دانلود و خرید کتاب دسیسه‌ی عاشقانه (جلد دوم) احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
تصویر جلد کتاب دسیسه‌ی عاشقانه (جلد دوم)

کتاب دسیسه‌ی عاشقانه (جلد دوم)

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دسیسه‌ی عاشقانه (جلد دوم)


کتاب دسیسه‌ی عاشقانه اثری از احمدرضا صالحی است.

این اثر را انتشارات یوحنا در قالب ۲جلد چاپ و منتشر کرده است.

درباره‌ی کتاب دسیسه‌ی عاشقانه 

دسیسه‌ی عاشقانه داستان عشقی پاک است که به طرز عجیبی گرفتار دسیسه‌هایی می‌شود. ماجراهایی ناجوانمردانه رخ می‌دهد و در خلال همین داستان‌ها و اتفاقات پیش‌بینی نشده است که باید عشق را به مبارزه طلبید. داستانی جذاب و هیجان‌آور که گاهی نفستان را بند می‌آورد و گاه به احترامش تنها سکوت می‌کنید. گاهی هم با داستان همراه می‌شوید و فریاد می‌زنید.

در جلد دوم کتاب دسیسه‌های عاشقانه، ابتدا مروری بر جلد اول می‌شود و سپس وارد ماجرای اصلی می‌شویم.

کتاب دسیسه‌های عاشقانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب دسیسه‌های عاشقانه برای طرفداران رمان‌های ایرانی، و دوست‌داران داستان‌های با ترکیب فضای عاشقانه و جنایی، دلچسب و خواندنی است.

درباره‌ی احمدرضا صالحی

احمدرضا صالحی در سال ۱۳۶۶ متولد شد. شهرت او به دلیل نوشتن کتاب‌های فانتزی و خیال‌انگیز است. مهم‌ترین اثر او مجموعه‌ی میدگارد است.

جملاتی از کتاب دسیسه‌های عاشقانه 

ترمه با تعجب نگاهی به او کرد و گفت:

- تو حالت خوبه؟! راجع به چی حرف میزنی؟

احمد نگاه او را متقابلاً پس داد و گفت:

- مگه تو خبر نداری؟!

- نه! از چی حرف می‌زنی تو؟

- خسرو خاطرخواه این خانوم بود. خیلی سال میشه که همه می‌دونستن خاطر یکی رو می‌خواد..؛ ولی هیچکس نمی‌دونست اون شخص کیه. هر وقت ازش می‌پرسیدیم داستان سر هم می‌کرد و تحویلمون می داد؛ انصافاً هم داستان‌های خوبی سرهم می‌کرد! هیشکی شک نمی‌کرد که اون زن همین دکتر دیبای خودمون باشه!

اما من فهمیدم...، یعنی منم اولش نمی‌فهمیدم ولی چند سالِ پیش اتفاقی فهمیدم. چند بار جلوی دانشگاه دیدمش که منتظر وایستاده بود... بعداً یکی دو بار زاغ سیاهشو چوب زدم بالأخره شَکم به یقین تبدیل شد، اما به روش نیاوردم، به خودم گفتم اگه می‌خواست ما بدونیم حتماً خودش می‌گفت، لابد واسه کارش دلیل داره...

ندا
۱۳۹۹/۱۱/۱۹

از خواندن کتاب لذت بردم .نویسنده عالی نوشته بود .

علیرضا دولتی
۱۴۰۰/۰۷/۰۱

تا به حال چنین رمان جذابی نخونده بودم. در این رمان تقریبا بیشتر اصول رمان نویسی رعایت شده بود و اثری بی نظیر رو پدید آورده بود.

Anisa
۱۴۰۲/۰۱/۲۰

همه چیش عالی فقط صورت اینارو توصیف نکرده بود یعنی فقط قیافه دختره رو می دونستیم و نویسنده جان سر همون جایی که خودت هم میدونی تو جلد دوم سکته دادی کم مونده بود بیام بزنمت ولی دمت گرم قشنگ بود

- بیشتر
جواد
۱۴۰۰/۰۵/۲۴

میگم ها! گلاره رو هم زن طاهر می کردی تموم بود.😂 حالا جدا از شوخی، داستان قشنگی داشت. پیشنهاد میکنم این داستان رو بخونید.

@ZB139019
۱۴۰۳/۰۴/۲۵

کتاب واقعا خیلی عالی بود

Alibp
۱۴۰۱/۱۰/۱۵

رمان به شدت آبکی و اینکه غیر منطقیه

f.d
۱۴۰۱/۰۷/۰۸

خیلی هندی بود

kh.A
۱۳۹۹/۱۲/۰۵

در کل داستان جذابی داشت ولی در خیلی از موارد داستان منطقی به نظر نمی رسید و به دور از واقعیت بود.

ghasem
۱۴۰۰/۰۵/۰۲

داستان قشنگی داشت اما پر از صحنه های اکشن هالیوودی (ماموریت ناممکن) و فیلم های اکشن جمشید هاشم پور... شخصیت‌های اصلی داستان، ابتدای کار خیلی سنگین و رنگین بودن اما اواسط کار به بعد یهو عوض شدن!!! مرزا نابود شدن... آخه اون

- بیشتر
خلاصه اینطوری بگم اونجایی که احتمالاً داشتن شانس تقسیم می‌کردن، به ماهایی که آخر صف بودیم هیچی نرسید! برای همین تو کاسه من یکی به جای شانس کثافت کاری کردن و دادن تحویلم... یادمه موقعی که کاسه شانسو می‌داد دستم یارو یه چشمکی زد و گفت: "تنهایی نخوریش!"
Abolfazl
شیطون وقتی می‌خواد اونایی که خیلی کارشون درسته رو گول بزنه، اول مثل خودشون کار درست میشه. حتی کار درست‌تر از خودشون! اون وقته که یهو می‌بینی یکی پیدا شده از خودت کارش درست‌تره، به خودت میگی پس هر چی این بگه درسته! منم باید بشم مثل همین...
جواد

حجم

۲۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

حجم

۲۸۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۱ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان