کتاب چرک
۲٫۸
(۲۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب چرک
«چرک» اولین رمان بلند فلامک جنیدی است که قصه زنی تنها را میگوید که معلم زبان است. زنی که در دنیای مدرن شهری امروزی به دنبال معنای زندگی خود میگردد.
او عادات ناموزون و خاصی دارد. از خانواده، فامیل، شوهر، دوستان، محل کار و بطور کل تمام گذشتهای که روزی به آن تعلق داشته رانده شده و به طبقهٔ ششم ساختمانی پناه آورده است و زندگی در انزوا و تنهایی را تجربه میکند. وسواس هم از جمله صفات آزارندهای است که همیشه و در همه حال با اوست و دست از سرش برنمیدارد.
زن با خودش حرف میزند و این گفتوگوها اصلیترین مشخصهٔ داستان است. سؤالات زن از خودش در مورد هر اتفاق و هر چیز ساده و پیش پا افتاده و یا هر چیزی که نظرش را جلب میکند لحظه به لحظه به سمت مخاطب پرتاب میشوند.
جنیدی که پیشتر او را به عنوان یک بازیگر طنز موفق میشناختیم در این رمان منحصربهفرد سعی دارد پرده از چهرهٔ سیاه و زنندهٔ شهر بردارد و واقعیتهای گزنده و تلخی را که هر روز در گوشه و کنار شهر و لابه لای آدمهای بظاهر متمدن و امروزی جاری است، به رخمان بکشد
حجم
۱۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۱۲۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
24 فلامک جنیدی نکته سنج است. او در صفحه ی رسمی اش فقط دوبار از کتابش نقل کرده است و متنی که برای یکی از این ها نوشته از تشویشش بر سر اینکه از کتابش در صفحه ی رسمی اش
عنوان کنایه آمیز "چرک" دارای دو وجه ظاهری و باطنی است. وجه ظاهری اشاره به همان معنایی دارد که در نخستین بخشهای کتاب نظر را به خود جلب میکند و آن چرک کردن دندان شخصیت اصلی داستان است که دندانپزشک
داستان روانی داره که خواننده رو همراه خودش میکنه، اما تمام اتفاقات و گره های داستان بدون باز شدن و مشخص شدن نتیجه رها میشن، هیچ چیز تو این داستان به سرانجام نمیرسه و همه چیز بلاتکلیف رها میشه! از
توصیفات دقیق هست. مکالمات درونی آدم ها بسیار به جا و صادقانه بیان شده به طوری که با جمله به جمله ی کتاب میشه ارتباط برقرار کرد. متن روانی هم داره.
نیمهی اول کتاب به شدت برام جذاب بود، با اینکه خیلی معمولی بود. هر صفحهای که خوندم پیش خودم گفتم بهبه عجب متنی، عجب نویسندهای ولی نیمهی دوم به شدت عجیب و مزخرف بود. مخصوصا دو فصل آخر.
داستان سلیقه من نبود و خوانش هم از نظر من جالب نبود و تند تند خوانده میشد و داستان رو گم میکردی درکل نتونستم کتاب رو تموم کنم .
لطفاً متن نمونه بیشتری بزارید!
داستان پر از ابهام و سوال بود. کلی شخصیت بیربط و ول تو داستان بود که نه دلیل حضورشون معلوم شد نه عاقبتشون. چرا زن اتقدر تنها بود؟ چرا از همه به جز مادرش متنفر بود؟ اصلا ماجرای بچه چی
مشخصات ذکر شده خیلی به وسواس نمیخورد در واقع کافی نبود. آخرشم گنگ بود