
کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد
معرفی کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد
کتاب الکترونیکی «وقتی اوضاع به هم میریزد (نصیحتهای عمیق برای زمانهای بحرانی)» نوشتهٔ پما چودرون و با ترجمهٔ مهدی سالمی، توسط نشر بله منتشر شده است. این اثر در دستهٔ کتابهای معنوی و خودشناسی قرار میگیرد و با الهام از آموزههای بودایی، به بررسی چگونگی مواجهه با بحرانها و ناپایداریهای زندگی میپردازد. نویسنده با بهرهگیری از تجربیات شخصی و آموزههای معنوی، راههایی برای پذیرش ترس، اضطراب و آشوبهای درونی ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد
«وقتی اوضاع به هم میریزد» اثری ناداستانی و معنوی است که در قالب مجموعهای از فصلهای کوتاه و آموزنده، به موضوعات مرتبط با بحرانهای زندگی، ترس، ناامیدی، پذیرش و رشد شخصی میپردازد. پما چودرون، نویسندهٔ کتاب، یکی از راهبان زن برجستهٔ بودایی است که آموزههایش بر پایهٔ تجربههای زیسته و آموزههای استادش، چوگیام ترونگپا رینپوچه، شکل گرفته است. این کتاب حاصل سالها سخنرانی و مراقبهٔ نویسنده است که در قالب فصلهایی مستقل اما مرتبط، به دغدغههای انسان معاصر دربارهٔ رنج، تغییر، فقدان و ناپایداری میپردازد. ساختار کتاب به گونهای است که هر فصل به یک جنبهٔ خاص از مواجهه با بحرانها و آشوبهای درونی میپردازد و با مثالها و روایتهای شخصی، مفاهیم عمیق بودایی را به زبانی ملموس و کاربردی نزدیک میکند. این اثر نهتنها برای علاقهمندان به بودیسم، بلکه برای هر کسی که با فرازونشیبهای زندگی دستوپنجه نرم میکند، قابل استفاده است.
خلاصه کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد
کتاب «وقتی اوضاع به هم میریزد» با روایت تجربههای شخصی پما چودرون آغاز میشود؛ زمانی که او تصمیم میگیرد برای مدتی از زندگی روزمره فاصله بگیرد و به مراقبه و مطالعهٔ آموزههای معنوی بپردازد. در این دوران، نویسنده با مرور سخنرانیها و یادداشتهایش، به این نتیجه میرسد که پیام اصلی همهٔ آنها دعوت به مهربانی با خود و پذیرش رنج و ترس است. در فصلهای ابتدایی، چودرون به ترس بهعنوان واکنشی طبیعی به حقیقت اشاره میکند و توضیح میدهد که مواجهه با ناشناختهها و بحرانها، بخشی جداییناپذیر از مسیر رشد معنوی است. او با مثالهایی از زندگی خود و دیگران، نشان میدهد که چگونه ایستادن در لبهٔ ناپایداری و پذیرش آسیبپذیری، میتواند به آرامش و شجاعت منجر شود. در ادامه، نویسنده به اهمیت مراقبه و حضور در لحظهٔ حال میپردازد و تأکید میکند که فرار از احساسات منفی یا تلاش برای سرکوب آنها، تنها باعث تکرار رنج میشود. او با معرفی روشهایی مانند مراقبهٔ ساماتا-ویپاسانا و تمرین مایتری (مهربانی بیقید و شرط با خود)، راههایی برای مواجهه با آشوبهای درونی و پذیرش شرایط بحرانی ارائه میدهد. در فصلهای میانی و پایانی، کتاب به موضوعاتی مانند ناامیدی، مرگ، تنهایی، رشد شخصی و گسترش دایرهٔ شفقت میپردازد. چودرون تأکید دارد که هیچگاه دیر نیست برای شروع تمرین مهربانی با خود و دیگران. او با روایت داستانهایی از زندگی خود و اطرافیانش، نشان میدهد که حتی در سختترین لحظات، امکان یافتن آرامش و معنا وجود دارد. پیام اصلی کتاب این است که پذیرش ناپایداری و مواجهه با ترس، نهتنها ما را از رنج رها میکند، بلکه زمینهساز رشد، شفقت و بیداری معنوی میشود.
چرا باید کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی صادقانه و بیپرده به تجربههای انسانی در مواجهه با بحرانها میپردازد و راههایی برای پذیرش ترس، اضطراب و آشوبهای درونی ارائه میدهد. «وقتی اوضاع به هم میریزد» به خواننده کمک میکند تا به جای فرار از مشکلات، با آنها روبهرو شود و از دل ناپایداریها، آرامش و شجاعت را کشف کند. آموزههای کتاب، نهتنها در شرایط بحرانی، بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارند و میتوانند به رشد شخصی و افزایش شفقت نسبت به خود و دیگران منجر شوند. این اثر با مثالها و روایتهای ملموس، مفاهیم عمیق معنوی را به زبانی ساده و قابل لمس بیان میکند و برای هر کسی که به دنبال معنا و آرامش در دل آشوب است، الهامبخش خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای کسانی مناسب است که با بحرانهای زندگی، اضطراب، ترس یا احساس ناامیدی روبهرو هستند و به دنبال راهی برای پذیرش و عبور از این شرایط میگردند. همچنین علاقهمندان به آموزههای معنوی، مراقبه و بودیسم، و افرادی که دغدغهٔ رشد شخصی و خودشناسی دارند، میتوانند از مطالب این کتاب بهرهمند شوند.
بخشی از کتاب وقتی اوضاع به هم می ریزد
«ترس یک تجربه عمومی است؛ حتی کوچکترین موجودات زنده نیز آن را حس میکنند. وقتی در برکههای کنار دریا قدم میزنيم و انگشتمان را به آرامی به بدن لطیف شقایقهای دریایی میزنيم، آنها بلافاصله بسته میشوند. اين واکنشها یک امر غریزی و طبیعی است. وقتی با ناشناختهها روبهرو میشویم، احساس ترس کردن، چیزی منفی نیست؛ بلکه بخشی از تجربه زیستن است که میان تمام موجودات مشترک است. ترس اغلب نتیجه واکنش به مسائلی همچون تنهایی، مرگ و فقدان نقطهای ثابت برای تکیه کردن است. این احساس، واکنشی طبیعی در برابر نزدیک شدن به حقیقت است. در دوران طولانی انزوا، یک حقیقت بسیار مهم و تاثیرگذار برایم آشکار شد: ما نمیتوانیم همزمان در لحظه زندگی کنیم و در عين حال داستانمان را ادامه دهیم. اين موضوع شاید ساده به نظر برسد، اما زمانی که خود را درگیر این حقیقت میبينيم همهچیز تغییر میکند. ناپایداری لحظه حال برایمان کاملاً آشکار میشود همراه با احساساتی همچون شفقت، حیرت، شجاعت و ترس. هر کسی که کاملا در لحظه حال غوطهور باشد و بدون هیچ پناهگاهی در لبه ناشناختهها بایستد، به وضوح حس خواهد کرد که زمین زير پايش خالی میشود. اینجاست که درک ما از حقیقت عمیقتر میشود، زیرا درمیيابيم که این لحظه، جایی است که اسیبپذیری به اوج خود میرسد و در عین حال؛ این احساس میتواند هم اضطرابآور و هم به طرز شگفت انگیزی لطیف باشد.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه