دانلود و خرید کتاب نفس نرگس آبیار
تصویر جلد کتاب نفس

کتاب نفس

نویسنده:نرگس آبیار
انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۴.۷از ۶۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نفس

«نفس» ماجرای روزمرگی‌های دختر خیال‌باف نوجوانی به نام «بهار» است. کتاب، روایت‌گر دو سال از زندگی او در فاصلهٔ انقلاب و جنگ است که تلاش می‌کند زندگی را آمیخته با خیال و آن‌طور که می‌خواهد تجربه کند. بهار با پدر و ننه‌آقا و دو برادر و خواهر کوچکش در خانه‌ای در ولدآباد زندگی می‌کنند: «خانهٔ ما نزدیکی‌های ولدآباد است. توی دشتی که نه آب دارد، نه برق. بابایم آن‌جا یک خانهٔ درپیت ساخته، چون هیچ‌چیزش درست و حسابی نیست. در و پنجره‌هایش زنگ زده است و تازه، یک اتاق‌مان هم شیشه ندارد. فقط جای هر پله یک آجر دارد که ما پای‌مان را روی آن می‌گذاریم و بالا می‌رویم.» او با این دو نفر، نرگس آبیار، نویسندهٔ «نفس»، بیش از سی جلد اثر داستانی تولید کرده است که «نفس» در شمار پرفروش‌ترین‌های نمایشگاه کتاب سال ۹۵ بوده است. این رمان، با کارگردانی نویسنده‌اش، نرگس آبیار تبدیل به فیلم سینمایی هم شده است که در جشنوارهٔ فجر دو جایزه را از آن خود کرده است. این فیلم، در سال ۹۵ به اکران سینماهای ایران درآمد.

درباره نرگس آبیار

نرگس آبیار، کارگردان و نویسنده‌ی ایرانی متولد ۱۳۵۰ در تهران، با آثار داستانی و سینمایی خود به فیلمساز شناخته‌شده‌ای تبدیل شده است. او فارغ‌التحصیل رشته ادبیات است و نویسندگی را از سال ۱۳۷۶ آغاز کرد. آثار او عموماً با درون‌مایه‌های جنگ، مادرانگی، و قدرت زنان شناخته می‌شوند و به خیال‌پردازی و سادگی در دنیای آشوب‌زده تأکید دارند.

آبیار بیش از ۳۰ کتاب منتشر کرده که از جمله مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به کوه روی شانه‌های درخت، به کی می‌گن قهرمان و قصه‌های هزار و یک شب اشاره کرد. او در این آثار با پرداختن به مضامینی مانند انقلاب، جنگ و خاطرات شهدا، توانسته پیوندی میان تاریخ معاصر و داستان‌سرایی هنرمندانه ایجاد کند.

در حوزه سینما، آبیار با فیلم‌های بلند شیار ۱۴۳ و نفس شهرت یافت. شیار ۱۴۳ داستان مادری است که در انتظار خبری از فرزندش در جنگ است و به‌خاطر صداقت و سادگی روایت، تأثیری عمیق بر مخاطبان گذاشته است. نفس نیز داستان دختر خیالبافی را روایت می‌کند که در بحبوحه انقلاب و جنگ، با چالش‌های دنیای واقعی روبه‌رو می‌شود. این فیلم در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی تحسین شد و نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۸ بود.

آبیار همچنین در ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند موفق بوده و جوایز متعددی دریافت کرده است. او قهرمان‌سازی از زنان در آثار خود را برجسته کرده و به‌طور هنرمندانه‌ای، احساسات و قدرت شخصیت‌های زن را در بستر جنگ و زندگی روزمره به تصویر می‌کشد.

زندگینامه و معرفی آثار نرگس آبیار را در صفحه این نویسنده در طاقچه می‌توانید بخوانید.

سپیده
۱۳۹۷/۰۸/۰۶

فیلمش عالیه...

k.t
۱۳۹۷/۰۵/۰۸

شلخته در دنیای خودش غرقم کرد.. با او لبخند زدم دلهره گرفتم و شیرینی وجودش بر وجودم نشست... و جنگ به تلخ ترین نحو ممکن برایم روایت شد...آوار شدن بر سر کودکان.

A_
۱۳۹۷/۰۵/۰۷

من فیلمش رو دیدم خیلی قشنگ بود. فکر کنم کتابش هم همونقدر خوب باشه.

☆•HastisH•☆
۱۳۹۸/۰۹/۱۱

فیلمش از بهترین فیلم‌هاییه که دیدم و هیچوقت از دیدنش خسته نمیشم. هزاران بار خسته نباشید میگم به نویسنده و کارگردانش خانم آبیار🌹 این فیلم رو با کل وجودم میتونستم درک کنم. بهار خیلی شباهت‌ها به من داشت مخصوصا اینکه

- بیشتر
سیما
۱۳۹۸/۰۲/۲۶

واقعا فیلمش عالی بود کودکی های اون دوران رو نمایش میداد که برای دهه شصتی ها کاملا ملموس بود ولی کتابش و نخوندم

_SOMEONE_
۱۳۹۸/۰۲/۲۴

فکر نکنم کتابش به قشنگی فیلمش باشه،فیلمش فوق العاده اس یکی از بهترین فیلمای طنزی(البته با پایانی بسیار تلخ)که تا بحال دیدم. پیشنهاد میکنم نفس و بقیه آثار خانوم نرگس آبیار رو هم ببنید!

|قافیه باران|
۱۳۹۹/۰۸/۲۲

🍁🍂 عرض سلام من با کتابهایی که راویشون کودک هست اصلا نمیتونم ارتباط بگیرم..بارها از این نوع کتابها شروع کردم و به اتمام نرسوندم! مثل کتاب زندگیِ پیشِ رو یا مثلا درخت زیبای من یا حتی یه دقیقه حرف نزن.... اما نفس فرق

- بیشتر
Ghazal
۱۳۹۹/۰۳/۱۱

کتابش خیلی قشنگ بود حتما بعد کتاب فیلمشم ببنید من برای بار هزارم هنوز که فیلمشو میبینم سیر نمیشم عالیییییه

Z.H
۱۳۹۸/۱۰/۲۵

کتابونخوندم ولی فیلمش خیلی خیلی جذابه وبه ریزریزمسائل درساختش توجه شده.فیلمنامشم عالیه.اینکه داستان فیلم از زاویه دید یه بچه کوچولوهست،جذابترش کرده.خسته نباشید میگم به گروه کارگردانی🙏🌹🌹

مینا
۱۳۹۷/۱۲/۲۷

فیلمش عالی بود

مادر خدابیامرزم همین‌جور پشت سر هم ما را زایید.
Robin
و داری توی این دنیا زندگی می‌کنی
گندم
به‌نظرِ ننه‌آقایم هر چیزی که قدیم بوده، بهتر از حالاست.
-Dny.͜.
اسم من بهار است. بابایم از بچگی دلش می‌خواسته، بزرگ که شد و دختردار شد، اسمش را بگذارد بهار. من بچهٔ دوم بابا و مادرِ خدابیامرزم هستم. امسال می‌روم کلاس اول... داداش‌هایم توی دعوا به من می‌گویند شلخته.
سیّد جواد
مادر خدابیامرزم همین‌جور پشت سر هم ما را زایید. چون یزدی بود و یزدی‌ها هر چه‌قدر بیشتر بچه داشته باشند بهتر است.
سیّد جواد
ننه‌آقایم می‌گوید حتی اگر یک تار مو از روسری‌ات بیرون بیاید، آن دنیا آدم را از آن تار مو آویزان می‌کنند. من خیلی می‌ترسم و سعی می‌کنم موهای بیشتری از روسری‌ام بیرون بزند تا آن دنیا که خواستند من را از موهایم آویزان کنند، سرم زیاد درد نکند.
-Dny.͜.
خانهٔ ما نزدیکی‌های ولدآباد است. توی دشتی که نه آب دارد، نه برق... بابایم آن‌جا یک خانهٔ درپیت ساخته، چون هیچ‌چیزش درست و حسابی نیست. در و پنجره‌هایش زنگ زده است و تازه، یک اتاق‌مان هم شیشه ندارد. فقط جای هر پله یک آجر دارد که ما پای‌مان را روی آن می‌گذاریم و بالا می‌رویم. حمام هم نداریم. بابایم آن‌جا یک بشکه گذاشته که زیرش پریموس روشن است. هر وقت بخواهیم حمام برویم، بابایم سطل‌سطل آب می‌آورد و توی بشکه می‌ریزد و پریموس را روشن می‌کند تا آب گرم شود و ما خودمان را با آن آب بشوییم. تازه، دست‌به‌آب هم توی حیاط است.
سیّد جواد
داداش‌هایم توی دعوا به من می‌گویند شلخته.
Aysan
می‌گفت: «بچه از مادر یتیم می‌شود نه از پی‌یَر.» یزدی‌ها به پدر می‌گویند پی‌یَر
|قافیه باران|
«کتکِ ننه‌آقا گل است، هرکی نخورد خل است.»
-Dny.͜.

حجم

۹۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

حجم

۹۲٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۳۵ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان