کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)
معرفی کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)
کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) نوشتهٔ آروشا (زهرا) دهقان است. نشر موج این رمان تاریخی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)
«کمبوجیه»، پسر کوروش بزرگ هخامنشی بود. گفته شده است که از او چه در منابع و چه در داستانها تنها بهعنوان گشایندهٔ مصر و مردی تندخو نام برده شده و کمتر کسی در پی کشف و نوشتن زندگی پرماجرای او بوده است. کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) کوشیده است با تکیه بر بنمایهها و یافتههای باستانشناسان به برخی پرسشها دررابطهبا شخصیت کمبوجیه پاسخ دهد تا چهرهٔ راستین دومین پادشاه هخامنشی را روشنتر کند و او را همانگونه که شایسته است، بشناساند. در رویدادنامههای مصری، بابِلی و منابع غیریونانی، شاهکمبوجیه مردی بزرگ است که بیش از هر کس دیگری به پدرش شباهت دارد، اما چه شد که او به مردی دیوانه شهرت یافت؟
بخشهایی از کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) بهصورت داستانی نوشته شده و بخشهایی از آن نیز به بازگویی تاریخ پرداخته است.
خواندن کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ ایران باستان و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کمبوجیه و من (جلد دوم، آشیان هور و ماه)
«صداش دلم رو گرم میکنه و سخنانش آتشم میزنه. دوستش دارم و هرچیزی بگه میپذیرم. کاش میتونستم این رو بهش بگم، اما نمیتونم. چیزی مانعم میشه. حسی که نمیدونم نامش چیه. فقط سر تکان میدم تا بدونه که سخنانش رو پذیرفتم.
به درختان نخل، شاید هم به آسمان، خیره میشه. پوست آفتابخوردهش زیر نور خورشید، مثل شنهای کویر میدرخشه. چند لحظه چشمانش رو میبنده. مطمئنم که داره به نام جدید من فکر میکنه. باز هم نگاهی به من میکنه و نگاهی به آسمان. آهسته میگه: «بزرگترین خواهرم را بیشتر از هرکسی دوست داشتم. همیشه پشتیبانم بود و همراه شیطنتهای کودکیام. همچون خورشید درخشان بود و بیاندازه مهربان.»
فهمیدن لرزش صداش سخت نیست. انگار این خواهر تنها کسی بوده که همیشه کمبوجیه رو دوست داشته و پسر ناآرام کوروش رو میفهمیده. هیچوقت ندیده بودم که این شاه قدرتمند با خاطرهٔ کسی اینطور و اندوهگین بشه. کمی آب در جام میریزم و به سمتش میگیرم. حواسش جای دیگهایه. روی هرهٔ پنجره، مینشینم و سرفهٔ کوتاهی میکنم. جام رو از دستم میگیره. کمی مینوشه و میگه: «مرا به یاد او میاندازی. نامش برازندهٔ توست. از این پس تو را رکسانه مینامم.»
چیزی درونم فرو میریزه. خاطرهای در ذهنم جرقه میزنه؛ صفحهای از یک کتاب. جملهای معروف که شاید در کتاب هرودوت خوندم.
«کمبوجیه خواهرش، رکسانه، را که با وی همبستر میشد، وادار میکند تا او را در سفر مصر همراهی کند... در اختلافی که میان کمبوجیه و رکسانه در میگیرد، شاه با چاقویی شکم خواهرش را شکافته و او را به کام مرگ میفرستد.»
دختر بزرگ کوروش سالهاست که از دنیا رفته. خواهر مردهٔ کمبوجیه... رکسانه و من... آناهیتا، که از این پس به یاد او رکسانه نامیده میشم. خواهری در مصر نیست. من رکسانه هستم!»
حجم
۴۱۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
حجم
۴۱۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۵۷ صفحه
نظرات کاربران
عجبا ! و فقط همین ... . عمیقا در برابر خلاقیت ذهن آروشا دهقان عزیز در نوشتن این دو جلدی (و بیش از جلد یک ، جلد دو ! ) باید گفت شگفتا ! وقتی که جلد یک رو میخوندم
پایانبندی زیبای کتاب باعث شد دلم بخواد دوباره از اول بخونمش😍 بزنگاههای این جلد رو خیلی دوست داشتم و همینطور فضاش رو که در مصر بود. شخصیت آناهیتا به عنوان یه زن قدرتمند خیلی جذاب شده. گنجوندنش تو تاریخ هم جالب بود.
سلام به دوستان خوبم! جلد دوم مجموعه «کمبوجیه و من» هم بعد از تقریبا دو سال منتشر شد. در این جلد همپای شاه کمبوجیه و آناهیتا به سرزمین فراعنه خواهیم رفت، در جنگها باهاشون همراه خواهیم شد، مهمترین بخش زندگی کمبوجیه