با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب منظری به جهان
نویسنده:جان چیور
مترجم:فرزانه دوستی، محمد طلوعی
انتشارات:کتاب نشر نیکا
دستهبندی:
امتیاز:
از ۶ رأیخواندن نظرات
۳٫۲
(۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب منظری به جهان
«منظری به جهان» نام مجموعه داستانهایی از نویسنده آمریکایی، جان چیور (۱۹۸۲-۱۹۱۲) است که از اوبه عنوان یکی از مهمترین نویسندههای داستان کوتاه قرن یاد میشود.
تم اصلی داستانهای چیور تهی بودن احساسی و معنوی زندگی بود. او خصوصاً رفتار و اخلاق مردم طبقه متوسط حومههای آمریکا را با طنزی کنایهآمیز توصیف میکرد که باعث میشد تصویر اساساً سیاه و تیرهاش نرمتر بهنظر برسد. در سال ۱۹۷۹ مجموعه داستانهای کوتاه چیور جایزه پولیتزر و جایزه مجمع ملی منتقدان کتاب را نصیبش کردند. در ۲۷ آوریل ۱۹۸۲ شش هفته قبل از مرگ چیور آکادمی هنر و ادب آمریکا مدال ادبی به چیور اهدا کرد.
در معرفی این کتاب، خود نویسنده به زیبایی میگوید:
این داستانها از زمان پایان خدمتم در ارتش اواخر جنگ جهانی دوم آغاز میشوند و تا آنجا که حافظه یاریام میکرده به ترتیب زمانی چیده شدهاند و ناپختهترینها را حذف کردهام. این داستانها گاه داستانِ جهانی گمشدهاند، زمانی که شهر نیویورک از درخشش رودخانه سرشار میشد و میتوانستی از رادیوی گوشهی لوازمالتحریرفروشی به قطعهی بنی گودمن گوش بدهی، دورانی که تقریباً همه کلاه سر میگذاشتند. اینجا آخرین نفر از نسل کسانی را میبینی که پشتهم سیگار میکشیدند و دنیا هرصبح با صدای سرفهی آنها بیدار میشد، همانها که در مهمانیهای کوکتل سنگبارانشان میکردند، همانها که رقصپای قدیمی «کلیولند چیکن» را هنوز بلد بودند، با کشتی به اروپا سفر میکردند، و حسرت عشق و خوشبختی ازدسترفته را میکشیدند،
«زن بیسرزمین»:
بهار دیده بودمش، بین دور سوم و چهارم مسابقه در کمپینو با کنت دوکاپرا، همانی که سبیل دارد، در جادهای خوشدست و زیبا با کوههایی دور، کامپاری میخوردند و آنور کوهها ابر متراکم که در وطن معنیاش توفانِ خانهبرانداز بود اما اینجا هیچ معنی نداشت. دفعهی بعد در تنرهوف در کیتزبال دیدمش، همانجا که مردی فرانسوی آواز کابوی امریکایی را برای جماعتی در حضور ملکهی هلند میخواند اما دیگر در کوهستان ندیدمش و فکر نکنم اهل اسکی بود، فقط مثل خیلیهای دیگر بهخاطر جمعیت و هیجانش میرفت آنجا. بعد در لیدو دیدمش و باز ظهری در ونیز وقتی سوار گوندولایی شده بودم، نشسته بود در مهتابی گریتی و قهوه مینوشید.
آخرین غروبهای زمین![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
روبرتو بولانیو
نیویورک به دیترویتدوروتی پارکر
شرطبندی سگیریچارد فورد
تابستان در بادنبادنلئونید تسیپکین
خاک زوهر یا وقت چیدن گیس هانرگس مساوات
میخواهم برایت خاطره باشدجویسکرول اُتس
زن در پیادهرو راه میرودقاسم کشکولی
خریدن لنینامیرمهدی حقیقت
ساکن خانهی دیگرانمحمدرضا زمانی
شعارنویسی بر دیوار کاغذی: از متن و حاشیهی ادبیات معاصرامیر احمدی آریان
دوربیناشکان شریعت
همراه من بیاشرلی جکسون
چیدن یال اسب وحشیعلی صالحی بافقی
برف و سمفونی ابریپیمان اسماعیلی
باغ ملیکورش اسدی
گنبد کبودکورش اسدی
جاده سن جووانیایتالو کالوینو
بیترسیمحمدرضا کاتب
روی خط چشمپیمان هوشمندزاده
حجم
۲۳۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
حجم
۲۳۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۳۶ صفحه
قیمت:
۶۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
نویسنده مدل خاصی توی داستان نویسی داره که من می پسندم.
ترجمه فوق العاده ضعیف. جملات ناقص، ویراستاری ضعیف. هم اثر نویسنده حیف شد، هم پول من.