با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب انگشتر گُمشده
۵٫۰
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب انگشتر گُمشده
«انگشتر گُمشده» اثر آن اِم. مارتین، داستانی برای نوجوانان است.
خانم آن اِم. مارتین کتابهای بسیاری برای نوجوانان نوشته است که حدود پنجاه جلد آن دربارهی «کانون نگهداری کودک» است.
او فارغالتحصیل کالج اسمیت است و پیش از آنکه به نویسندگی روی آورد، ویراستار کتابهای کودکان بود.
آن ام. مارتین که عاشق بستنی است و بیزار از آشپزی! در آپارتمانی در منهتن (امریکا) زندگی میکند.
کتاب انگشتر گمشده، با داستانی ساده، از دنیای نوجوانان سخن میگوید؛ از خواستها، نیازها، دلخوشیها و دلنگرانیهایشان.
کتاب، بهگونهای غیر مستقیم، بر مفاهیم ارزشمندی چون احساس مسئولیت، حفظ حیثیت و آبرو، و حل مشکلات از راهِ اندیشیدن و تصمیمگیریهای مناسب تأکید میکند.
بخشی از داستان:
تو را به خدا به هیچکدام از دوستانم نگویید. اگر بدانند، فکر میکنند که من خُلم! اما راست میگویم؛ گاهی حقیقتاً دوست دارم خانه را تر و تمیز کنم.
شاید شما حرفم را درک کنید. به نظر من، تمام کردنِ گردگیری خانه، ساییدن چیزهای فلزی ـ آنقدر که رویشان برق بیفتد ـ یا نگاه کردن به نور خورشید از پشت شیشهای که تازه پاک شده واقعاً لذتبخش است!
شاید هم فکر کنید که عقلم کم است!
در هر حال، چه با من موافق باشید یا نباشید، قسم میخورم که نظرم همین است. آن روز، صبحِ شنبه خیلی خوشحال بودم که در نظافت منزل به مادرم کمک میکنم؛ هرچند که کارمان فقط نظافت نبود.
اول، صبحانه درست کردیم. درواقع، مادرم درست کرد و من خوردم! ماما غذای دلخواهم را درست کرد: یکجور نان لواش تابهای. من عاشق این نانم، چون خودش کمی شیرین است و دیگر لازم نیست رویش شربت اَفرا بریزی.
من نمیتوانم شربت افرا بخورم، چون مرض قند دارم.
بله، من، استیسی مک گیل، سیزدهساله، شاگرد کلاس هشتم، مرض قند دارم. نمیدانم چهقدر با این بیماری آشنایی دارید.
تطابق![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
تیم هارفورد
آشیانه در مهامیرحسین فردی
ماجراهای هنک؛ کوفته قلقلی را نمیتوان با نی خورد؟ (جلد ششم)هنری وینکلر
بهترین کلاس دنیاجف کوهن
قصههای حنانه؛ هدیهی جشن تکلیفعلی باباجانی
هتل پنج بلوط؛ جلد اولکلی جرج
دوغدو، خانم سیلا و غولهای مادربزرگ (جلد اول)فاطمه سرمشقی
من ۱۲ سال دارم و دنیا را نجات دادم!دی کی برنتلی
نگهبان طوفان؛ جلد اولکاترین دویل
مهمانهای بی بی و بابامجید راستی
اسب دریایی طلاییاعظم بزرگی
داستانهای اشکان و اشکانه؛ مسخرهام نکن (جلد ۲)ابراهیم حسن بیگی
بادبادک زردپل موژر
هشدار برادران گریمکریس کالفر
همه سوار کشتی شویدبهروز رضایی کهریز
فرار ربات های انسان نماگرگ فن ایکهاوت
مواظبت از بابابزرگ شیطونجین ریگان
فردی فرفره؛ ماجرای پنگوئنها (جلد نوزدهم)ابی کلاین
راه جلیلع. پاشایی
جنگ خیابانی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
سیدنظام مولاهویزه
تپه های لاله سرخغلامرضا نباتی
پرواز شماره ۲۲عصام عبدالوهاب الزبیدی
والعصر بخوانالهام طاوسی
میرزا صادق مجتهد تبریزیجعفر مرادحاصلی
فرهنگ عبدالقادر مراغیطغرل طهماسبی مراغی
فخرالدین حجازیسیدمحمدجواد قربی
هناسهراضیه بهرامی راد
داستان های کارگاهی؛ سه شنبه های عزیزراضیه تجار
دعوت به کرکوکحسن شیردل
حجم
۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۸۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
قیمت:
۴۱,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
خیلی جالب و لذت بخش بود، با ترجمه ی عالی خانم پروین علی پور . داستان در مورد دختری نوجوان هست که آرزوی داشتن یه انگشتر الماس رو داره . این دختر با دوستانش یه کارآفرینی کردند و با نگهداری از
این کتاب بخشی از مجموعهی کانون نگهداری کودکان به قلم آن ام مارتینه که فعلا فقط همین جلد ازش ترجمه شده و به چاپ رسیده. ما در این کتاب داستان استیسی رو دنبال میکنیم. دختربچهای که پدر و مادرش از هم
از جهاتی کتاب خوبی بود : ۱- اینکه نویسنده هر کاراکتری رو که میخواست وارد داستان بکنه ، درموردشخصیتش و ویژگیهاش کمی توضیح میداد ، حتی مکان ها رو خوب به تصویر میکشید طوری که خوامنده خودش رو در اون
کتاب زیبایی برای نوجوانان است