دانلود و خرید کتاب در خلوت غزل: گزیده‌ی هزار سال غزل پارسی رضا شیرزادی
تصویر جلد کتاب در خلوت غزل: گزیده‌ی هزار سال غزل پارسی

کتاب در خلوت غزل: گزیده‌ی هزار سال غزل پارسی

نویسنده:رضا شیرزادی
انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب در خلوت غزل: گزیده‌ی هزار سال غزل پارسی

کتاب «در خلوت غزل» که به کوشش آقای دکتر رضا شیرزادی تدوین شده، جای خالی یک منبع مهم ادبی را برای پژوهش در عرصه غزل پر کرده است و می‌‌تواند مرجع معتبر و قابل اعتمادی برای بررسی غزلِ فارسی، شناخت سرچشمه‌‌های آن و درک تحول آن طی تاریخ به شمار آید. غزل، فخر ادب پارسی است و در سیر تاریخی خود به مهم‌ترین نوع ادبی ایران تبدیل شده است. از این رو در عرصه پژوهش‌های ادبی، غزل‌‌پژوهی جایگاه ویژه‌‌ای را به خود اختصاص می‌‌دهد. در رهگذر ایام و در میان سخن سرایان و پارسی گویان، غالبا ادیب به کسی گفته می‌‌شده که توانایی سرودن غزل داشته باشد. از این رو غزل، ملاک و معیاری برای سنجش توانایی اهل ادب به شمار می‌‌آمده است. در دوره کنونی و به رغم رواج قالب‌های نوینی همچون شعر نیمایی، شعر سپید و شعر آزاد، هنوز هم غزل بر تارک ادبیات معاصر نشسته و جایگاه شامخ و استوار خود را در میان انواع ادبی معاصر از دست نداده است. تداوم غزل به عنوان یکی از قالب‌های ادبی زنده و رایج، جدا از تداوم حیات جنبه‌‌های معنوی و عاطفی غزل‌‌سرایی سنتی، به معنای بقای نظام مدوّن وزنِ شعر فارسی در قالب‌های عروضی است. در هر صورت هیچ غزلی بدون یکی از اوزان ثبت شده پیشین (و یا همراه با اصلاحاتی در اوزان گذشته) نمی‌تواند شکل بگیرد و همین امر، راه را برای تحول و تکامل وزن در آینده ادبیات ایران باز می‌‌گشاید.
نظری برای کتاب ثبت نشده است
نگفتيم که: بيايم، چو جان تو به لب آيد؟ ز هجر، جان من اينک، به لب رسيد کجايی؟
Ali Yeganeh
گم شده بودم که بجويی مرا چون که نجستی و بخستی برو
|ݐ.الف
گويی دلت چرا نشد از هجر من غمين آن قدر تنگ شد که درو جای غم نماند
|ݐ.الف
آن همه عهد، فراموشت شد؟ چشم من روشن، روی تو سپيد
|ݐ.الف
دلی دارم که چندينش بيازاری، نيازارد نه دل سنگ است پنداری که آزردن نمی‌داند
|ݐ.الف
گفتی به روزگاران، مهری نشسته گفتم: بيرون نمی‌توان کرد، حتی به روزگاران
Ali Yeganeh
از هر طرف نرفته، به بُن‌بست می‌رسيم نفرين به روزگارِ من و روزگارِ تو
arefe
اينجا برای گُم شدن از خويش کوچک است
arefe
غريب بودم و گشتم غريب‌تر اما: دلم خوش است که در غربتِ وطن بودم
arefe
چگونه شرح دهم عمقِ خستگی‌ها را اشاره‌ای کنم: انگار کوه کن بودم
arefe
نزد تو نامه‌ای ننوشتم که سوز دل صد بار نامه در کف من با قلم نسوخت
Ali Yeganeh
ما درين ره حجاب خويشتنيم ور نه روی تو در برابر ماست
Ali Yeganeh
نفس رفت و جان نماند و دل بسوخت
شمع
گفتمش: از تو که دارد خبری گفت: آن کس که ز خود بی خبر است
|ݐ.الف
بر ما نيستت آرام برو
|ݐ.الف
گم شده بودم که بجويی مرا
|ݐ.الف
شادی ندارد آن که ندارد به دل غمی
|ݐ.الف
اين سر چو بی سامان شود ناگه به سامان می رسد
|ݐ.الف
چون جان ز درد آمد به لب، ناگاه درمان می‌رسد
|ݐ.الف
درد گو ما را بکش، در فکر درمان نيستيم
|ݐ.الف

حجم

۶۹۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۱۱ صفحه

حجم

۶۹۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۱۱ صفحه

قیمت:
۱۲۵,۰۰۰
تومان