دانلود و خرید کتاب فرستاده زلمی خلیل‌زاد ترجمه مصطفی احمدی
تصویر جلد کتاب فرستاده

کتاب فرستاده

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۸از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرستاده

«فرستاده (سفر من در جهانی متلاطم از کابل به کاخ سفید)» سرگذشت خودنوشت زَلمِی خلیل‌زاد است. خلیل‌زاد متولد سال ۱۹۵۱ میلادی در افغانستان است. در سال ۱۹۶۶، او در قالب طرحی موسوم به «تبادل دانش‌آموز» برای گذراندن سال سوم دبیرستان، اولین بار پا به سرزمین آمریکا می‌گذارد. زلمی با بازگشت به افغانستان به دانشکده پزشکی می‌رود، اما علاقه‌اش به دنیای سیاست او را از ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی پزشکی باز می‌دارد. با ورود به دانشگاه آمریکایی بیروت و اخذ مدارک کارشناسی و کارشناسی‌ارشد از آن دانشگاه، فصل جدیدی در زندگی خلیل‌زاد آغاز می‌شود و او عملاً به دنیای سیاست پا می‌گذارد. خلیل‌زاد سپس برای اخذ مدرک دکتری بار دیگر راهی آمریکا می‌شود. ورود به دانشگاه شیکاگو شرایط را طوری رقم می‌زند که او رفته‌رفته به دیپلماسی ایالات متحده بپیوندد و به یکی از نظریه‌پردازان دولت آمریکا و یکی از برنامه‌ریزان پنتاگون بدل شود. خلیل‌زاد در مقام‌هایی چون فرستاده ویژه رئیس‌جمهوری آمریکا، سفیر آمریکا و نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد خدمت کرد. زَلمی خلیل‌زاد را می‌توان یکی از اثرگذارترین چهره‌های سیاسی منتسب به افغانستان و آمریکا، در تشکیل دولت افغانستان پس از سرنگونی طالبان دانست. وی همچنین در دوران پیش از سرنگونی صدام و پس از آن نیز با دولت آمریکا همکاری مستمر داشت. فرستاده‌ی کابل به کاخ سفید، سفر پر ماجرای زندگی خود را از افغانستان تا ایالات متحده آمریکا با تمرکز بر حوادث و جریانات سیاسی به تصویر می‌کشد؛ هرازگاهی نیز به زندگی خصوصی خود گریزی می‌زند. در این کتاب، او دیدگاه‌های خود و ایالات متحده را در خصوص منطقه‌ی خاورمیانه، به‌ویژه افغانستان، عراق و حتی ایران بیان می‌کند. «فرستاده» متنی است که در آن عواطف، احساسات، شرح زندگی شخصی و دیدگاه‌های صاحب‌نظرانه نویسنده در هم آمیخته است.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
۱۳۹۷/۰۹/۲۹

یک افغان آمریکیزه شده.سعی در تطهیر وجهه آمریکا پس از حمله و اشغال افغانستان و عراق دارد.نقش اساسی این فرد در اجماع کشورها برای تحریم های گسترده شورای امنیت علیه ایران توسط خودش ذکر شده است.در این کتاب سعی دارد

- بیشتر
ehsa
۱۳۹۷/۰۹/۲۰

متن جالب و صمیمی ای داره. بخصوص که قرابت فرهنگی و دینی هم با ایران داره. ترجمه هم روون بود. در مورد نقش و اثر ایران رو همسایگان هم مطالب جالبی داره

najibeh1391
۱۴۰۰/۰۷/۰۷

لطفا متن کتاب ها رو ب صورت pdf هم بذارین. یه سری افراد دوس دارن کتاب رو با همون صفحه بندی اصلی خودش بخونن. فرمت epub زیاد جالب نیس مخصوصا برای کتاب های قطور. ممنون

جواد
۱۳۹۸/۱۰/۰۴

ترجمه بسیار عالی بود اما با خوندن این کتاب متوجه اختلافات درون دولت آمریکا بر سر ایران و افغانستان و عراق شدم اینکه چطور بوش در اخرین لحظات تصمیمات خود را عوض میکرد و اینکه چطور پنتاگون و وزارت خارجه با

- بیشتر
نقالان اشعاری در مورد پسران او حسن (ع) و حسین (ع) نیز می‌خواندند. زمانی‌که حسین (ع) در نبرد کربلا به قتل می‌رسید، روایت به اوج خود می‌رسید. در این لحظه نقال مسن‌تر از خود بی‌خود می‌شد و هق‌هق می‌گریست؛ انگار که فقط چند روز از قتل حسین (ع) گذشته و نه قرن‌ها. این اندوه واقعی بود و نشان‌دهنده‌ی غمی که مسلمانان شیعه هنوز هم آن را حس می‌کنند؛ که چرا نتوانستند حسین (ع) را در این جنگ مهم یاری دهند. اما حتی مایی که میان جمعیت بودیم و از شیعیان هم نبودیم، با شنیدن سرنوشت حسین (ع) متأثر می‌شدیم،
vihan
هر طرحی مبنی‌بر گسترش شورای امنیت، نیازمند این است که سنای آمریکا معاهده سازمان ملل متحد در این رابطه را اصلاح کند که نیازمند رأی دو سوم (اکثریت) است
منمشتعلعشقعلیمچکنم
در مقام سفیر به شوخی می‌گفتم که مادران افغان بلای جان آینده‌ی اقتصاد کشور بودند؛ چون به جای اینکه فرزندان‌شان را تشویق کنند که کارآفرین شوند، تشویق‌شان می‌کردند که کارمند دولت شوند.
vihan
ظریف همچنین اشاره کرد که نهادهای امنیتی عراق باید از نو ساخته شوند (آن‌ها نمی‌توانند اصلاح شوند). او از بعثی‌زدایی شدید حمایت کرد. همچنین بحث کردیم که عراقی‌ها در برابر حمله ایالات متحده چه واکنشی نشان دادند. ولی الان با خودم می‌گویم کاش هشدارهای ظریف را در مورد بی‌ثباتی‌ای که در دوران پس از جنگ، عراق را غرق در خود خواهد کرد، جدی می‌گرفتم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
مسکو واقعاً از چشم‌انداز هسته‌ای ایران احساس خطر می‌کرد؛ اما نمی‌خواست روابط بین ایران و غرب عادی‌سازی شود؛ این باعث می‌شد که ایران از روسیه رو بگرداند. بنابراین، حالت ایده‌آل برای روسیه این بود: خصومت بین ایران و غرب، بدون جنگ و همراه با محدودیت‌هایی علیه سلاح‌های هسته‌ای ایران.
vihan
در آن زمان کابل تقریباً شهری جهانی بود. هندی‌ها برای خرید کالاهایی که در اقتصاد سوسیالیست خودشان در دسترس نبود، به آنجا می‌آمدند. دبیرکل سازمان ملل، بان کی مون، بعدها به من گفت زمانی‌که در دهلی در مقام سیاست‌مدار مشغول فعالیت بود، همیشه قبل از سفر به کابل به دوستانش اطلاع می‌داد. آن‌ها هم لیستی از کالاهایی که در دهلی موجود نبود، به او می‌دادند تا برای‌شان بیاورد. شلوار لی یکی از اقلام معروف بود.
vihan
چه بخواهیم، چه نخواهیم افزایش بی‌نظمی در جهان، ایالات متحده را وادار خواهد کرد که تحت شرایط سخت، درگیر دولت‌سازی و ملت‌سازی شود
منمشتعلعشقعلیمچکنم
در یکی از جلسات شورای امنیت ملی موضوع را مستقیم با رئیس‌جمهوری، بوش، مطرح کردم. او به من اجازه داد تا ایرانیان را وارد ماجرا کنم. سپس حکیم به ایران رفت. حکیم در بازگشت به من گفت که ایرانی‌ها تمایل دارند وارد گفت‌وگو شوند. تهران گروهی را از وزارتخانه‌های امور خارجه و وزارتخانه‌های امنیتی تشکیل داد تا در این جلسه در بغداد شرکت کنند. برنامه‌ریزی کردم که اگر مبحثی غیر از عراق مطرح شد به آن نپردازم؛ چون فقط در مورد عراق اجازه داشتم. به‌دلایلی که برایم نامشخص باقی ماند، واشنگتن تغییر موضع داد و در لحظه آخر این جلسه را لغو کرد. حکیم به من گفت که ایرانی‌ها از این اتفاق نتیجه گرفتند که آمریکایی‌ها قابل‌اعتماد نیستند و در تعهدات دیپلماتیک با ایران جدیت ندارند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
از طالبانی خواستم در مذاکرات قانون اساسی وارد شود تا از حفظ حقوق بشر به‌طور عام و حقوق زنان به‌طور خاص، اطمینان حاصل شود. او پذیرفت و قول داد که نمی‌گذارد عراق به جمهوری اسلامی بدل شود.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
این سند استدلال می‌کرد که ایالات متحده باید از سربرآوردن یک رقیب همتا جلوگیری کند. در آن عنوان شده بود که «اولین هدف ما این است که از ظهور مجدد رقیبی تازه، خواه در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق، خواه در هر جای دیگر جلوگیری کنیم. این کار تهدیدی خواهد بود بر نظمی که قبلاً اتحاد جماهیر شوروی تحمیل کرده بود.» «راهنمای سیاست دفاعی»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
افغان‌ها معتقدند که بدن علی از شهر نجف عراق به مزار منتقل شد. طبق این داستان، قرار بود هر جا که شتر حامل جسد او برای استراحت توقف کند بدنش را دفن کنند. شتر با نیرو و استقامتی شگفت‌انگیز تمام مسیر را تا مزار آمد و بعد نشست. بیشتر مسلمانان جاهای دیگر، به‌ویژه شیعیان جهان عرب و فارس، معتقدند که علی (ع) در نجف دفن شده است و حرم بسیار بزرگ او سالانه هزاران زائر را به خود جذب می‌کند. این مانع افغان‌ها نمی‌شود تا محکم به قصه خود پایبند باشند، هرچند که شعری معروف دیدگاهی آشتی‌دهنده‌تر را بیان می‌کند: «گویند مرتضی علی در نجف است/ در بلخ بیا ببین چه بیت‌الشرف است... خورشید یکی و نور او هر طرف است.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
عراق مدت‌ها تحت تسلط سنی‌ها [اهل تسنن] بود. بسیاری از عرب‌های سنی، عرب‌های شیعه و کردها را شهروندان درجه دو و حتی رعیت فرض می‌کردند. عملیات آزادسازی عراق این نظم طولانی‌مدت را در هم شکست و عرب‌های سنی را سرگردان و پریشان کرد. برای آنان قابل‌تصور نبود که گروه دیگری بر عراق حکومت کند. بسیاری، حتی بر این باور بودند که عرب‌های سنی اکثریت عراق را شامل می‌شوند و حال آنکه آن‌ها عملاً فقط ۲۰ درصد این جمعیت بودند. نوستالژی قدرت و احساس شدید محرومیت و تظلم، آن‌ها را در معرض توسل به افراطیون مسلح قرار داد.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
برمر به محض اینکه به بغداد رسید به رهبران عراقی گفت که برنامه اصلی لغو شده است. ایالات متحده دیگر تأسیس فوری دولت انتقالی عراق را حمایت نمی‌کند. سیاست جدید این بود که برمر عراق را برای مدتی نامشخص اداره کند تا عراقی‌ها «آماده» شوند که اداره کشور را در دست بگیرند. برمر به عراقی‌ها گفت که او اختیارات اجرایی، مقننه و قضایی کشور را در دست دارد. رهبران عراقی می‌توانند به او مشاوره بدهند؛ اما او مجبور نیست مشورت آنان را بپذیرد. رهبران عراقی متحیر شده بودند. ما به آنان قول داده بودیم که ایالات متحده به‌سرعت حاکمیت کشورشان را به آن‌ها باز می‌گرداند. شکستن این عهد، انگیزه‌های ما برای مداخله در عراق را مورد تردید قرار می‌داد.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
به قول برنارد لوئیس «ایران اسلامیزه شد؛ اما عربیزه نشد.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
[آیت‌اللّه] خمینی با لباس کامل و عبای روحانیت چارزانو و مؤدب نشسته بود. از او در مورد دورنمای سیاسی‌اش برای ایران پرسیدم و اینکه برای اداره کشور چه برنامه‌ای دارد؟ [آیت‌اللّه] خمینی تماس چشمی گذرایی برقرار می‌کرد و هرازگاهی دستی به ریشش می‌کشید. این‌طور آغاز کرد که رژیم شاه نامشروع است؛ چون دولتی نیست که بر پایه شریعت اسلامی بنا شده باشد. سعادت ملت برایش مهم نیست. شاه به دلیل بدبینی‌اش و سرکوب مردم ارتباطش را با آنان از دست داده است. [آیت‌اللّه] خمینی به مدل جمهوری افلاطون اشاره کرد. در جمهوری اسلامی کسانی که نسبت به شریعت اسلامی آگاهی دارند، باید قدرت را اعمال کنند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
افغانستان چند قومیت اصلی و چند قومیت فرعی داشت که پشتون‌ها و تاجیک‌ها در میان آن‌ها غالب بودند. به هزاره‌ها، همیشه شغل‌های سخت و پَست می‌دادند. در ارتش سربازان هزاره را در منازل افسران نظام به خدمتکاری می‌گماردند. هزاره‌ها در مدرسه من هم بودند و من می‌دیدم که برای پیشرفت محدودیت‌هایی دارند. البته در مورد ازبک‌ها، ترکمن‌ها و دیگر اقلیت‌های قومی نیز، با درجه‌ای کمتر وضع بر همین منوال بود. ازبک‌ها و ترکمن‌ها در دشت‌های شمال هر چقدر هم که مال و منال داشتند، در کابل به چشم آدم‌های احمق به آن‌ها نگاه می‌شد. در ارتش و سیاست، بالاترین درجات انحصاراً به پشتون‌ها و تاجیک‌ها تعلق داشت.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
در دهه ۱۹۵۰ شوروی‌ها داشتند در مزار شریف جاده، بزرگراه و فرودگاه احداث می‌کردند. در آن زمان متوجه طرح استراتژیک‌شان در پس این تلاش‌ها نبودم. اتحاد جماهیر شوروی از این زیرساخت‌ها برای حمله‌اش در سال ۱۹۷۹ استفاده کرد.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
وقتی مادرم می‌دانست که اگر از خرید پدرم ایراد بگیرد او با عصبانیت از خانه می‌زند بیرون، چرا به این کار ادامه می‌داد؟ شاید حق با مادرم بود، اما این شیوه‌ی رفتاری چیزی را عوض نمی‌کرد. چرا الگویی که همان نتیجه نامطلوب را می‌دهد، تکرار کنیم؟
منمشتعلعشقعلیمچکنم
افغانستان چند قومیت اصلی و چند قومیت فرعی داشت که پشتون‌ها و تاجیک‌ها در میان آن‌ها غالب بودند. به هزاره‌ها، همیشه شغل‌های سخت و پَست می‌دادند. در ارتش سربازان هزاره را در منازل افسران نظام به خدمتکاری می‌گماردند. هزاره‌ها در مدرسه من هم بودند و من می‌دیدم که برای پیشرفت محدودیت‌هایی دارند. البته در مورد ازبک‌ها، ترکمن‌ها و دیگر اقلیت‌های قومی نیز، با درجه‌ای کمتر وضع بر همین منوال بود. ازبک‌ها و ترکمن‌ها در دشت‌های شمال هر چقدر هم که مال و منال داشتند، در کابل به چشم آدم‌های احمق به آن‌ها نگاه می‌شد. در ارتش و سیاست، بالاترین درجات انحصاراً به پشتون‌ها و تاجیک‌ها تعلق داشت.
vihan
آن سال اولین سالی بود که دخترها اجازه داشتند در این آزمون رقابت کنند. اما درست زمانی‌که نشستیم تا امتحان بدهیم از دخترها خواستند محل را ترک کنند. یکی از وزرای دولت در لحظه آخر با این استدلال که برای دخترانی به آن سن و سال مناسب نیست که بدون اعضای خانواده به آمریکا سفر کنند، حضور دختران در آزمون را وِتو کرد. خیلی غیرمنصفانه بود که دختران باهوش افغان را از فرصت رقابت و موفقیت منع کنند و من از این متأثر شدم. اما نمی‌دانستم باید نسبت به این تصمیم خوشحال باشم یا ناراحت؛ چون می‌دانستم که شانس پذیرفته‌شدنم در طرح حالا خیلی بیشتر شده بود.
vihan

حجم

۷۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۸ صفحه

حجم

۷۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۷۸ صفحه

قیمت:
۷۵,۵۰۰
۵۲,۸۵۰
۳۰%
تومان