کتاب روزگاری، «پورتوریکو»
۳٫۰
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب روزگاری، «پورتوریکو»
به جهان «هانتر تامپسن (۲۰۰۵-۱۹۳۹)» خوش آمدید. به جهان نوجوانی از طبقۀ متوسط که ولگرد شد، ولگردی که روزنامهنگار شد، روزنامهنگاری که به نویسندگی رویآورد، نویسندهای که مشهور شد و در اوج به زندگی خویش پایان داد. تامپسن در اغاز راه ادبی اش در مجله تایم حرکتی را پایهگذاری کرد که نامش «ژورنالیسم داستانی» گذاشت. چیزی که با روح طغیانگرش همخوان بود. «فرشتگان جهنمی» با تصاویر تکاندهندهاش از واقعیات اولین رمان تامپسن است که او را به شهرت رساند. «روزگاری، پورتوریکو» اصل تجربیات زندگی خودش در «پورتوریکو» در اواخر دهۀ پنجاه میلادی است، «تامپسن» پس از گذراندن یک دوره بیماری سخت، در شصت و هفت سالگی با شلیک گلولهای به زندگی خود خاتمه داد، بنا به درخواست خودش جسدش سوزانده شد و خاکسترش طی مراسمی توسط هنرپیشۀ مشهور و دوست نزدیکش، «جانی دِپ»، با گلولۀ توپ شلیک شد.
«پُل کِمپ»، شخصیت اصلی و راوی داستان، که بیشک خودِ «تامپسن» است در برههای از دوران جوانی، ظاهری عیاش و بیمبالات دارد اما در پسِ پرده همه چیز را میبیند و اشخاص و رفتارهایشان را چون روانشناسی دقیق تحلیل میکند، نوک تیز پیکان انتقاداتش همهچیز و همهکس را درمینوردد حتی خودش را، اما از آنجا که توان و رمق تغییر چیزی را ندارد تنها با خودش سخن میگوید و شنوندهاش شما خوانندۀ داستان هستید، شاید او همان «هولدن کامفیلد» هفده ساله رمان «ناطوردشت» سلینجر باشد که حالا در سی سالگی و از چشمان انسانی بالغ به جهان پیرامون خود مینگرد:
و این من بودم، ساکن یک هتل گران قیمت، نشسته در ماشینی سوسک نما که صدای جت جنگی میدهد، در حال ویراژ دادن مانند مسابقات فرمول یک در خیابانهای شهری نیمه لاتین که نیم دیگرش را نمیتوان درک کرد. کسی که در کوچه پس کوچههای محلههای قدیمی شهر ولگردی میکند نیمه شب در کنار ساحل مُغازله، کسی که برای یافتن غذا به دریای پر از کوسه میزند، انسانی که هر روز برای رسیدن به محل کارش باید نگران تعقیب شدن توسط جماعت خشمگین و متخاصمی باشد که با زبانی بیگانه نفرتشان را فریاد میزنند، زبانی که حتی کلامی از آن را نمیفهمد، و این همه از مواهب سکونت در سرزمین «پورتوریکو»، این مستعمرۀ قدیمی اسپانیاست، سرزمینی که همۀ ساکنانش دلار آمریکایی خرج میکنند، اتومبیل آمریکایی سوار میشوند و در کازینوها دور میز رولت مینشینند و وانمود میکنند در «کازابلانکا» هستند.
نوری که نمی بینیم
آنتونی دوئر
جاسوسپائولو کوئیلو
دختری در جنگهانیه رجبی
آیلینمهدی موسوی
بازی دوستانهآنا گاوالدا
شبح ویرانیهاخوان گابریل واسکز
مرثیه ای بر یک رویاهیوبرت سلبی جونیور
بهار سگیپاتریک مودیانو
فرار به جنگاشتفان تسو ایگ
گریز دلپذیرآنا گاوالدا
ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کردهاندچارلز بوکوفسکی
نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنیدمیچ البوم
برو دیدهبانی بگمارهارپر لی
قصههای مهتاب و بارانآنتونی چمبرز
دوباره بیدارشدن در زمان مناسبجاشوا فریس
خیابان آمریکاایبی زبوئی
پلهای مدیسن کانتیرابرت جیمز والر
با هم بودن همهچیز استآنا گاوالدا
سیاره آقای سملرسال بلو
تماس سردچاک پالانیک
۳۶۵ روز بدون تو
آکیرا
جایگاه تئاتر در رواندرمانگریآتنا کیانی مجاهد
بیندیشید و ثروتمند شویدناپلئون هيل
پوزیتیویسم منطقی؛ آرای هانس هانپوریا بقایی مقدم
تعمیرات تخصصی دستگاه فشار خون دیجیتال، عقربه ای و جیوه ایاحمد غفاری
موزه، پایداری و سلامتسارا الهی
قانون پنج ثانیهمل رابینز
دیاکو، گذشته پنهان (جلد اول)رضا خردمند
حلقه وینپوریا بقایی مقدم
چهار ساعت کار در هفتهتیموتی فریس
حجم
۳۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
حجم
۳۴۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۳۹ صفحه
قیمت:
۲۲,۳۰۰
۶,۶۹۰۷۰%
تومان
نظرات کاربران
من خوندم شما نخونید، داستان نداره فقط خاطرات چند ماه زندگی کردن تو یه جاییه که همه اونجا رو لعن و نفرین می کنند چون مثل باتلاق می مونه، درست مثل کتاب که آدم رو خسته می کرد از ریتم