دانلود و خرید کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) آروشا دهقان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

نویسنده:آروشا دهقان
انتشارات:نشر موج
امتیاز:
۴.۷از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) نوشتهٔ آروشا (زهرا) دهقان است. نشر موج این رمان تاریخی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

«کمبوجیه»، پسر کوروش بزرگ هخامنشی بود. گفته شده است که از او چه در منابع و چه در داستان‌ها تنها به‌عنوان گشایندهٔ مصر و مردی تندخو نام برده شده و کمتر کسی در پی کشف و نوشتن زندگی پرماجرای او بوده است. کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) کوشیده است با تکیه بر بن‌مایه‌ها و یافته‌های باستان‌شناسان به برخی پرسش‌ها دررابطه‌با شخصیت کمبوجیه پاسخ دهد تا چهرهٔ راستین دومین پادشاه هخامنشی را روشن‌تر کند و او را همان‌گونه که شایسته است، بشناساند. در رویدادنامه‌های مصری، بابِلی و منابع غیریونانی، شاه‌کمبوجیه مردی بزرگ است که بیش از هر کس دیگری به پدرش شباهت دارد، اما چه شد که او به مردی دیوانه شهرت یافت؟

بخش‌هایی از کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) به‌صورت داستانی نوشته شده و بخش‌هایی از آن نیز به بازگویی تاریخ پرداخته است.

خواندن کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ ایران باستان و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)

«صداش دلم رو گرم می‌کنه و سخنانش آتشم می‌زنه. دوستش دارم و هرچیزی بگه می‌پذیرم. کاش می‌تونستم این رو بهش بگم، اما نمی‌تونم. چیزی مانعم می‌شه. حسی که نمی‌دونم نامش چیه. فقط سر تکان می‌دم تا بدونه که سخنانش رو پذیرفتم.

به درختان نخل، شاید هم به آسمان، خیره می‌شه. پوست آفتاب‌خورده‌ش زیر نور خورشید، مثل شن‌های کویر می‌درخشه. چند لحظه چشمانش رو می‌بنده. مطمئنم که داره به نام جدید من فکر می‌کنه. باز هم نگاهی به من می‌کنه و نگاهی به آسمان. آهسته می‌گه: «بزرگ‌ترین خواهرم را بیشتر از هرکسی دوست داشتم. همیشه پشتیبانم بود و همراه شیطنت‌های کودکی‌ام. همچون خورشید درخشان بود و بی‌اندازه مهربان.»

فهمیدن لرزش صداش سخت نیست. انگار این خواهر تنها کسی بوده که همیشه کمبوجیه رو دوست داشته و پسر ناآرام کوروش رو می‌فهمیده. هیچ‌وقت ندیده بودم که این شاه قدرتمند با خاطرهٔ کسی این‌طور و اندوهگین بشه. کمی آب در جام می‌ریزم و به سمتش می‌گیرم. حواسش جای دیگه‌ایه. روی هرهٔ پنجره، می‌نشینم و سرفهٔ کوتاهی می‌کنم. جام رو از دستم می‌گیره. کمی می‌نوشه و می‌گه: «مرا به یاد او می‌اندازی. نامش برازندهٔ توست. از این پس تو را رکسانه می‌نامم.»

چیزی درونم فرو می‌ریزه. خاطره‌ای در ذهنم جرقه می‌زنه؛ صفحه‌ای از یک کتاب. جمله‌ای معروف که شاید در کتاب هرودوت خوندم.

«کمبوجیه خواهرش، رکسانه، را که با وی هم‌بستر می‌شد، وادار می‌کند تا او را در سفر مصر همراهی کند... در اختلافی که میان کمبوجیه و رکسانه در می‌گیرد، شاه با چاقویی شکم خواهرش را شکافته و او را به کام مرگ می‌فرستد.»

