دانلود و خرید کتاب آسمان تغییر می‌کند زو ینی ترجمه سحر توکلی
تصویر جلد کتاب آسمان تغییر می‌کند

کتاب آسمان تغییر می‌کند

نویسنده:زو ینی
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۴.۰از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آسمان تغییر می‌کند

«آسمان تغییر می کند» نام رمانی از زو ینی نویسنده جوان و پرکار سوئیسی است. او متولد ۱۹۷۴ در شهر بازل است. اولین رمان وی با نام اتاق گرده‌افشانی در سال ۱۹۹۷ در آلمان منتشر شد و عنوان «پرفروشترین نویسنده سوئیسی» را برای وی به ارمغان آورد. این کتاب علاوه بر این‌که به بیست و هفت زبان ترجمه شده، نظر منتقدان بسیاری را نیز به خود جلب کرده‌است. آسمان تغییر می‌کند اولین اثر او به زبان انگلیسی است که با درون‌مایه‌ای اجتماعی_ سیاسی به تحولات روحی و روانی یک زن مدرن در جامعه اروپایی می‌پردازد: بوته گل سرخ قبل از این‌که اسباب‌کشی کنند آن‌جا بود. حتماً کسی سال‌ها پیش آن را کاشته بود، شاید آن موقع فقط بوتۀ کوچکی بوده و صاحبش هرگز شاهد شکوفا شدن کاملش هم نشده باشد. در هم تنیده با گل ساعتی، گل رز هم بالا کشیده بود و تقریباً تمام دیوار آجری پشت باغ را پوشانده بود. گل‌های اسکارلت و بنفش هم بسیار ظریف و شکننده بودند و کلئر از این همه زیبایی که در حیاط پشت خانه کوچک و تاریک یک جا جمع شده بودند، شگفت‌زده بود. اما کاری از دستش بر نمی‌آمد جز این‌که کمی صبر کند و بعد بوته‌های گل رز را با قیچی باغبانی قطع کند. انگار حس موهوم و خاصی داشت. مثل موقعی که هنگام پیاده‌روی، ساقه ارکیده را چیده بود و تا به خانه برسد گل بیچاره پژمرده شده بود. چرا باید این کار را می‌کرد؛ همین که نگاهش می‌کرد کافی نبود؟ اما این بار گل‌ها را برای خودش نمی‌خواست. کلئر به آسمان آبی و شفاف نگاه کرد و رد هواپیمایی را که بر فراز آسمان لندن می‌گذشت، دنبال کرد. فکر کرد چقدر امسال زود گذشته است و چقدر روزگار عادی به نظر می‌رسید و به آسانی تراژدی‌هایش را پنهان می‌کرد. در همین حین آنتونی از آشپزخانه فریاد زد: «بریم؟ تمام روز وقت ندارم صبر کنم!» کلئر لبخند زد، خوب می‌دانست وقتی آنتونی ظاهراً کار خیلی مهمی دارد، فقط می‌خواهد سر وقت به مسابقه برسد. در جواب آنتونی گفت: «مجبور نیستی با من بیایی، خودم هم می‌توانم بروم.» آنتونی حتا جواب نداد و در عوض به سرعت از خانه خارج شد.
Asghar abdollahi
۱۳۹۷/۰۶/۱۶

آرام و عمیق و زنانه. قطعا شاهکار نیست اما لحظات خوبی دارد.

Tina
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

فوق‌العاده بود. پرکشش با ترجمه عالی

هر جامعه‌ای نشانه‌هایش را بر سطح شهر جا می‌گذارد و لایه‌ای تازه می‌آفریند؛ مثل حلقه رشد. چه چیزی از آن‌ها به جا می‌ماند؟ قطارهای سریع‌السیری که زیر دریا به آرامی در حرکت بودند؟ ساختمان‌های براق شیشه‌ای و مصالح جدیدِ سبک؟ و در دل آن جوان‌هایی که با کوله‌پشتی و کتانی، مشغول تلف کردن عمرشان پشت تلفن‌های همراهند، در حالی که قلب‌های سرد و بی‌حسشان از نفرتی قدیمی و سیاه لبریز است.
نازنین بنایی
دلش می‌خواست ناگهان تغییر جهت دهد و پیش‌بینی‌ناپذیر باشد. بیش‌تر این حس قوی را داشت که هنرمندها باید خود را رها کنند و از منطقه امن خارج شوند تا حلول پیدا کنند و در این صورت قوی‌تر و خالص‌تر به عمق حقیقت نزدیک می‌شوند و مثل الماس با هر تنهایی و تجربه‌ای صیقل داده می‌شوند. دلش می‌خواست دنیا تمام تخته‌پاره‌هایش را در او بشوید. دلش می‌خواست در عمق غوطه‌ور شود و دوباره باز گردد؛ شیرجه بزند و شنا کند و این بیش‌تر از این‌که برایش حکم ورزش بدنی را داشته باشد، نوعی تمرین ذهنی بود و خوب می‌دانست که اوضاع برایش سخت‌تر خواهد شد.
نازنین بنایی
یکی از دلایلی که آنتونی را دوست داشت این بود که او خوب می‌دانست کی باید ساکت بود و سکوت کرد.
n re
کلئر فهمید که مردم دو بار می‌میرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمی‌آورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد، محو می‌شود. آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفته‌ای.
نازنین بنایی
فکر کرد چقدر امسال زود گذشته است و چقدر روزگار عادی به نظر می‌رسید و به آسانی تراژدی‌هایش را پنهان می‌کرد.
n re
فقط یک ایستگاه تا کینگ کراس باقی مونده
hilda
کلئر فهمید که مردم دو بار می‌میرند و بار دوم بار آخر است. وقتی کسی دیگر تو را به یاد نمی‌آورد و هر چیزی که نشانی از وجود تو دارد، محو می‌شود. آن وقت تو واقعاً و کاملاً رفته‌ای.
hilda

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۲۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان