برای خرید و دانلود کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان نوشته بهار برادران و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
«سرگذشت آب و آتش؛ آبانگان» به قلم بهار برادران، رمانی تاریخی، با آمیزهای از تخیل نویسنده و مضمونی عاشقانه است که در ادامه رمانی با نام «مهرگان» نوشته شده است. زمان داستان به اوایل قرن ششم میلادی بازمیگردد و مکان داستان سرزمین ارمنستان از قلمرو شاهان ساسانی است. دایانا نوه مرزبان ارمنستان که از تیسفون به وطنش آمده است از طریق ندیمهاش گیتی متوجه میشود که عمویش او را احضار کرده است. او که تنها بازمانده خاندان مرزبان قبلی ارمنستان است باید با پسر عموی کوچکش هوان ازدواج کند. دایانا دل در گروه شاهزاده ایرانی، پوریا دارد و آرزو میکند که شاه ایران شود و او را بازگرداند:
«این دختر دیگه نمیتونست مرزبان ارمنستان بشه. اما ما به پیشگوییها اعتماد کردیم و صبر کردیم. نقشه رو تغییر دادیم. اگر دختر واساک با پسر من ازدواج میکرد، به عنوان همسر مرزبان ارمنستان، با حمایت فرماندهٔ سپاه ایران همچنان میتونست ما رو از توطئههای دربار حفظ کنه. شرایط سخت بود، اما غیرممکن نبود. ما صبر کردیم و شرایط بهتر از چیزی که انتظار داشتیم رقم خورد. ـ رییس لبخند کوچکی میزند. ـ شما توجه ولیعهد رو به دست آوردید. این بهترین اتفاق ممکن بود.»
احساس میکنم دهانم از تعجب باز مانده است. تمام کسانی که میشناسم به تدریج دارند وارد این داستان میشوند. داستان که نه، بازی! یک بازی کثیف!
دستهبندی | |
تعداد صفحات | ۵۶۸ صفحه |
قیمت نسخه چاپی | ۵۰,۰۰۰ تومان |
نوع فایل | EPUB |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۰۶/۲۵ |
نظرات کاربران
مشاهده همه نظرات (۳۱۷)بی صبرانه منتظر ادامه ی روایت هستم
خانم برادران نازنینم هنوز کتاب رو نخوندم و بی صبرانه منتظر یک فرصتم تا شروع کنم..... خیلییییی بده انقدر منتظر باشی و موقع داشتن کتاب نتونی بخونیش... امیدوارم همچنان بدرخشید با آذرگان خدا قوت
بی اختیار جذب این کتاب شدم حتی از آذرگان هم بهتره ولی ای کاش ماجرا کمتر به خسرو شیرین نظامی شباهت داشت نمیگم تقلیده چون نیست چون سبکتون خاصه ولی کاش این الگو گیری فقط توی کلمات بود نه توی داستان
خانم بهار برادران عزیزم،مطمئنم مثل جلد قبلی عالی، ولی هنوز وقت نکردم بخونم،امتحان دارم ( مجازی) با امید موفقیت روز افزون شما
بنظرم پختگی قلم نویسنده در جلد دوم مشهودتره و داستان اوج و فرودهای زیبایی پیدا میکنه که نفس رو تو سینه حبس میکنه...هرچند که سرتاسرش سرشار از جریانات دردناک زندگی دایاناست که گاهی باعث دلسردی من از این شخصیت می