دانلود و خرید کتاب نفرین فراعنه الناز دادخواه
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب نفرین فراعنه اثر الناز دادخواه

کتاب نفرین فراعنه

امتیاز:
۴.۳از ۵۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نفرین فراعنه

کتاب نفرین فراعنه داستانی فانتزی از الناز دادخواه است که در انتشارات آئی سا منتشر شده است. این داستان ماجرای یک نفرین است که در یک انگشتر عتیقه حبس شده و حالا آزاده شده و الیزا را گرفتار خودش کرده است. 

درباره کتاب نفرین فراعنه

الیزا باستان شناس موزه برلین به همراه تیمی از کاوشگران معروف برای پیدا کردن مقبره ملکه نفرتی‌تی به قاهره اعزام می‌شوند. بعد از پیدا کردن مقبره الیزا با دست زدن به انگشتری عتیقه با روح یکی از فراعنه ارتباط برقرار می‌کند و در زمان به عقب کشیده می‌شود و به دوران فراعنه مصر باستان می‌رود. در این بین الیزا به دنبال راهیست که به دنیا و زمان خودش برگردد اما با حضور آمون فرعونی که قبلا با روحش ملاقات کرده پای عشقی ناخواسته به میان باز می‌شود و...

کتاب نفرین فراعنه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به داستان‌های فانتزی علاقه‌مندید، خواندن کتاب نفرین فراعنه را به شما پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب نفرین فراعنه

میراندا کنارم ایستاد و همون طور که دستهاشو به کمر میزد و به خاطر چاقی مفرط از راه رفتن به نفس نفس افتاده بود، غرغرکنان گفت:

- تا بازگشایی دوباره‌ی موزه چیز زیادی نمونده. تا دو هفته‌ی دیگه باید همه‌ی اجناسی که تازه از مصر فرستادن، کدگذاری و ثبت کنیم. فکر میکنم پرفسور هاوارتز میخواد این هفته حسابی ازمون بیگاری بکشه.

- آره بسته‌ها رو دیدم که کنار انبار بودن. دارن محفظه‌های جدید میارن. به زودی محفظه‌ها رو به سیستم‌های ایمنی متصل میکنن.

- هر بار بسته‌های جدید و عتیقه‌های جدید میرسه تن و بدن من میلرزه.

نگاهی بهش کردم و گفتم:

- چرا؟

- خوبه تو باستان‌شناسی!!! بعد از من میپرسی چرا؟ معلومه به خاطر نفرینا!

بلند خندیدم و گفتم:

- میراندا تو زیادی ساده‌ای! کدوم نفرین؟!!!

اخم کرد و با جدیت گفت:

- مگه در مورد لرد کارناروان نخوندی؟ تو همه‌ی روزنامه‌های اون دوره هم نوشته بود. مقبره‌ی شاهتوت رو که باز کردن همراهش یه نوشته داشت که گفته بود که هر کس به شاه دست بزنه جونشو از دست میده. مگه خودشو کلِ گروهش یک هفته بعد نمردن؟

- میراندا این طور که فکر میکنی نیست. اول این که اون زمان این مطالب رو روی کتیبه‌ها حک میکردن تا از دست دزدی‌های مقبره‌ها در امان باشن. دوم این که وقتی در یه تابوت باز میشه ممکنه درونش میکروب یا بیماری خاصی تجمع کرده باشه که در صورت رعایت نکردن ایمنی و نکات لازم ممکنه این بیماری منتشر بشه. بعدشم تو هر مقبره جک و جونورای زیادی رو برای محافظت میذاشتن. هر چیزی میتونه دلیل مرگ اونا بوده باشه جز یه نفرین! اصلا چیزی به اسم نفرین وجود نداره!

- به نظر من وجود داره. مگه میشه این چیزا اتفاقی باشه؟

با تاسف سری تکون دادم و گفتم:

- این همه مقبره کشف شده و این همه عتیقه پیدا شده و صدها مومیایی از زیر مصر بیرون کشیده شدن. نه اثری از جادو بوده نه نفرین. بیخود به این چیزا فکر نکن و به خودت استرس نده. بعدشم اون کسی که در تماس مستقیم با اشیائه گروهه، پرفسوره. شماها فقط مسئول نگهداری موزه هستین. جای نگرانی نیست. اگه قرار باشه اتفاقی بیفته واسه ما میفته.

میراندا آهی کشید و گفت:

- شاید حق با تو باشه.

شروع به راه رفتن کردم، میراندا با گام‌هایی بلند خودشو بهم رسوند.

- رو چی کار می‌کنین؟

- از بین بسته‌هایی که رسیدن چند تا جام و عصا و تاج که حدس میزنیم واسه توت عنخ آمون باشه. حکاکی‌های روش شباهت زیادی با اشیای مربوط به اون دوره داره. چند تا تندیس از آمن هوتب و یه دستبند معروف هم هست. دستبند با نماد سوسک مقدس توت عنخ آمون هم جزو بسته‌های ارسالی بوده. پرفسور هنوز بازش نکرده میگه این خیلی مهمه و باید با دقت زیاد روش کار کرد. میگه یه حرکت اشتباه ممکنه آسیب‌های جدی به این بخش‌های تاریخ وارد کنه.

میراندا دست‌هاشو رو سینه گذاشت و عصبانی گفت:

- با اون همه دزد بی‌سروپایی که تو قاهره دارن مقبره‌ها رو غارت میکنن چیزی هم واسه موزه باقی میمونه؟

شونه‌ای بالا انداختم و گفتم:

- قاهره پره از مردمیه که از کشورا و شهرای دیگه به امید پیدا کردن مقبره و عتیقه میان. نصفشونم موفق میشن به مقبره‌های بزرگ دستبرد بزنن. واقعاً جای تاسف داره.

نگاهی به ساعتم کردم و گفتم:

- میرم پیش پرفسور دیگه تا الان حتماً کلاسش تموم شده و رسیده به موزه.

به سمت طبقه‌ی سوم موزه رفتم، جایی که آزمایشگاهها و اتاق کار پرفسورها و تیمهای تحقیقاتی بود. راهرویی با پنجرههای زیاد و پرنور و اتاقهایی با درهایی از چوب بلوط با تابلوهای نقرهای و حاشیه‌های طلایی که اسم هر کدوم از پرفسورها و شماره تیم تحقیقاتیشون روش حک شده بود. رو به روی دری که اسم پرفسور هاوارتز روش میدرخشید ایستادم و چند ضربه به در زدم.

- بیا توو.

درو باز کردم و وارد شدم. پرفسور تازه رسیده بود و داشت وسایل کیفشو روی میز خالی می‌کرد. با دیدن من لبخندی زد و گفت:

- الیزا... چه به موقع اومدی تازه رسیدم.

- حدس میزدم که دیگه تا الان رسیده باشین.

- به موقع اومدی بیا این جا ببین چی آوردم!

جلو رفتم. از توی کیفش بسته‌ای کاغذ پیچ شده بیرون آورد و اون قدر محتاط شروع به باز کردنش کرد که حس کردم یه تیکه استخون قدیمی رو توش پیچیده.

نظرات کاربران

StarShadow
۱۴۰۱/۰۵/۱۷

ایده ی کلی داستان از ابتدا تا پایان، ماجرای جذابی بود اما قطعا نویسنده میتونست با مهارت بیشتری این ایده رو پوشش بده. شروع کتاب، به عنوان کتابی که قراره داستان اصلیش در زمان گذشته رخ بده، چندان پرکشش و قوی

- بیشتر
مهدیس
۱۴۰۰/۰۶/۱۲

این کتاب عالیه...همه چی رو با هم داره...هیجان معما تاریخ اضطراب و در نهایت یه عشق جذاب اصلا از دست ندید این کتاب رو

کاربر 3494818
۱۴۰۰/۱۲/۱۴

کتاب خیلی قشنگیه واقعا ارزش وقت گذاشتن رو داره

شیما
۱۴۰۱/۰۲/۱۸

رمانی عالی هستش واقعا ارزش وقت گذاشتن رو داره توصیه میکنم بخونیدش

کاربرhadis
۱۴۰۱/۰۷/۱۵

اگه عاشق باستان شناسی و تاریخ مصر و ژانر عاشقانه هستید کتاب خیلی قشنگه.

sani
۱۴۰۱/۰۶/۲۷

در ژانر خودش یکی از خوب ها بود.و اینکه همه چیز عالی بود اگر نویسنده ی عزیز کمی ازگفتن جزئیات صرف نظر می کرد و روی شخصیت آمون بیشتر کار می کرد...به هرحال اون یک پادشاه مصری بود و رفتار

- بیشتر
Anisa
۱۴۰۱/۰۳/۲۶

از اول تا آخر کتاب رو نزاشتم زمین جذاب و خواندنی ممنونم که این کتاب نوشتی پر از حس جادویی خاص اگه کتاب تخیلی دوست دارید حتما اینو بخونید چند وقتی بود این حس رو سر کتاب خوندن ها نداشتم مرسی که این

- بیشتر
Melika
۱۴۰۱/۱۰/۲۷

نسخه صوتیش رو هم موجود کنید لطفا

کاربر ۴۹۲۴۷۶۸
۱۴۰۱/۰۸/۱۲

داستانی تاریخی و در عین حال جذابی بود. اطلاعات نویسنده در مورد تاریخ مصر و گذشته دقیق و جامع بود. حس‌آمیزی، شخصیت پردازی و بقیه عناصر داستان هم با زبان محاوره‌ای که نویسنده بکار گرفته، عالی بود. از خواندن داستان

- بیشتر
✨Dreamer Witch✨
۱۴۰۲/۱۲/۰۷

اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم، واقعاً قلمشون رو دوست داشتم و خیلی خوب از پس از این ماجراهای تاریخی آمیخته با جادو براومدن. اوایل کتاب، داستان کند پیش می‌رفت، اما رفته‌رفته جذابیتش بیشتر شد. عشق آتشین بین

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۳ صفحه

حجم

۴٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۵۱۳ صفحه

قیمت:
۲۱۰,۰۰۰
۱۰۵,۰۰۰
۵۰%
تومان