با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب چه دیر...
۲٫۳
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب چه دیر...
داستان چه دیر در مورد زندگی دو انسان است که در شلوغی شهر با روحیاتی در تضاد هم، نا امید از همه جا یکدیگر را پیدا میکنند. این داستان درباره دغدغههای یک زن امروزی و مشکلات او صحبت میکند. مهکامه رحیم زاده نویسنده رمان یلدا، رهایی و مجموعه داستانهای اتاق صورتی و ردپای حلزون است.
از متن کتاب:
غروبِ روز چهارشنبه بود. در پی یک روز پرکار، روی کاناپه دراز کشیده بودم و کتاب میخواندم. صدای زنگ در را شنیدم. نیکو بود. در راهرو را باز کردم و به انتظارش ایستادم. پلهها را سنگین و لَخت، مثل زنان باردار، بالا آمد. قلبم از دیدنش فشرده شد. بعد از آن ماجرا، هر وقت او را میدیدم، چنین حالی به من دست میداد. حاضر بودم هر کاری که از توانم برمیآید، انجام دهم تا او را این طور خسته و غمگین نبینم.
جلو رفتم و صورت رنگپریده و سردش را بوسیدم و حالش را جویا شدم. سرش را پایین انداخت و گفت که بد نیست، اما هنوز نمیتواند چهارشنبهها عصر در خانه بند شود. بغلش کردم. سرش را روی شانهام گذاشت. پشتش را نوازش کردم و به او اطمینان دادم که گذشت زمان همه چیز را عادی خواهد کرد.
برف سوزی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
ناهید فرامرزی
خلسههای زنانهمریم بیرنگ
یک کاسه گل سرخمرجان عالیشاهی
داستان افتادن من از داستانماورهان پاموک
بادکنک ها در برفمحمدکاظم اخوان
خط چهار مترولیلی فرهادپور
بیژن و منیژهمهناز طاهری
خیابان کانت: ایستگاه داستان فارسیاحسان عابدی
آمدیم خانه نبودید: روایت خانههای مشاهیر ایراننسرین ظهیری
بولوار پارادیسمحمدرضا ذوالعلی
در کشور مردانهشام مطر
بازمصرف، بازیافت، بازکاهی در مصرف شیشهالکساندرا فیکس
خاکسپاری ماهی قرمزهاحسین قسامی
ابر مغز (خلاصه کتاب)دیپاک چوپرا
برای این لحظه متشکرموالری تریرویلر
پایان خوش ناتمامکاوه میرعباسی
خانههای ارامنه جلفاکاراپت کاراپتیان
حجم
۱۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۱۶۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۹۵,۰۰۰
۴۷,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
ازخانم نویسنده ای که شاگردی کلاس های نویسندگی استاد گلشیری رو کردن بعیده همچین کتابی با نثر ضعیف وارد بازار کنن
سوژه ی بسیار خوبی رو به ساده ترین و دم دست ترن سرانجام رسوند و حیف این چالش که نویسنده هیچ تلاشی برای حل و یا به تصویر کشیدن دردها و شادی های محتمل آیندش نکرد . به نظر من
من این رومان رو خوندم واقعا واسه ناشر متاسفم واسه وزارت ارشاد خییلی متاسفم واسه دولت مردا بینهایت متاسفم که تواین کشور اسلامی همچین مزخرفاتی چاپ میشه وبعد به مردم ما داده میشه اونوقت میگن چرا فحشا ترویج داده میشه