دانلود و خرید کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری گابریل زوین ترجمه لیلا کرد
تصویر جلد کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری

کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری

معرفی کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری

«زندگی داستانی ای. جی فیکری» نام داستانی از گابریل زوین (-۱۹۷۷) است که نامزد بهترین رمان سال ۲۰۱۴ به انتخاب گودریدز شد. زوین فارغ التحصیل رشتۀ ادبیات انگلیسی و آمریکایی از دانشگاه هاروارد است. نوشتن را از چهارده سالگی آغاز کرده و تاکنون هشت کتاب داستانی نوشته‌است. ای. جی فیکری، تنها کتاب‌فروش یک جزیره دورافتاده است. چند سالی است که همسرش را در یک تصادف رانندگی ازدست‌داده و تنها و منزوی در آپارتمان محقر بالای کتابفروشی‌اش زندگی می‌کند. میانه خوبی با مردم و اهالی جزیره ندارد، وضعیت جسمانی رضایت‌بخشی ندارد، اوضاع مالی خوبی ندارد، عبوس و بداخلاق است و کاسبی‌اش هم به خاطر استقبال روزافزون مردم از کتاب‌های الکترونیک و بدخلقی هایش رو به ورشکستگی است؛ تنها کتاب کمیاب و ارزشمندش که امیدوار بود با فروش آن خودش را زودتر از موعد بازنشسته کند هم در اثر اهمال و بیدقتی خودش دزدیده شده‌است؛ حتی کتاب‌خواندن هم مثل سابق چندان جذبش نمی‌کند ... همه چیز در دنیای او در حال حرکت به سمت نابودی است ... تا این‌که یک روز بستۀ‌ عجیبی را در کتابفروشی اش پیدا می‌کند و همه چیز با پیدا شدن آن بسته‌کوچک و سنگین تغییر می‌کند و ... بخشی از داستان: ما کتاب می‌خوانیم، چون تنها هستیم. ما کتاب می‌خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم. می‌خواهد به او بگوید زندگی من لابه‌لای این کتاب‌هاست، این‌ها را بخوان و قلبم را بشناس. ما رمان نیستیم. ما داستان کوتاه نیستیم. در این لحظه، زندگی‌اش بیشتر به داستان کوتاه شبیه است. در پایان، ما مجموعه‌ داستانیم. آن‌قدرها کتاب خوانده است که بداند مجموعه‌داستانی وجود ندارد که همه‌ی داستان‌هایش عالی باشد. بعضی از داستان‌ها عالی‌اند، بعضی‌ها افتضاح. اگر خوش‌شانس باشیم، یک داستان چشمگیر پیدا می‌کنیم. و در نهایت، آدم‌ها فقط بهترین‌ها را به یاد می‌آورند و حتی آن‌ها را هم، خیلی طولانی به یاد نخواهند آورد. نه؛ نه خیلی طولانی. مایا می‌گوید: «بابا.» اِی‌.جِی تلاش می‌کند بفهمد او چه می‌گوید. لب‌ها و صداها. چه معنایی می‌توانند داشته باشند؟ خوشبختانه مایا تکرار می‌کند: «بابا.» بله، بابا. من بابا هستم. بابا همان چیزی‌ست که من شده‌ام. پدرِ مایا. بابای مایا. بابا.
هانیه
۱۳۹۶/۰۸/۲۶

📖ما کتاب می خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم. ما کتاب می خوانیم،چون تنها هستیم. ما کتاب می خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم. می خواهد به او بگوید زندگی من لابه لای این کتاب هاست،این ها را بخوان و قلبم را

- بیشتر
Ramtin
۱۳۹۹/۰۱/۰۴

خیلی لذت بردم! نقد داستان : کتاب طبیعتا یه اثر فاخر و شاهکار نیست؛ ولی یک کتاب امروزی خوب، ساده، روان و با محوریت موضوعات به قولی عامه پسنده و سرگرم کننده ست. شخصا داستان های رئال که توش یک نفر یک زندگی عادی

- بیشتر
f.key
۱۳۹۷/۰۸/۲۱

طاقچه ی گوگولی،همدم تنهائی من،دوست دارم ..تولدت مبارک♥ومرسی بخاطر این کارت

زهرا۵۸
۱۳۹۸/۰۶/۲۸

کتابی که دوستش دارم و اخرش اشکم و در اورد چقدر دوست داشتم خریدار کتاب فروشی من باشم یه جای دنج و یه دنیا کتاب یا جای مایا بودم و زندگیم داخل کتابفروشی بود یکی از ارزوهامه که امیدوارم بتونم بهش جامه عمل بپوشانم

Josee
۱۳۹۸/۰۸/۲۹

من خیلی قلم نویسنده ،مخصوصا ترجمه خانم کرد رو دوست داشتم...خوندش واقعا باعث آرامش میشد،این کتاب به ما آدم ها میگه که همیشه احتمال اشتباه وجود داره بلکه نه تنها برای ما بلکه برای دیگران و نباید بخاطرش خود راسرزنش

- بیشتر
sara
۱۳۹۸/۰۷/۲۸

از اون کتاباییه که دوست نداری تموم شه. یعنی یه جورایی انگار میتونه بدون هیچ پایانی تا ابد ادامه داشته باشه. قشنگ بود

لیلیانه
۱۳۹۶/۰۸/۲۶

من این کتاب رو‌ همون اوایل که چاپ شد خوندم و به نظرم داستان فوق العاده جذابه و کشش بالایی داره. یه جایی از اواسط داستان احساس آدم طوریه که واقعا دلش نمیخواد کتاب تموم بشه بس که شخصیت ها

- بیشتر
deniz
۱۳۹۷/۰۸/۲۱

تولد مبارک تاقچه. ممنون از تمام کسایی که برای طاقچه بودنت زحمت میکشن. 😄💫

amirreza🎭
۱۳۹۹/۰۲/۲۱

ما کتاب میخوانیم تا بدانیم تنها نیستیم،ما کتاب میخوانیم چون تنها هستیم،ما کتاب میخوانیم و دیگر تنها نیستیم!کتاب روان و دلنشینی بود.داستان کتاب فروشی به اسم ای جی که صاحب یک کتاب فروشی در جزیره آلیس است و همسرش رو

- بیشتر
eli
۱۳۹۹/۰۱/۱۵

با هر صفحه‌ای که میخوندم، روحم تازه می‌شد. ترجمه‌های لیلا کرد همگی مربوط به کتاب و کتاب‌خوانیه و این برای من خیلی لذت بخشه. پیشنهادش می‌کنم😍

کتاب‌فروشی بهترین جای دنیاست.
نعنا
آدم‌ها دروغ‌های کسل‌کننده‌ای درباره‌ی سیاست، خدا و عشق می‌گویند. اگر بخواهی چیزی درباره‌ی خودِ واقعی کسی بدانی، پاسخ این سؤال کمکت می‌کند: «کتاب مورد علاقه‌ات چیست؟»
Arezou
بهتره عاشق بشی، حتی اگه اون رو از دست بدی و... و... و... و بهتره تنها باشی تا با کسی باشی که واقعاً دوستش نداری.
آرام
من دوست دارم با آدم‌هایی که دوست دارن دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزنن، راجع به کتاب‌ها حرف بزنم. من کاغذ رو دوست دارم. حسی که به من می‌ده رو دوست دارم.
ساره🌿
ما کتاب می‌خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم. ما کتاب می‌خوانیم، چون تنها هستیم. ما کتاب می‌خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم.
fereshteh
توی دنیا هیچ آدمی مثل آدم‌های اهل مطالعه نیست. کتاب، کسب‌وکار مردها و زن‌های آروم و نجیبه."
Ali
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
ساره🌿
چیزهایی که ما در بیست سالگی نسبت به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهیم، لزوماً همان چیزهایی نیستند که در چهل سالگی به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهیم و برعکس. این مسئله در مورد کتاب‌ها و زندگی هم صدق می‌کند.
Gisoo
«بعضی وقت‌ها، کتاب‌ها تا وقت مناسبش سراغ ما نمیان.
کاربر ۷۱۵۵
ما کتاب می‌خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم. ما کتاب می‌خوانیم، چون تنها هستیم. ما کتاب می‌خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم.
محمد
کسی را انتخاب کن که چشمانش فقط تو را ببیند.
Dr mohamad
«می‌دونی که زیبایی دلیل خوبی برای دوستی با کسی نیست
علی
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
یك رهگذر
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری. (این‌طور نیست؟)
Hossein shiravand
"مایا، ما هر چیزی که دوست داریم هستیم؛ ما آنچه دوست داریم هستیم."
موانا
یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، از جاده‌ای گذر خواهی کرد. یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، او را آنجا خواهی یافت. برای اولین بار در زندگی‌ات طعم عشق را خواهی چشید؛ چون برای اولین بار در زندگی‌ات، حقیقتاً تنها نخواهی بود. تو انتخاب شده‌ای تا تنها نباشی."
آرام
اعتقاد دارد تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
کاربر ۸۶۴۹۴۷۴
آدم‌ها دروغ‌های کسل‌کننده‌ای دربارهٔ سیاست، خدا و عشق می‌گویند. اگر بخواهی چیزی دربارهٔ خودِ واقعی کسی بدانی، پاسخ این سؤال کمکت می‌کند: "کتاب موردِعلاقه‌ات چیست؟" اِی‌جِی‌اِف
Josee
کتاب‌فروشی‌ها آدم‌های درست‌وحسابی رو به خودشون جذب می‌کنن؛ آدم‌های خوبی مثل اِی‌جِی و آملیا. و من دوست دارم با آدم‌هایی که دوست دارن دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزنن، راجع به کتاب‌ها حرف بزنم. من کاغذ رو دوست دارم. حسی که به من می‌ده رو دوست دارم. حسی که بودن یه کتاب توی جیب پشتی‌م بهم می‌ده رو دوست دارم. بوی کتابِ تازه رو دوست دارم.
Saharnaz
بیا، عزیز من، بیا به یکدیگر عشق بورزیم؛ پیش از اینکه دیگر من و تویی وجود نداشته باشد.
موانا

حجم

۲۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰
۳۰%
تومان