بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب زندگی داستانی ای٫ جی فیکری | طاقچه
تصویر جلد کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری

بریده‌هایی از کتاب زندگی داستانی ای. جی فیکری

۴٫۲
(۴۶۹)
کتاب‌فروشی بهترین جای دنیاست.
نعنا
آدم‌ها دروغ‌های کسل‌کننده‌ای درباره‌ی سیاست، خدا و عشق می‌گویند. اگر بخواهی چیزی درباره‌ی خودِ واقعی کسی بدانی، پاسخ این سؤال کمکت می‌کند: «کتاب مورد علاقه‌ات چیست؟»
Arezou
بهتره عاشق بشی، حتی اگه اون رو از دست بدی و... و... و... و بهتره تنها باشی تا با کسی باشی که واقعاً دوستش نداری.
آرام
من دوست دارم با آدم‌هایی که دوست دارن دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزنن، راجع به کتاب‌ها حرف بزنم. من کاغذ رو دوست دارم. حسی که به من می‌ده رو دوست دارم.
ساره🌿
ما کتاب می‌خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم. ما کتاب می‌خوانیم، چون تنها هستیم. ما کتاب می‌خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم.
fereshteh
توی دنیا هیچ آدمی مثل آدم‌های اهل مطالعه نیست. کتاب، کسب‌وکار مردها و زن‌های آروم و نجیبه."
Ali
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
ساره🌿
چیزهایی که ما در بیست سالگی نسبت به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهیم، لزوماً همان چیزهایی نیستند که در چهل سالگی به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهیم و برعکس. این مسئله در مورد کتاب‌ها و زندگی هم صدق می‌کند.
Gisoo
«بعضی وقت‌ها، کتاب‌ها تا وقت مناسبش سراغ ما نمیان.
کاربر ۷۱۵۵
ما کتاب می‌خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم. ما کتاب می‌خوانیم، چون تنها هستیم. ما کتاب می‌خوانیم و دیگر تنها نیستیم. ما تنها نیستیم.
محمد
کسی را انتخاب کن که چشمانش فقط تو را ببیند.
Dr mohamad
«می‌دونی که زیبایی دلیل خوبی برای دوستی با کسی نیست
علی
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
یك رهگذر
تنهابودن، خیلی بهتر از بودن با کسی است که با او احساسات و علایق مشترکی نداری. (این‌طور نیست؟)
Hossein shiravand
"مایا، ما هر چیزی که دوست داریم هستیم؛ ما آنچه دوست داریم هستیم."
موانا
یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، از جاده‌ای گذر خواهی کرد. یک روز، روزی که زمانش را نمی‌دانی، او را آنجا خواهی یافت. برای اولین بار در زندگی‌ات طعم عشق را خواهی چشید؛ چون برای اولین بار در زندگی‌ات، حقیقتاً تنها نخواهی بود. تو انتخاب شده‌ای تا تنها نباشی."
آرام
آدم‌ها دروغ‌های کسل‌کننده‌ای دربارهٔ سیاست، خدا و عشق می‌گویند. اگر بخواهی چیزی دربارهٔ خودِ واقعی کسی بدانی، پاسخ این سؤال کمکت می‌کند: "کتاب موردِعلاقه‌ات چیست؟" اِی‌جِی‌اِف
Josee
کتاب‌فروشی‌ها آدم‌های درست‌وحسابی رو به خودشون جذب می‌کنن؛ آدم‌های خوبی مثل اِی‌جِی و آملیا. و من دوست دارم با آدم‌هایی که دوست دارن دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزنن، راجع به کتاب‌ها حرف بزنم. من کاغذ رو دوست دارم. حسی که به من می‌ده رو دوست دارم. حسی که بودن یه کتاب توی جیب پشتی‌م بهم می‌ده رو دوست دارم. بوی کتابِ تازه رو دوست دارم.
Saharnaz
ما کتاب می‌خوانیم تا بدانیم که تنها نیستیم
پرنیان
بیا، عزیز من، بیا به یکدیگر عشق بورزیم؛ پیش از اینکه دیگر من و تویی وجود نداشته باشد.
موانا
آدم‌ها دروغ‌های کسل‌کننده‌ای درباره‌ی سیاست، خدا و عشق می‌گویند. اگر بخواهی چیزی درباره‌ی خودِ واقعی کسی بدانی، پاسخ این سؤال کمکت می‌کند: «کتاب مورد علاقه‌ات چیست؟»
کاربر ۷۱۵۵
بیا، عزیز من، بیا به یکدیگر عشق بورزیم؛ پیش از اینکه دیگر من و تویی وجود نداشته باشد. رومی
مریم
از نظر نیک، زندگیِ خواهر بزرگ‌ترش درست مثل کتاب چگونه زندگی‌اش را زندگی نکند، بود. اسمِی دانشکده‌اش را به این دلیل که از عکس‌های کتابچه‌ی راهنمای آنجا خوشش آمده بود، انتخاب کرده بود. با شوهرش چون در کت و شلوار باشکوه به‌نظر می‌رسید، ازدواج کرده بود. و شغل معلمی را هم به دلیل دیدن فیلمی درباره‌ی زندگی یک معلمِ الهام‌بخش آغاز کرده بود.
Johnny
ما رمان نیستیم. ما داستان کوتاه نیستیم. در این لحظه، زندگی‌اش بیشتر به داستان کوتاه شبیه است. در پایان، ما مجموعه‌داستانیم. آن‌قدرها کتاب خوانده است که بداند مجموعه‌داستانی وجود ندارد که همه‌ی داستان‌هایش عالی باشد. بعضی از داستان‌ها عالی‌اند، بعضی‌ها افتضاح. اگر خوش‌شانس باشیم، یک داستان چشمگیر پیدا می‌کنیم. و در نهایت، آدم‌ها فقط بهترین‌ها را به یاد می‌آورند و حتی آن‌ها را هم، خیلی طولانی به یاد نخواهند آورد. نه؛ نه خیلی طولانی.
Johnny
سختیِ تنها زندگی‌کردن این است که هر گندی بزند خودش مجبور است آن را تمیز کند.
کاربر ۷۱۵۵
تنهابودن، خیلی بهتر است از بودن با کسی که با او احساسات و علایق مشترکی نداری.
Mähi
بیا، عزیز من، بیا به یکدیگر عشق بورزیم؛ پیش از اینکه دیگر من و تویی وجود نداشته باشد. رومی
سپیده
«بعضی وقت‌ها، کتاب‌ها تا وقت مناسبش سراغ ما نمیان.»
mehrnaz
من دوست دارم با آدم‌هایی که دوست دارن دربارهٔ کتاب‌ها حرف بزنن، راجع به کتاب‌ها حرف بزنم. من کاغذ رو دوست دارم. حسی که به من می‌ده رو دوست دارم. حسی که بودن یه کتاب توی جیب پشتی‌م بهم می‌ده رو دوست دارم. بوی کتابِ تازه رو دوست دارم."
mahdanj
مایا می‌داند مادرش او را در کتاب‌فروشی جزیره گذاشته است. اما شاید این اتفاقی است که برای همه‌ی بچه‌ها، در سن مشخصی پیش می‌آید. بعضی بچه‌ها در کفش‌فروشی رها می‌شوند؛ و بعضی در اسباب‌بازی‌فروشی؛ و بعضی هم در ساندویچ‌فروشی. تمام زندگی‌ات به این مسئله بستگی دارد که در کدام فروشگاه رهایت کنند.
کاربر ۷۱۵۵

حجم

۲۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۲۰۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۴۵,۵۰۰
۳۱,۸۵۰
۳۰%
تومان