دانلود و خرید کتاب شرح آن الف محمد بن علی شمس تبریزی
تصویر جلد کتاب شرح آن الف

کتاب شرح آن الف

گردآورنده:محسن بوالحسنی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شرح آن الف

«شرح آن الف» گزیده‌ شعرواره‌های شمسِ تبریزی (۶۴۵- ۵۸۲) عارف قرن هفتم هجری به انتخاب و مقدمه‌ی محسن بوالحسنی است.

«شخصیت شمس به شدت در هاله‌ای انبوه از ابهام، با روایت‌های متضاد، بااغراق، با شعر، با افسانه، و با اعتراف بسیاری از معاصران او، و پژوهندگان عصر ما، به ناشناسی و گمنامی وی، به‌هم در آمیخته است. [...] با این وصف شمس، به‌مناسبت رابطه‌ی خلاقش با مولوی، نه تنها یکی از شگفت‌انگیزترین شخصیت‌های تاریخ ادب ایران است، بلکه بی‌تردید، از ابر- چهره‌های حیرت‌آفرین، در نهضت عرفان‌جهانی به شمار می‌رود. شاید اگر شمس نمی‌بود، در حیات روانی مولوی، هرگز استحاله و جهشی آن‌چنانی را که از وی ابرمرد والائی بدانسان بی‌نظیر، فرا برساخته است، پدیدار نمی‌گشت.»

چون خود را به دست آوردی

خوش می‌رو!

اگر کسی دیگر را یابی

دست به گردن او در آور

و اگر کسی دیگر نیابی

دست به گردنِ خویشتن در آور!

M O H A M M A D
۱۴۰۱/۰۱/۲۶

هشدار! خواندن این کتاب شما را از مقالات‌شمس دور می‌کند. کل این کتابچه ارزش یک ورق از مقالات را هم ندارد. چراکه تمام حکایات و سطر‌ها در این مجموعه قلع‌و‌قمع شده و به صورت ناقص گزینش شده. در پس و پیش این جملات

- بیشتر
می‌گوید: «یارب! آخر سوختم از این بنده چه می‌خواهی؟» فرمود: «همین که می‌سوزی!»
Mithrandir
بنگر که تو دورِ نزدیکی و یا نزدیکِ دوری؟
Mithrandir
خاک با او خوش‌تر که زَر با دگران
Mithrandir
می‌گوید: «یارب! آخر سوختم از این بنده چه می‌خواهی؟» فرمود: «همین که می‌سوزی!»
13
کافران را دوست می‌دارم از این جهت که دعویِ دوستی نمی‌کنند می‌گویند: «آری کافریم دشمنیم» اما این که دعوی می‌کند که «من دوستم» و نیست پر خطر است.
کاربر ۷۷۶۶۲۶
«من» کو؟ مرا خبر نیست اگر مرا بینی سلام برسان!
Mithrandir
عادت نبشتن نداشته‌ام هرگز سخن را چون نمی‌نویسم در من می‌مانَد
Mithrandir
تو می‌رنجی ضعیف می‌شوی مرا اگر هزار برنجانند هیچ جز قوی‌تر نشوم و جز عظیم‌تر نشوم.
Mithrandir
چون در دریا افتادی و شنا نمی‌دانی مرده شو تا آبت بر سر نهد!
Mithrandir
کافران را دوست می‌دارم از این جهت که دعویِ دوستی نمی‌کنند می‌گویند: «آری کافریم دشمنیم» اما این که دعوی می‌کند که «من دوستم» و نیست پر خطر است.
کاربر ۱۳۳۱۴۸۰
مرد آن باشد که در ناخوشی خوش باشد زیرا داند که آن مُراد در بی‌مرادی در پیچیده است.
Mithrandir
دو کسی کشتی می‌گیرند یا نبردی می‌کنند از آن دو کس هر که مغلوب و شکسته شد حق با اوست نه با آن غالب؛ زیرا که «انا عندالقلوبِ المنکسِره»
13
اول بود که ماهی سوی آب می‌رفت این ساعت هر کجا که ماهی می‌رود آب می‌رود.
Mithrandir
با خویشتنم خوش است؛ زین پس من وُ من.
Parinaz
آن بنده‌ی نازنین ما میان قوم ناهموار گرفتاراست
Mithrandir
روی به هر که آریم او روی از همه جهان بگرداند.
13
شادی مرا طاقت ندارند غمِ مرا کی طاقت دارند؟
13
شادی را رها کرده غم می‌پرستند
13
شناخت خدا عمیق است؟ ای احمق! عمیق تویی اگر عمیقی هست تویی.
13
خوشی‌های عالَم را قیمت کرده‌اند که هر یکی به چند است ای جان این ناخوشی به چند است؟
mojka

حجم

۸۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۸۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان