دانلود و خرید کتاب زنی در کنار ویترین ها احمدرضا احمدی
تصویر جلد کتاب زنی در کنار ویترین ها

کتاب زنی در کنار ویترین ها

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زنی در کنار ویترین ها

«زنی در کنار ویترین‌ها» دفتری از اشعار شاعر نوگرای معاصر، احمدرضا احمدی است.

این مجموعه شامل ۱۰۳ قطعه بلند و کوتاه دارد که تصویرسازی آنها آن‌قدر قوی است که نیازی به تکیه کردن به زبان و وزن و موسیقی کلام در آنها نیست.

ما گریستیم

باید اعتراف کنم

بر مرگ تو

ما گریستیم

از سرما گریخته بودیم

که خبر مرگ تو را

شنیدیم

چشمان ما پس از مرگ تو

تولد دوباره یافت

مجروحان جبهه را

در تلویزیون دیدیم

نمی‌شد پیش‌بینی کرد

آن‌ها تا کی زنده هستند

شاید تا گُل دادن

گُل‌های اطلسی

زنده باشند

درباره احمدرضا احمدی

احمدرضا احمدی، شاعر و نویسنده نوگرای ایرانی، در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان به دنیا آمد و در ۲۰ تیر ۱۴۰۲ در تهران درگذشت. او بنیان‌گذار جریان ادبی «موج نو» در دهه ۱۳۴۰ بود که تحولی بزرگ در شعر و هنر معاصر ایران ایجاد کرد. نخستین مجموعه شعر او، «طرح»، در سال ۱۳۴۰ منتشر شد و توجه منتقدان را جلب کرد. او علاوه بر شعر، در حوزه‌های داستان، نمایشنامه، و ادبیات کودک و نوجوان فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. آثار ماندگار او شامل کتاب‌های «دفترهای سالخوردگی» و «به خاطر غنای این اندوه دستان ما را بگیر» هستند. او همچنین نقش فعالی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشت و آثار متعددی در زمینه موسیقی و شعر کودک تولید کرد.

احمدرضا احمدی با صدای خاص خود شعرهایش را دکلمه می‌کرد و در فیلم‌هایی همچون «پستچی» به ایفای نقش پرداخت. اشعار او به زبان‌های مختلف از جمله فرانسوی، عربی و آلمانی ترجمه شده‌اند. احمدی به سادگی و خلاقیت در انتخاب واژگان شناخته می‌شود و اعتقاد داشت که شعرهایش بازتاب زندگی واقعی او هستند. او در طول زندگی‌اش جوایز متعددی دریافت کرد و خیابانی در تهران به نام او نام‌گذاری شده است. احمدی علاوه بر نویسندگی، نقاشی نیز می‌کرد و نمایشگاه‌های آبرنگ او مورد استقبال قرار گرفتند.

بیوگرافی احمدرضا احمدی را در صفحه این شاعر در طاقچه بخوانید.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
می‌گفتم: از خواب برخیزم آشفتگی جهان را در گیسوان پریشان تو ببینم از این جهان از این بیشتر نمی‌خواستم
Ali
زندگی ما در فصل‌ها و در هیاهوی خیابان‌ها گم شد هر یک از رفیقان به راهی رفتند
farnaz Pursmaily
عکاسی گفته بود شما هنوز قیافه‌ی زیبایی دارید برای عشق آماده شوید عکس‌ها را گرفت جلوِ عکاس‌خانه عکس‌ها را آتش زد و در برف به راه خود ادامه داد.
farnaz Pursmaily

حجم

۸۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

حجم

۸۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۲۳ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان