بریدههایی از کتاب شرح آن الف
نویسنده:محمد بن علی شمس تبریزی
گردآورنده:محسن بوالحسنی
انتشارات:انتشارات هونار
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۰از ۸ رأی
۴٫۰
(۸)
میگوید:
«یارب! آخر سوختم
از این بنده چه میخواهی؟»
فرمود:
«همین که میسوزی!»
Mithrandir
بنگر که تو دورِ نزدیکی
و یا نزدیکِ دوری؟
Mithrandir
خاک با او خوشتر
که زَر با دگران
Mithrandir
میگوید:
«یارب! آخر سوختم
از این بنده چه میخواهی؟»
فرمود:
«همین که میسوزی!»
hosseyn rad
کافران را دوست میدارم
از این جهت که دعویِ دوستی نمیکنند
میگویند:
«آری
کافریم
دشمنیم»
اما این که دعوی میکند که
«من دوستم»
و نیست
پر خطر است.
کاربر ۷۷۶۶۲۶
«من» کو؟
مرا خبر نیست
اگر مرا بینی
سلام برسان!
Mithrandir
عادت نبشتن نداشتهام هرگز
سخن را چون نمینویسم
در من میمانَد
Mithrandir
چون در دریا افتادی و شنا نمیدانی
مرده شو
تا آبت بر سر نهد!
Mithrandir
تو میرنجی
ضعیف میشوی
مرا اگر هزار برنجانند
هیچ جز قویتر نشوم
و جز عظیمتر نشوم.
Mithrandir
کافران را دوست میدارم
از این جهت که دعویِ دوستی نمیکنند
میگویند:
«آری
کافریم
دشمنیم»
اما این که دعوی میکند که
«من دوستم»
و نیست
پر خطر است.
کاربر ۱۳۳۱۴۸۰
مرد
آن باشد که در ناخوشی
خوش باشد
زیرا داند که آن مُراد
در بیمرادی
در پیچیده است.
Mithrandir
اول بود که ماهی سوی آب میرفت
این ساعت
هر کجا که ماهی میرود
آب میرود.
Mithrandir
آن بندهی نازنین ما
میان قوم ناهموار
گرفتاراست
Mithrandir
روی به هر که آریم
او
روی از همه جهان
بگرداند.
hosseyn rad
خوشیهای عالَم را قیمت کردهاند
که هر یکی به چند است
ای جان
این ناخوشی
به چند است؟
mojka
شناخت خدا عمیق است؟
ای احمق!
عمیق تویی
اگر عمیقی هست
تویی.
hosseyn rad
این همه رنجها از آن شد
که ورق خود میخوانید
ورقِ یار
هیچ نمیخوانید.
Parinaz
«من» کو؟
مرا خبر نیست
اگر مرا بینی
سلام برسان!
Parinaz
صاحب طبع نمیباید
صاحب دل میباید
دل بجوی
نه طبع!
elinow
اگر تو را روشنایی و ذوقی هست
که مشتاقِ مرگ میباشی
مبارک باد!
نون صات
دنیا بد است
اما در حق آن کس که نداند که دنیا چیست
چون دانست که دنیا چیست
او را دنیا نباشد.
hosseyn rad
سخن با خود توانم گفتن
با هر که خود را دیدم در او
با او سخن توانم گفتن.
نون صات
من
خدا
از او
نمیطلبم
او را
من از خدا
میطلبم.
نون صات
من تو را خواهم که چنینی
نیازمندی خواهم
گرسنهای خواهم
تشنهای خواهم
آبِ زلال
تشنه جوید.
نون صات
ماهی است
که ماهی را
میخورد.
نون صات
اعتقاد و عشق
دلیر کند
و همه ترسها ببرد.
هر اعتقاد که گرم کرد
آن را نگه دار
و هر اعتقاد که سرد کرد
از آن دور باش.
نون صات
اگر مرا میشناسی و مرا دیدی
ناخوشی را چرا یاد کنی؟
اگر خوشی به دست هست
به ناخوشی کجا افتادی؟
اگر با منی
چگونه با خودی؟
و اگر دوست منی
چگونه دوست خودی؟
سالها بگذرد که یکی را
- از ناگه -
دوستی افتد
که بیاساید.
نون صات
و من این مورچه را میگیرم
میبوسم
آزار او نمیخواهم
هر که خواهد که بیشرمی را ببیند
تا مرا بیند
و هر که خواهد که شرمگین بیند
تا تو را بیند.
نون صات
اعتقاد و عشق
دلیر کند
و همه ترسها ببرد.
هر اعتقاد که گرم کرد
آن را نگه دار
و هر اعتقاد که سرد کرد
از آن دور باش.
hosseyn rad
از همه اسرار
اَلِفی بیش بیرون نیفتاد
و باقی هر چه گفتند
در شرحِ آن «اَلِف» گفتند
و آن «اَلِف» البته فهم نشد.
hosseyn rad
حجم
۸۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۸۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
قیمت:
۹۰,۰۰۰
تومان