرح حال توّابین و خروج مختار.
این کتاب همان کتاب «نَفَسُ المَهموم» از حاج شیخ عباس قمی است که نام کامل آن «نفس المهموم فی مصیبه سیدنا الحسینالمظلوم علیه صلواتالله الملک الحی القیوّم و اسئلالله ان یوفّقنی لاتمامه و الفوز بسعاده اختتامه و ماتوفیقی الاّ بالله علیه توکلت و إِلیه اُنیب» بوده است.
خواندن کتاب آنچه در کربلا گذشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون تاریخ روز عاشورا در کربلا پیشنهاد میکنیم.
درباره شیخ عباس قمی
شیخ عباس قمی معروف به «محدث قمی» در سال ۱۲۹۴ قمری (۱۲۵۴ خورشیدی) در قم به دنیا آمد. او از محدثان شیعی پرکار قرن چهاردهم هجری و گردآور کتاب مفاتیحالجنان است. معروفترین کتاب او نیز مفاتیحالجنان است که منتخبی از دعاها و اعمالی است که از کتابهای مختلف حدیث، از پیامبر اسلام و امامان شیعه نقل شده و شیخ عباس قمی آنها را بهصورت موضوعی دستهبندی کرده است.
شیخ عباس قمی پس از فراگیری بخشی از علوم دینی مقدمات و سطح نزد علمای عصر خویش در حوزهٔ علمیهٔ قم، سرانجام در سال ۱۳۱۶ ه.ق. برای تکمیل تحصیلات در سطوح عالی فقه و اصول به حوزهٔ علمیهٔ نجف رفت و چون در علوم نقلی بهویژه حدیث استعداد داشت، از فقیه و محدث آن عصر «حسین بن محمدتقی طبرسی» معروف به «محدث نوری» درسهایی آموخت.
گفته شده است که محدث قمی در زمان مشروطه جانب مشروعهطلبان را گرفت. او از مخالفان حکومت مشروطه بود. او اعطای حق رأی و آموزش و پرورش برای زنان را متضاد با شرایع مذهب تشیع و موجب ایجاد مفسده در بین زنان میدانست.
برخی شاگردان او عبارتاند از: سید عبدالاعلی سبزواری، آیتالله خمینی، سید محمدهادی میلانی و سید شهابالدین مرعشی نجفی.
برخی آثار مکتوب او عبارتاند از: مفاتیحالجنان (مجموعهای از ادعیهٔ منتخب ۱۴ معصوم)، منازل الآخرة (دربارهٔ روایات و حکایتهای مرگ و جهان پس از مرگ)، منتهی الآمال (دربارهٔ تاریخ ۱۴ معصوم)، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (فهرستی ارزشمند و گرانبها از کتاب بحارالانوار و تدوین موضوعی و تلخیص آن) و نفس المهموم (دربارهٔ وقایع کربلا).
شیخ عباس قمی در سال ۱۳۱۹ درگذشت.
بخشهایی از کتاب آنچه در کربلا گذشت
«(ملهوف) راوی گفت: به ربودن ملبوس آن حضرت پرداختند، پیراهن او را اسحق بن حَیوَه (به فتح حاء مهمله و سکون یاء دو نقطه و فتح واو بر وزن خیمه) حضرمی برگرفت و بپوشید و پیس شد و موی او بریخت.
و روایت شده است که: در پیراهن او بیش از صد و ده زخم یافتند از اثر تیر و نیزه و شمشیر و امام صادق(ع) فرمود: بر پیکر مبارک امام(ع) سی و سه جای نیزه و سی و چهار جای شمشیر یافتند و سراویل او را ابحر (در کتبی که به صحّت آنها اعتماد بیشتر است بحر، بیهمزه آمده است) بن کعب تمیمی برداشت.
و روایت است که: او زمینگیر شد و پاهای او خشک گردید و از حرکت بماند و عمامِه او را اخنس بن مرثد بن علقمه حضرمی و بعضی گویند جابر بن یزید اِوَدی لعنه الله برداشت و بر سر بست و دیوانه شد.
مترجم گوید: اگر شیعی اندکی از خاک قبر او بردارد، شفاست برای او و این دشمنان جامه تن امام را برداشتند و آنان را موجب مرض شد که مؤثّر در اینجا نیت و اخلاص است. و نعلین او را اسود بن خالد گرفت و انگشتری را بَجدَل بن سلیم کلبی (بحدل به حاء مهمله صحیح و به جیم مشهور است و سلیم به صیغه تصغیر بر وزن زبیر) و انگشت آن حضرت را با خاتم ببرید و چون مختار او را دستگیر کرد هر دو پا و هر دو دست او را جدا کرد و همچنان گذاشت در خون خود میغلطید تا هلاک شد و قطیفه آن حضرت را که از خز بود قیس بن اشعب برداشت و زِره او را که موسوم به تَبراء بود عمر سعد برگرفت و چون به امر مختار عمر سعد را بکشتند، آن زره را به قاتل وی ابیعمره بخشید و شمشیر آن حضرت را جمیع بن خَلق اِوَدی برداشت و بعضی گویند: اسود بن حنظله تمیمی و به قول بعضی فلان نَهشلی و این شمشیر ذوالفقار نیست، چون ذوالفقار نزد اهل خود مصون و محفوظ است. با سایر ذخایر نبوّت و امامت و همچنین آن انگشتر که بجدل برداشت نه انگشتر رسول خدا(ص) است که از ذخایر نبوّت است.
شیخ صدوق از محمد بن مسلم روایت کرده است که: حضرت صادق(ع) را پرسیدم از انگشتری حسین(ع) به که رسید و با او گفتم که: من شنیدم از انگشت مبارک امام(ع) ربودند؟ فرمود: چنان نیست که پنداشتند. حسین(ع) علی بن الحسین را وصی خویش گردانید و انگشتری در انگشت او کرد و امر امامت به او واگذاشت، چنانکه رسول خدا(ص) این امر را با امیرالمؤمنین(ع) گذاشت و آن حضرت با امام حسن(ع) و امام حسن(ع) با امام حسین(ع) و آن انگشتری به پدر من رسید پس از پدرش و اکنون به من رسیده است و نزد من است هر جمعه در دست میکنم و در آن نماز میگزارم.»
حجم
۶۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۶۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۴۵۱ از کتابخانه همگانی ، یک مقتل خوب با ترجمه ای روان و قابل فهم برای همه. ضمیمه ی خواندنیِ قیام مختار و توابین هم کتاب را کامل کرده است. از محاسن این کتاب، عبارات مترجم است که در جای جای مطالب
یک کتاب معتبر با نثر روان نوشته شیخ عباس قمی با استناد به کتب معتبر تاریخی و همچنین استدلال های تاریخی و مطابقت دادن وقایع با همدیگر برای راستی آزمایی. از نکات جالب کتاب مراجعه نویسنده به زیج ( تقویم های
خیلی معتبره وسفارش شده به خوندنش
خیلی عالی و کامل
این کتاب رو خوندم خیلی کامل و زیبا وقایع رو بیان کرده. ارزش خوندنش رو داره البته خود کتاب رو بخرین از انتشارات
کتاب متن سنگینی داره اگه اولین باره مقتل میخونید به نظر من پیشنهاد نمیشه مگه اینکه نسخه فیزیکیش رو بخرید
به نظرم ثقل مطلب از روان بودن بحث کم نکرده بود و بحث با پیوستگی و مستندات جلو می رفت