
کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
معرفی کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخهای عثمانی، صفوی و گورکانی نوشتهی گلرو نجیباوغلو و با ترجمهی نسترن نجاتی، اثری پژوهشی در حوزهی تاریخ هنر و معماری است که به بررسی مفهوم «نگاه خیره» و نقش آن در شکلدهی فضا و قدرت در سه امپراتوری بزرگ اسلامی میپردازد. این کتاب بخشی از مجموعهی «در اقلیم هنر» است و نشر نی آن را منتشر کرده است. نویسنده با تکیهبر منابع مکتوب و بصری، معماری کاخهای سلطنتی سه حکومت عثمانی، صفوی و گورکانی را در بستر تاریخی و ایدئولوژیکشان تحلیل میکند و نشان میدهد چگونه معماری و تشریفات درباری، تجربهی بصری و اجتماعی خاصی را برای ناظران و ساکنان این فضاها رقم میزد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخهای عثمانی، صفوی و گورکانی با تمرکز بر سه کاخ شاخص: توپقاپی در استانبول، دولتخانهی صفویان در اصفهان و لعلقلعهی گورکانیان در دهلی، به تحلیل نشانهشناسانهی معماری و تشریفات سلطنتی در آغاز عصر مدرن میپردازد. گلرو نجیباوغلو، با رویکردی میانرشتهای، ساختارهای فضایی و نمادین این کاخها را در ارتباط با ایدئولوژی قدرت، تشریفات درباری و فرهنگ بصری هر امپراتوری بررسی کرده است. او نشان داده است که چگونه معماری و سازماندهی فضا، نگاه خیرهی حاکم و رعایا را هدایت و کنترل میکرد و از این طریق، سلسلهمراتب قدرت و مشروعیت سلطنتی را بازنمایی میساخت. کتاب، ضمن مقایسهی الگوهای کاخی و تشریفاتی، به تفاوتهای بنیادین در شیوهی نمایش قدرت و حضور پادشاه در هر سه حکومت میپردازد و نقش جنسیت، دین، و سنتهای پیشااسلامی را در شکلگیری این فضاها برجسته میکند. این اثر، با بهرهگیری از منابع تاریخی، سفرنامهها و شواهد معماری، تصویری چندلایه از رابطهی میان فضا، قدرت و نگاه در جهان اسلام ارائه داده است.
خلاصه کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخهای عثمانی، صفوی و گورکانی ایدهی محوری خود را بر مفهوم «نگاه خیره» استوار کرده است؛ مفهومی که فراتر از صرف دیدن، تجربهی اجتماعی و سیاسی فضا را شکل میدهد و در معماری کاخهای سلطنتی سه امپراتوری اسلامی نقش کلیدی دارد. نویسنده با تحلیل ساختار فضایی و تشریفات درباری، نشان داده است که چگونه معماری کاخ توپقاپی، دولتخانهی اصفهان و لعلقلعهی دهلی، نگاهها را هدایت و سلسلهمراتب قدرت را تثبیت میکردند. در کاخ توپقاپی، سلطان عثمانی با پنهانماندن از دید عموم و حضور نادر در مراسم، قدرت خود را از طریق فاصله و انزوا به نمایش میگذاشت. معماری این کاخ با حیاطهای متوالی و پنجرههای مشبک، امکان دیدن بدون دیدهشدن را برای سلطان فراهم میکرد و حضور او را حتی در غیابش محسوس میساخت. در مقابل، دولتخانهی صفویان در اصفهان، با ادغام کاخ و شهر و حضور مداوم شاه در میان مردم، تصویری دسترسپذیر و کاریزماتیک از سلطنت ارائه میداد. شاه صفوی با شرکت در ضیافتها و مجالس عمومی، رابطهای تعاملی با رعایا برقرار میکرد و معماری کاخ، فضاهایی باز و چندمرکزه برای این تعاملات فراهم میساخت. در لعلقلعهی دهلی، امپراتور گورکانی با آیینهایی چون «جهروکهدرشن» (پدیدارشدن روزانه در قاب پنجرهای رو به جمعیت)، مرکزیت و مشروعیت خود را به نمایش میگذاشت. معماری این کاخ با محوریت جهروکه و تالارهای بار عام و خاص، حضور و اقتدار امپراتور را در مرکز سلسلهمراتب قدرت تثبیت میکرد. کتاب، با مقایسهی این سه الگو، نشان داده است که چگونه معماری و تشریفات، ابزارهایی برای قاببستن نگاه خیره و بازنمایی قدرت در جهان اسلام بودهاند.
چرا باید کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی نو به معماری و تاریخ هنر اسلامی، مفاهیمی چون قدرت، مشروعیت و تجربهی فضا را از زاویهی نشانهشناسی و فرهنگ بصری بررسی کرده است. خواننده با مطالعهی آن، نهتنها با ساختار و تشریفات کاخهای سلطنتی سه امپراتوری بزرگ آشنا میشود، بلکه درمییابد چگونه معماری و سازماندهی فضا میتواند ابزار بیان ایدئولوژی و کنترل اجتماعی باشد. اثر حاضر، با تحلیل دقیق منابع تاریخی و سفرنامهها، امکان مقایسهی تطبیقی میان سنتهای معماری و تشریفاتی شرق اسلامی را فراهم کرده و به پرسشهایی دربارهی رابطهی میان فضا، قدرت و نگاه پاسخ داده است. این کتاب برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتری از تاریخ، هنر و سیاست در جهان اسلام هستند، دریچهای تازه میگشاید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به پژوهشگران و علاقهمندان تاریخ هنر و معماری، دانشجویان مطالعات فرهنگی و نشانهشناسی، و کسانی که به تحلیل ساختار قدرت و تشریفات در جوامع اسلامی علاقه دارند پیشنهاد میشود. همچنین برای افرادی که دغدغهی فهم رابطهی میان فضا، سیاست و فرهنگ بصری را دارند، این اثر مناسب است.
بخشی از کتاب قاب بستن نگاه خیره در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
«نگاه خیره از منظر نجیباوغلو چیزی فراتر از دیدن است. نگاه خیره تجربهٔ افراد از فضا را شکل میدهد، بار اجتماعی و سیاسی دارد و برای نیل به اهدافی خاص به کار گرفته میشود. در دیدگاه نجیباوغلو عناصر معماری و تزیینی بهگونهای سامان یافته بودند تا با جهت دادن به نگاه خیره، تجربه و ادراک خاصی را برای بیننده رقم بزنند؛ تجربه و ادراکی که سازندهٔ عناصر زیربنایی قدرت بود. گرچه ممکن است بسیاری از کاخهای مورد بحث او اکنون فقط سازههای پریشان و پراکندهای به نظر برسند، اما او نشان میدهد که در چشم ناظران زمانهشان این چنین نبودهاند و هر یک از این بناها، بسته به بستر ایدئولوژیکی که داشتند، قدرت را با واژگان معماری بیان میکردند. او از مفهوم نگاه خیره استفاده میکند تا چگونگی تعامل بیننده با فضا را شرح دهد؛ اینکه چگونه معماری به عنوان راهی برای بیان قدرت، با هدایت نگاه خیرهٔ بازیگرانی که در آن حرکت میکردند، معانی بالقوه را فعلیت میبخشد. این ساختارهای معمارانه هستند که نگاهها را به نقطهای کانونی متصل میکنند؛ نگاهها را محدود میسازند و اجازهٔ عبور به آنها نمیدهند، یا تنها لمحهای گذرا را فراهم میسازند؛ نظام رجحان نگاهها را مشخص میکنند و حق نگاه خیره را به فردی مشخص میدهد و از دیگری سلب میکنند و از این طریق، سلسلهمراتبی را برمیسازند که مستقیم و یا گاهی با فریب دادنْ ریشهٔ قدرت را در جان بینندگانی بکارند که آن فضا را در آن زمان تجربه میکردهاند.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