دختر بزرگ کوروش سال‌هاست که از دنیا رفته. خواهر مردهٔ کمبوجیه... رکسانه و من... آناهیتا، که از این پس به یاد او رکسانه نامیده می‌شم. خواهری در مصر نیست. من رکسانه هستم!»

آکسین :)
۱۴۰۳/۱۰/۱۳

عجبا ! و فقط همین ... . عمیقا در برابر خلاقیت ذهن آروشا دهقان عزیز در نوشتن این دو جلدی (و بیش از جلد یک ، جلد دو ! ) باید گفت شگفتا ! وقتی که جلد یک رو می‌خوندم

- بیشتر
mahta.mahbood
۱۴۰۳/۱۰/۰۸

پایان‌بندی زیبای کتاب باعث شد دلم بخواد دوباره از اول بخونمش😍 بزنگاه‌های این جلد رو خیلی دوست داشتم و همینطور فضاش رو که در مصر بود. شخصیت آناهیتا به عنوان یه زن قدرتمند خیلی جذاب شده. گنجوندنش تو تاریخ هم جالب بود.

- بیشتر
ز. آروشا دهقان
۱۴۰۳/۱۰/۰۴

سلام به دوستان خوبم! جلد دوم مجموعه «کمبوجیه و من» هم بعد از تقریبا دو سال منتشر شد. در این جلد همپای شاه کمبوجیه و آناهیتا به سرزمین فراعنه خواهیم رفت، در جنگ‌ها باهاشون همراه خواهیم شد، مهم‌ترین بخش زندگی کمبوجیه

- بیشتر
- از آن دست زن‌هایی‌ست که برای زنده ماندن و شادی وابسته به هیچ مردی نیستند و خودشان آینده‌شان را می‌سازند.
Artemis
دنیای من پر از آدم‌هایی‌ست که زنان قدرتمند را دوست ندارند.
مهرآسا رضایی
تو دستور می‌دی، من به هر دلیلی که به خودم مربوطه سرپیچی می‌کنم
مهرآسا رضایی
آیندگان از کمبوجیهٔ دوم به نام کمبوجیه، گشایندهٔ مصر یاد می‌کنند.
مهرآسا رضایی
از احساسات شما برای رسیدن به خواستهٔ خودشون بهره بردند و باز هم این کار رو می‌کنند. کشته‌های شما براشون مهم نیست. جان و مال و امنیت شما براشون اهمیتی نداره
مهرآسا رضایی
«می‌بینند؛ خودشون هم می‌دونند که قدرت گرفتن بیش از اندازهٔ بزرگان و زمین‌داران کشور رو چند پارچه می‌کنه، اما براشون مهم نیست. همهٔ آدم‌ها وطن‌پرست نیستند کمبوجیه! بعضی‌ها سود خودشون رو به سود کشور ترجیح می‌دن!»
Mahsa
همهٔ آدم‌ها وطن‌پرست نیستند کمبوجیه! بعضی‌ها سود خودشون رو به سود کشور ترجیح می‌دن!
مهرآسا رضایی
برات آرزوهای زیادی داشتم آناهیتا، اما هیچ دختری مجبور نیست آرزوهای پدر و مادرش رو زندگی کنه.
مهرآسا رضایی
من خیلی می‌خواهمت آناهیتا!
مهرآسا رضایی
من نیامده‌ام که باورها و سنت‌های این مردم را از آن‌ها بگیرم. امروز با جامهٔ مصری به نیایشگاه ایزدبانو نیت می‌روم. در برابرش زانو می‌زنم و برایش قربانی می‌کنم تا مردم بدانند که می‌توانند همچنان به سنت‌هایشان پایبند بمانند. جامهٔ خودشان را بپوشند. خدایان خودشان را بپرستند و به زبان خودشان سخن بگویند؛ بی‌ترس از شاهنشاه!
مهرآسا رضایی

حجم

۴۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۷ صفحه

حجم

۴۱۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۷ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان