دانلود و خرید کتاب بلک شکارچی خون آشام آرمان میرزایی
تصویر جلد کتاب بلک شکارچی خون آشام

کتاب بلک شکارچی خون آشام

انتشارات:نشر موج
امتیاز:
۱.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بلک شکارچی خون آشام

کتاب بلک شکارچی خون آشام نوشتهٔ آرمان میرزایی است. نشر موج این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب بلک شکارچی خون آشام

کتاب بلک شکارچی خون آشام حاوی یک رمان معاصر و ایرانی و جزو مجموعهٔ «دالان وحشت» است. این رمان که ۱۰ فصل دارد، در حالی آغاز می‌شود که راوی از چشمان پر از اشک یک شخصیت بود. او می‌گوید که این شخصیت نمی‌دانست باید گریه کند یا فریاد بزند. بغض گلویش را می‌خراشید و دندان‌هایش را از شدت خشم و ناراحتی به هم می‌فشرد. یک جفت چشم زیبای آبی‌رنگ، اکنون بی‌روح شده است. «لیلی» مرده است و حالا همسرش، چشمان زندگی‌بخش همسر عزیزش را خیره بر گوشه‌ای از اتاق می‌بیند که ثابت شده است. این زن چرا مرده است؟ داستان چیست؟ رمان را بخوانید تا بدانید. عنوان برخی از فصل‌های این اثر به قلم آرمان میرزایی عبارت است از «اولین خون»، «‌فرقهٔ خون‌آشامان»، «مورگاتی»، «کنستانتین» و «امیلی».

خواندن کتاب بلک شکارچی خون آشام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب بلک شکارچی خون آشام

«شب شده بود.

وضعیت او اصلاً خوب نبود. خون زیادی از دست داده بود و اگر به‌سرعت خودش را به پزشک نمی‌رساند، مرگش حتمی بود.

اما او نمی‌توانست به بیمارستان مراجعه کند؛ بدون شک اولین مکانی که افسران پلیس برای یافتن مرد قاتل سیاه‌پوش جست‌وجو می‌کردند، بیمارستان‌ها بود چون محافظان مورگاتی، زخمی‌شدن او را دیده و به احتمال قریب به یقین، تاکنون به تمام واحدهای پلیس شهر گزارش داده بودند.

او تلوتلوخوران حرکت می‌کرد و چشمانش سیاهی می‌رفت. آن‌قدر خون از دست داد بود که حتی فکرش نیز به‌درستی کار نمی‌کرد.

خودش را به دیوار می‌چسباند تا بتواند با کمک از آن به جلو حرکت کند.

ناگهان چشمانش به تابلوی کوچک زرینی روی دیوار مجاور در ورودی یکی از خانه‌های آجری در یکی از کوچه‌های پایین‌شهر افتاد که بر روی آن با حروف برنجی نوشته شده بود: «دکتر رِیموند کیمِل.»

نام برایش آشنا بود.

دکتر کیمِل، جراحی بود که بیست‌وپنج سال پیش، جان پدر بلک را نجات داده بود.

پدر مایکل، دیوید فارنهایت افسر پلیسی بود که سال‌ها پیش در بخش جنایی شهر دلتاسیتی، به‌عنوان کارآگاه مشغول به‌کار بود تا این‌که بیست‌وپنج سال گذشته بوسیلهٔ یکی از سران مافیای دلتاسیتی به نام ویکتور دانته، هدف چهار گلوله قرار گرفت. دادگاه هیچ‌وقت نتوانست مدرکی علیه دانته به‌دست بیاورد، اما رئیس‌پلیس وقت دلتاسیتی، سرهنگ اندرو جیمسون، برای حفظ جان دیوید، شغلی اداری در شهر مگاسیتی در نظر گرفت. بیست‌وپنج سال پیش دکتر رِیموند کیمِل، پزشک جوان سی‌ویکی دو ساله‌ای بود که به‌تازگی جراح شده بود، اما توانست جان دیوید فارنهایت را نجات دهد.

بلک با دیدن نام دکتر کیمل، بی‌درنگ در ورودی ساختمان را باز کرد و پس از بالارفتن از پله‌ها، به مطب دکتر رسید.

پس از بازکردن در مطب، چند گام بیشتر برنداشته بود که ناگهان نقش زمین و بیهوش شد.»

Elahe.lotfi76
۱۴۰۳/۰۶/۰۵

اصلا جذاب نبود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

حجم

۵۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان