دانلود و خرید کتاب آنچه در کربلا گذشت شیخ عباس قمی ترجمه ابوالحسن شعرانی
تصویر جلد کتاب آنچه در کربلا گذشت

کتاب آنچه در کربلا گذشت

نویسنده:شیخ عباس قمی
انتشارات:انتشارات پر
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آنچه در کربلا گذشت

کتاب آنچه در کربلا گذشت نوشتهٔ حاج شیخ عباس قمی و ترجمهٔ میرزا ابوالحسن شعرانی است. انتشارات پر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی مطالب کتاب «نَفَسُ المَهموم» از این نویسنده است که توضیحی درمورد قیام مختار را نیز به آن ضمیمه شده است.

درباره کتاب آنچه در کربلا گذشت

کتاب آنچه در کربلا گذشت؛ نفس‌المهموم مقتل کامل و معتبری است از شیخ عباس قمی نویسندهٔ کتاب مشهور مفاتیح‌الجنان که در انتهای آن توضیحی دربارهٔ قیام مختار ثقفی نیز آمده است. این کتاب در ۵ باب نوشته شده که این بخش‌ها عبارت‌اند از:

باب اول: در مناقب امام حسین (ع) و ثواب گریستن بر آن حضرت،

باب دوم: وقایع پس از بیعت مردم با یزید بن معاویه،

باب سوم: در وقایع پس از شهادت،

باب چهارم: پس از شهادت حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین (ع)،

باب پنجم: در ذکر فرزندان امام حسین (ع) و زوجات آن حضرت،

خاتمه: در شرح حال توّابین و خروج مختار.

این کتاب همان کتاب «نَفَسُ المَهموم» از حاج شیخ عباس قمی است که نام کامل آن «نفس المهموم فی مصیبه سیدنا الحسین‌المظلوم علیه صلوات‌الله الملک الحی القیوّم و اسئل‌الله ان یوفّقنی لاتمامه و الفوز بسعاده اختتامه و ماتوفیقی الاّ بالله علیه توکلت و إِلیه اُنیب» بوده است.

خواندن کتاب آنچه در کربلا گذشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون تاریخ روز عاشورا در کربلا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره شیخ عباس قمی

شیخ عباس قمی معروف به «محدث قمی» در سال ۱۲۹۴ قمری (۱۲۵۴ خورشیدی) در قم به دنیا آمد. او از محدثان شیعی پرکار قرن چهاردهم هجری و گردآور کتاب مفاتیح‌الجنان است. معروف‌ترین کتاب او نیز مفاتیح‌الجنان است که منتخبی از دعاها و اعمالی است که از کتاب‌های مختلف حدیث، از پیامبر اسلام و امامان شیعه نقل شده و شیخ عباس قمی آن‌ها را به‌صورت موضوعی دسته‌بندی کرده است.

شیخ عباس قمی پس از فراگیری بخشی از علوم دینی مقدمات و سطح نزد علمای عصر خویش در حوزهٔ علمیهٔ قم، سرانجام در سال ۱۳۱۶ ه‍.ق. برای تکمیل تحصیلات در سطوح عالی فقه و اصول به حوزهٔ علمیهٔ نجف رفت و چون در علوم نقلی به‌ویژه حدیث استعداد داشت، از فقیه و محدث آن عصر «حسین بن محمدتقی طبرسی» معروف به «محدث نوری» درس‌هایی آموخت.

گفته شده است که محدث قمی در زمان مشروطه جانب مشروعه‌طلبان را گرفت. او از مخالفان حکومت مشروطه بود. او اعطای حق رأی و آموزش و پرورش برای زنان را متضاد با شرایع مذهب تشیع و موجب ایجاد مفسده در بین زنان می‌دانست.

برخی شاگردان او عبارت‌اند از: سید عبدالاعلی سبزواری، آیت‌الله خمینی، سید محمدهادی میلانی و سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی.

برخی آثار مکتوب او عبارت‌اند از: مفاتیح‌الجنان (مجموعه‌ای از ادعیهٔ منتخب ۱۴ معصوم)، منازل الآخرة (دربارهٔ روایات و حکایت‌های مرگ و جهان پس از مرگ)، منتهی الآمال (دربارهٔ تاریخ ۱۴ معصوم)، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (فهرستی ارزشمند و گرانبها از کتاب بحارالانوار و تدوین موضوعی و تلخیص آن) و نفس المهموم (دربارهٔ وقایع کربلا).

شیخ عباس قمی در سال ۱۳۱۹ درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب آنچه در کربلا گذشت

«(ملهوف) راوی گفت: به ربودن ملبوس آن حضرت پرداختند، پیراهن او را اسحق بن حَیوَه (به فتح حاء مهمله و سکون یاء دو نقطه و فتح واو بر وزن خیمه) حضرمی برگرفت و بپوشید و پیس شد و موی او بریخت.

و روایت شده است که: در پیراهن او بیش از صد و ده زخم یافتند از اثر تیر و نیزه و شمشیر و امام صادق(ع) فرمود: بر پیکر مبارک امام(ع) سی و سه جای نیزه و سی و چهار جای شمشیر یافتند و سراویل او را ابحر (در کتبی که به صحّت آنها اعتماد بیشتر است بحر، بی‌همزه آمده است) بن‌ کعب تمیمی برداشت.

و روایت است که: او زمین‌گیر شد و پاهای او خشک گردید و از حرکت بماند و عمامِه او را اخنس ‌بن مرثد بن علقمه حضرمی و بعضی گویند جابر بن یزید اِوَدی لعنه الله‌ برداشت و بر سر بست و دیوانه شد.

مترجم گوید: اگر شیعی اندکی از خاک قبر او بردارد، شفاست برای او و این دشمنان جامه تن امام را برداشتند و ‌آنان را موجب مرض شد که مؤثّر در اینجا نیت و اخلاص است. و نعلین او را اسود بن خالد گرفت و انگشتری را بَجدَل ‌بن سلیم کلبی (بحدل به حاء مهمله صحیح و به جیم مشهور است و سلیم به صیغه تصغیر بر وزن زبیر) و انگشت آن حضرت را با خاتم ببرید و چون مختار او را دستگیر کرد هر دو پا و هر دو دست او را جدا کرد و همچنان گذاشت در خون خود می‌غلطید تا هلاک شد و قطیفه آن حضرت را که از خز بود قیس‌ بن اشعب برداشت و زِره او را که موسوم به تَبراء بود عمر سعد برگرفت و چون به امر مختار عمر سعد را بکشتند، آن زره را به قاتل وی ابی‌عمره بخشید و شمشیر آن حضرت را جمیع‌ ‌بن خَلق اِوَدی برداشت و بعضی گویند: اسود بن حنظله تمیمی و به قول بعضی فلان نَهشلی و این شمشیر ذوالفقار نیست، چون ذوالفقار نزد اهل خود مصون و محفوظ است. با سایر ذخایر نبوّت و امامت و همچنین آن انگشتر که بجدل برداشت نه انگشتر رسول خدا(ص) است که از ذخایر نبوّت است.

شیخ صدوق از محمد بن مسلم روایت کرده است که: حضرت صادق(ع) را پرسیدم از انگشتری حسین(ع) به که رسید و با او گفتم که: من شنیدم از انگشت مبارک امام(ع) ربودند؟ فرمود: چنان نیست که پنداشتند. حسین(ع) علی‌ بن الحسین را وصی خویش گردانید و انگشتری در انگشت او کرد و امر امامت به او واگذاشت، چنانکه رسول خدا(ص) این امر را با امیرالمؤمنین(ع) گذاشت و آن حضرت با امام حسن(ع) و امام حسن(ع) با امام حسین(ع) و آن انگشتری به پدر من رسید پس از پدرش و اکنون به من رسیده است و نزد من است هر جمعه در دست می‌کنم و در آن نماز می‌گزارم.»

سیّد جواد
۱۴۰۰/۰۷/۰۳

کتاب ۴۵۱ از کتابخانه همگانی ، یک مقتل خوب با ترجمه ای روان و قابل فهم برای همه. ضمیمه ی خواندنیِ قیام مختار و توابین هم کتاب را کامل کرده است. از محاسن این کتاب، عبارات مترجم است که در جای جای مطالب

- بیشتر
رضا
۱۴۰۰/۰۲/۱۸

یک کتاب معتبر با نثر روان نوشته شیخ عباس قمی با استناد به کتب معتبر تاریخی و همچنین استدلال های تاریخی و مطابقت دادن وقایع با همدیگر برای راستی آزمایی. از نکات جالب کتاب مراجعه نویسنده به زیج ( تقویم های

- بیشتر
اندیشه
۱۳۹۵/۰۷/۱۲

خیلی معتبره وسفارش شده به خوندنش

حدیثه مختاری
۱۳۹۹/۰۹/۱۹

خیلی عالی و کامل

امین
۱۳۹۶/۰۱/۱۱

این کتاب رو خوندم خیلی کامل و زیبا وقایع رو بیان کرده. ارزش خوندنش رو داره البته خود کتاب رو بخرین از انتشارات

Mohammad Salehi
۱۳۹۹/۰۸/۱۳

کتاب متن سنگینی داره اگه اولین باره مقتل می‌خونید به نظر من پیشنهاد نمیشه مگه اینکه نسخه فیزیکیش رو بخرید

احسان نجفی
۱۴۰۰/۰۶/۰۲

به نظرم ثقل مطلب از روان بودن بحث کم نکرده بود و بحث با پیوستگی و مستندات جلو می رفت

و چگونه مال خود را نبخشد آن‌که هنگام جنگ از بذل جان دریغ ندارد؟!
مادربزرگ علی💝
آری بگریید که شایسته گریستن‌اید بسیار بگریید و اندک بخندید که عار آن شما را گرفت و ننگ آن بر شما آمد ننگی که هرگز از خویشتن نتوانید شست. و چگونه از خود بشویید این ننگ را که فرزند خاتم انبیا و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت را کشتید.
مادربزرگ علی💝
و شکی نیست که هر کس جان خویش را در قتال ببخشد نسبت به مال بخشنده‌تر است.
مادربزرگ علی💝
حضرت علی ‌بن ‌الحسین(ع) در خطبه خود در شام فرمود: «به من داده شد عِلم و حِلم و جُود و فَصاحت و شجاعت و دوستی در دل مؤمنان.» فَما کانَ مِنْ خَیرٍ اَتَوهُ فَاِنَّما تَوارَثَهُ آباءُ آبائِهِمْ قَبْلُ و این اخلاق کریمه را آیین خویش گرفتند. و وسیله رسیدن آنها به منتهای شرف بود که ایشان پیشوای امت و رؤسای ملت‌اند. مهتران مردم و بهتران عرب و برگزیده فرزندان آدم، پادشاهان دنیا و راهنمایان آخرت، حجت خدایند بر بندگان و امنای او در زمین.
مادربزرگ علی💝
حضرت(ص) فرمود: اما حسن(ع) را هیبت و بزرگواری من میراث باشد. اما حسین(ع) را بخشش و شجاعت من». و نقل مشهور است که: «آن حضرت مهمان را گرامی می‌داشت و به خواهندگان می‌بخشید. و صله ‌رحم می‌کرد. بر درویشان انعام می‌فرمود. و سائل را عطا می‌داد. برهنه را می‌پوشانید و گرسنه را سیر می‌کرد. قرضِ قرض‌داران را ادا می‌کرد. بر یتیم مهربان بود. حاجتمند را اعانت می‌کرد. و هر گاه مالی به او می‌رسید پراکنده می‌ساخت».
مادربزرگ علی💝
حسین(ع) فرمود: اِنّالله و اِنّا اِلَیهِ راجعون اسلام را وداع باید گفت اگر امت گرفتار امیری چون یزید گردند.
f_altaha
حضرت یحیی و حضرت حسین(ع) در بسیاری از چیزها به یکدیگر شباهت داشتند از جمله در مدت حمل. و در خبر است که: «مدت حمل یحیی شش ماه بود.»
F313
پسر شبیب اگر تو را مسرور می‌کند که ثواب تو مانند ثواب آن کسانی باشد که با حسین(ع) شهید شدند هرگاه یاد او کنی بگو: «یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوزاً‌ عَظِیماً».
کاربر ۳۴۳۱۹۷۳
نافع بن هلال در آن روز نبرد می‌کرد و می‌گفت: اَنَا ابنُ هِلالِ الجَمَلی اَنَا عَلی دینِ عَلی پس مردی که مزاحم بن حُرَیث می‌گفتندش بیرون آمد و گفت: اَنَا عَلی دِینِ عُثمان. نافع گفت: اَنْتَ عَلی دِینِ شَیطانٍ و بر او تاخت و بکشتش.
f_altaha
در این وقت امام(ع) دست بر محاسن کشید و گفت: خدای بر یهود آن وقت خشم گرفت که برای او فرزند ثابت کردند و بر نصاری آن هنگام که او را یکی از سه خدای خود دانستند و بر مجوس وقتی که بندگی ماه و خورشید کردند و خشم او سخت گردید بر این قوم که بر کشتن پسر دختر پیغمبر خود یک‌قول شدند، به خدا قسم آنچه از من می‌خواهند اجابت نمی‌کنم تا آغشته به خون به لقای پروردگار رسم.
mansore
«جانها را در راه دوستی سالار خود باختند و بخشیدن جان منتهی بخشش است
mansore
پس کیسه‌ها را آوردند و گشودند و آن زرها سفال شده بود و بر یک سوی آن نگاشته: «وَلا تَحسَبَنُّ اللهَ غافِلاً عَمّا یعمَلُ الظالِمُونَ» و به روی دیگر «وَ سَیعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا اَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبُون» آنها را در بَرَدی ریختند.
moon shine
علی‌ بن ابی‌طالب(ع) فرمود: پدر و مادرم فدای حسین(ع) که پشت کوفه کشته می‌شود و به خدا قسم گویی می‌بینم حیوانات صحرایی از هر نوع بر قبر او گردن کشیده می‌گریند و شبها شیون می‌کنند تا صبح و چون چنین شد شما هم جفا نکنید.
mansore
چون حسین(ع) و عمر سعد لعنه‌الله به هم رسیدند و جنگ بر پای شد خداوند پیروزی را بفرستاد تا بر سر حسین(ع) بال بگسترد و او را مخیر گرداند میان فیروزی بر دشمن و لقای خداوند، او لقای خدا را اختیار کرد
mansore
«حضرت ابوعبدالله(ع) فرموده است: سوره فجر را در فرائض و نوافل بخوانید که آن سوره حسین بن علی(ع) است و بدان رغبت داشته باشید خداوند شما را رحمت کند. پس ابواُسامه که حاضر در مجلس بود به او گفت: چگونه این سوره خاصّ حسین است؟ فرمود: نشنیدی قوله تعالی: «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» مقصود از آن حسین بن علی(ع) است، اوست صاحب نفس مطمئنه راضیه مرضیه و اصحاب او از آل محمد(ع) آنها هستند که راضی هستند از خدای تعالی در روز قیامت و خدا نیز از ایشان راضی است و این سوره خاصّ حسین بن علی(ع) و شیعه او و شعیه آل محمد(ع) است هر کس قرائت کند والفجر را پیوسته با حسین بن علی(ع) باشد در درجه او در بهشت و خداوند غالب و حکیم است.»
sami
ای مردم کوفه! ای گروه دغا و دغل و بی‌حمیت اشکتان خشک نشود و ناله‌تان آرام نگیرد مَثَلِ شما مَثَلِ آن زن است که رشته خود را پس از محکم تافتن و ریستن باز تارتار می‌کرد. سوگندهاتان را دست‌آویز فساد کرده‌اید. چه دارید مگر لاف زدن و نازش و دشمنی و دروغ و مانند کنیزان چاپلوسی نمودن و چون دشمنان سخن‌چینی کردن یا چون سبزه بر پهن روییده‌اید و گچی که روی قبر بدان اندوده
moon shine
جعفر بن محمد(ع) از پدرش که او از علی بن‌الحسین(ع) پرسید: شما را بر چه نوع ستورانی نشانیدند؟ فرمود: مرا بر شتری لنگ بی‌روپوش نشانیده بودند و سر حسین(ع) را بر علمی برافراشته بودند و زنان پشت سر من بر استرانی همه ناهموار و معیوب و گروهی از شاطران چابک‌سوار در دنبال و بر گرد بودند نیزه در دست اگر می‌دیدند اشک از چشمی روان است با نیزه بر سر او می‌زدند. تا به دمشق درآمدیم
moon shine
شیخ صدوق رحمه الله‌ روایت کرده است از حضرت صادق(ع) از پدرش از جدّش که: حسین ‌بن علی(ع) روزی بر برادرش حسن(ع) درآمد. چون بدو نگریست بگریست. حسن(ع) گفت: یا اباعبدالله از چه گریه می‌کنی؟ گفت: گریه می‌کنم از آنچه با تو کردند. حسن(ع) گفت: آنچه با من کردند زهری است که در پنهانی به من نوشاندند و مرا بکشتند اما روزی مانند روز تو نیست یا اباعبدالله که سی هزار مرد بر تو تازند و همه ادعا کنند از امت محمد(ص) هستند و دین اسلام دارند پس بر کشتن و ریختن خون تو و شکست حرمت تو و اسیر کردن فرزندان و زنان تو و تاراج بار و بنه تو هم قول کردند در این هنگام لعنت بر بنی‌امیه فرود آید و آسمان خون و خاکستر بارد و هر چیز بر تو گریه کند، حتّی وحش در بیابان و ماهیها در دریا.
f_altaha
در بحار است گویند که: چون عباس کشته شد حسین(ع) فرمود: «اَلآنَ اِنکسَرَ ظَهرِی وَ قَلَّت حِیلَتِی» اکنون پشت من شکست و چاره من کم شد.
f_altaha
(وقتی عثمان کشته شد مسلمانان دو فرقه شدند. شیعه علی(ع) و طرفداران بنی‌امیه و در جنگ صفین فرقه خوارج بر آنها افزود و همه مسلمانان سه فرقه شدند. شیعه یعنی دوستان علی(ع) و نواصب دوستان عثمان و معاویه که امیرالمؤمنین را سبّ می‌کردند و خوارج که دشمن هر دو بودند و این مذهب اهل سنّت که هم عثمان و معاویه را دوست دارند و هم علی(ع) و حسن و حسین(ع) را در صدر اسلام نبود و در زمان بنی‌العباس حادث گردید و آنان سران هر دو فرقه را احترام می‌کردند تا دل همه را به دست آرند
f_altaha

حجم

۶۸۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

حجم

۶۸۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۵۱۲ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان