علی اکبر دهخدا | بیوگرافی، دانلود و خرید کتاب‌های الکترونیکی و صوتی

علی اکبر دهخدا

بیوگرافی و معرفی کتاب‌های علی اکبر دهخدا

علی اکبر دهخدا (Ali-Akbar Dehkhoda) لغت‌شناس، شاعر، ادیب و فعال سیاسی بود که با آثار و اقدامات خود تأثیر بسیاری بر روی افکار عمومی زمان خود و همچنین نسل‌های بعدی گذاشت. او یکی از مهم‌ترین شخصیت‌ها در تاریخ زبان ادبیات فارسی به شمار می‌رود و از چهره‌های سرشناس و برجسته‌ی کشور ایران است. برخی به او لقب «پدر واژه‌نامه‌ی معاصر ایران» را داده‌اند.

خلاصه زندگینامه علی اکبر دهخدا

علی‌اکبر دهخدا چهره‌ای آشنا برای دوستداران شعر و ادب فارسی به شمار می‌رود. این شخصیت برجسته در سال ۱۲۵۷ در تهران و در خانواده‌ای اهل فرهنگ و دارای مرتبه‌ی اجتماعی بالا به دنیا آمد. پدرشْ خان باباخان نام داشت و اصالتاً قزوینی بود. او زمانی که در قزوین زندگی می‌کرد از ملاکان آنجا بود. علی‌اکبر دهخدا در خانه‌ای پرجمعیت زندگی می‌کرد. او پنج خواهر و برادر داشت و کسی که وظیفه‌ی تربیت آن‌ها را بر عهده داشت، مادرش بود. متأسفانه، علی‌اکبر دهخدا تنها ۹ سال داشت که پدرش در شهر بروجرد از دنیا رفت. این واقعه تأثیر عمیقی بر زندگی او گذاشت و از آن زمان به بعد، سرپرستی خانواده به طور کامل بر دوش مادرش قرار گرفت. او با تمام سختی‌ها و چالش‌ها و به‌خصوص مشکلات مالی‌ای که در زندگی با آن‌ها مواجه بود، توانست خانواده‌ی خود را به‌خوبی اداره کند و فرزندانش را به تحصیل و علم‌آموزی تشویق کند. مدتی بعد از مرگ پدر علی‌اکبر دهخدا، میرزا یوسف خان که از فامیل‌های آن‌ها بود به‌عنوان قیّم خانواده منصوب شد؛ ولی او نیز پس از مدت کوتاهی از دنیا رفت و خانواده‌ی دهخدا را دست‌تنها گذاشت. این واقعه دوباره بار سنگینی بر دوش مادر علی‌اکبر و فرزندانش گذاشت و آن‌ها را در وضعیتی دشوار قرار داد. ازدست‌دادن دو سرپرست پشت‌سرهم باعث شد که دهخدا و دیگر اعضای خانواده‌اش، در مدت‌زمان کوتاهی با بحران‌های مالی و عاطفی زیادی مواجه شوند.

فعالیت‌ها

علی‌اکبر دهخدا از همان سن کم مسئولیت‌پذیری را یاد گرفت. او اوقات فراغت خود را با کتاب‌خواندن و علم‌آموزی پر می‌کرد و ادبیات چیزی بود که در دوران تنهایی به کمکش می‌آمد. مادرش که همیشه به درس و تحصیل فرزندان خود توجه ویژه‌ای داشت، تصمیم گرفت تا علی‌اکبر را برای کسب علم نزد یکی از فضلای آن عصر ببرد که شیخ غلامحسین بروجردی نام داشت. دهخدا بعدها همیشه می‌گفت که هرچه می‌داند را به لطف آموزش‌های آن مرد بزرگ فراگرفته است. او همچنین نزد استاد دیگری به نام حاج شیخ هادی مجتهد نجم‌آبادی نیز تعلیم دید و علوم قدیمی آن زمان و همچنین زبان‌های عربی و علوم دینی را نزد او فراگرفت. کمک‌های مادرش، آموزش‌های این اساتید بزرگ و میل و اشتیاق خود علی‌اکبر دهخدا به فراگیری علم و دانش، مسیر زندگی او را از همان کودکی شکل داد. او می‌دانست که می‌خواهد تمام زندگی خود را صرف فراگیری هرچه بیشتر علوم مختلف کند. مدتی بعد و در سال ۱۲۷۸، مدرسه‌ی علوم سیاسی که به وزارت امور خارجه وابسته بود در تهران افتتاح شد. علی‌اکبر دهخدا تصمیم گرفت تا در آزمون ورودی این مدرسه شرکت کند و ازآنجایی‌که ذاتاً دانش‌آموز زرنگی بود و قبل از آن نزد شیخ غلامحسین بروجردی که استادی برجسته بود آموزش دیده بود، موفق شد تا در آن آزمون رتبه‌ی قبولی را به دست آورد. او سپس در آن مدرسه مشغول تحصیل شد و در طی مدتی که آنجا بود همیشه در دروس خود نمرات بالایی به دست می‌آورد و باعث افتخار معلم‌های خود می‌شد. در آن مدرسه، علی‌اکبر دهخدا علوم جدید را فراگرفت و با زبان فرانسه آشنایی پیدا کرد. محمدحسین فروغی نیز یکی از کسانی بود که در آن مدرسه مشغول به کار بود. او معلم ادبیات فارسی بود و دهخدا یکی از شاگردهای نمونه‌ی کلاسش به شمار می‌رفت، به‌گونه‌ای که گاهی اوقات تدریس ادبیات را به عهده‌ی او می‌گذاشت و از او می‌خواست تا قسمت‌های دشوار را با زبانی ساده برای هم‌کلاسی‌هایش شرح دهد. از دیگر اساتید برجسته‌ای که در این مدرسه به دانش‌آموزان درس یاد می‌دادند می‌توان به میرزا حبیب‌الله، اردشیر جی، میرزا عبدالرزاق خان، دکتر مرل و حسن مشیرالملک اشاره کرد. چهار سال بعد، علی اکبر دهخدا از اولین کسانی بود که از مدرسه‌ی علوم سیاسی با نمراتی بالا فارغ‌التحصیل می‌شدند.

علی‌اکبر دهخدا، پس از به‌پایان‌رساندن تحصیلات خود در مدرسه‌ی علوم سیاسی، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. زندگی او از آنجا به بعد سرشار از ماجراهای مختلف شد. یکی از اتفاقاتی که باعث شد علی‌اکبر دهخدا حتی بیش‌ازپیش علوم زمانه را فرابگیرد، برمی‌گردد به زمانی که او به‌عنوان منشی سفیر ایران با معاون‌الدوله غفاری همراه شد و به اروپا رفت. دهخدا بیش از دو سال در شهر وین اقامت داشت و در طی زمانی که آنجا بود هم با محیط و فرهنگ کشورهای اروپایی آشنایی بیشتری پیدا کرد و هم کارهای اداری را انجام می‌داد. او در وین، به طور کامل به زبان فرانسه مسلط شد. او در سال ۱۲۸۴، با ذهنی که در آن دانش‌های جدید و اطلاعاتی ارزشمند اندوخته شده بود، به ایران بازگشت.

بازگشت علی‌اکبر دهخدا به ایران با آغاز مشروطیت هم‌زمان بود. او وقتی که به ایران برگشت ابتدا به مدت شش ماه در اداره‌ی شوسه‌ی خراسان شغلی به‌عنوان مترجم و معاون به دست آورد و زیر نظر مسیو دوبروک که مهندسی بلژیکی بود مشغول به کار شد. مدتی بعد، با جهانگیرخان شیرازی و میرزا قاسم خان تبریزی آشنا شد که قصد داشتند روزنامه‌ای به نام صور اسرافیل را به انتشار برسانند. آن‌ها که به شخصیت برجسته‌ی دهخدا واقف بودند، از او درخواست همکاری کردند و دهخدا نیز که همیشه میل به نوشتن داشت، درخواست آنان را پذیرفت و به نویسنده‌ی اصلی روزنامه‌ی صور اسرافیل تبدیل شد.

این روزنامه از جهات بسیاری در زمره‌ی مهم‌ترین آثاری به شمار می‌رود که در آن زمان به چاپ می‌رسید. میرزا قاسم خان تبریزی به سبب وابستگی‌ای که به دربار مظفرالدین شاه داشت، اغلب مقالات سیاسی تندی بر ضد استبداد محمدعلی شاهی در این روزنامه به چاپ می‌رساند. از طرف دیگر، برخی می‌گویند که روزنامه‌ی صور اسرافیل اولین روزنامه‌ای بود که به طور رسمی به دست روزنامه‌فروش‌ها و کودکان به فروش می‌رفت. این روزنامه همچنین به سبب مطالب سیاسی و اجتماعی خود نقش پررنگی در بیداری مردم داشت. جذاب‌ترین و خواندنی‌ترین بخش این روزنامه را علی اکبر دهخدا می‌نوشت. او مطالب خود را در ستونی به نام «چرند و پرند» به چاپ می‌رساند. مطالب او اغلب طنز و فکاهی بودند و او ناخرسندی‌های خود را از اوضاع نابسامان جامعه از این طریق بیان می‌کرد. سبک نگارش او چنان منحصربه‌فرد بود که باعث ایجاد مکتب نوینی در روزنامه‌نگاری ایران شد و نثر معاصر را به وجود آورد که بسیار روان‌تر و قابل‌فهم‌تر از نثر قدیم بود. دهخدا اغلب برای انتشار مطالب خود از نام‌های مستعار استفاده می‌کرد و مهم‌ترین نام مستعاری که او در روزنامه‌ی صور اسرافیل استفاده می‌کرد، دخو بود. این اسم مستعار درحقیقت مخفف کلمه‌ی دهخدا بود.

نوشته‌های دهخدا علاقه‌ی عامه‌ی مردم را به خود جلب می‌کرد و اعتراض و خشم سنت‌گرایان و طرف‌داران حکومت استبدادی را برمی‌انگیخت. برخی حتی حکم به تکفیر او داده بودند. در مقابل، دلیل علاقه‌ی مردم به صور اسرافیل این بود که نوشته‌های آن به زبان کوچه و بازار منتشر می‌شد و دردها و غصه‌های آن‌ها را بیان می‌کرد. این روزنامه چند بار به طور موقت توقیف شد؛ اما دوباره کار خود را از سر گرفت و علی‌اکبر دهخدا مثل قبل به انتشار مطالب طنز و اعتراضی خود ادامه داد. او حتی یک‌بار به مجلس رفت تا با مخالفان صور اسرافیل از راه منطق و استدلال صحبت کند و خشم آن‌‌ها را کاهش دهد. می‌گویند که برخی از متعصبان به حدی از مطالب او خشمگین بودند که با سلاح گرم جلوی مجلس انتظار آمدن او را می‌کشیدند، ازاین‌رو حافظان جان دهخدا او را از در پشتی مجلس خارج کردند. با وجود تمام این مسائل، روزنامه‌ی صور اسرافیل تا روز قبل از قتل میرزا جهانگیرخان و به‌‌توپ بسته‌شدن مجلس دایر بود و مطالب خود را به انتشار می‌رساند.

تبعید و زندگی در خارج از کشور

پس از کودتای محمدعلی شاه در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی، اوضاع سیاسی ایران به‌شدت متشنج شد و آزادی‌خواهان از همه سو تحت فشار قرار گرفتند. در این میان، علی‌اکبر دهخدا که یکی از چهره‌های برجسته‌ی آن زمان به حساب می‌آمد، تصمیم گرفت تا به همراه گروهی از آزادی‌خواهان در سفارت انگلیس تحصن کنند. این اقدام به‌منظور اعتراض به حکومت استبدادی محمدعلی شاه و حمایت از مشروطه‌خواهان صورت گرفت. محمدعلی شاه که از این موضوع به خشم آمده بود، دستور تبعید دهخدا و چند نفر دیگر را به کشورهای هم‌جوار و اروپا صادر کرد.

دهخدا به همراه چند نفر از آزادی‌خواهان به پاریس رفت و مدتی را نیز در سوئیس و لندن گذراند. علی‌اکبر دهخدا و معاضدالسلطنه، تصمیم گرفتند تا در تبعید دوباره روزنامه‌ی صور اسرافیل را به انتشار برسانند. در این میان، ادوارد براون که شرق‌شناس و ایران‌شناس بود از آن‌ها دعوت کرد تا این روزنامه را در شهر لندن به چاپ برسانند. براون می‌گفت که انگلستان مکان مناسب‌تری برای انتشار یک روزنامه‌ی سیاسی است و در آنجا امکانات بیشتری برای چاپ آن پیدا می‌شود. بااین‌حال، دهخدا دعوت ادوارد براون را رد کرد و ازآنجایی‌که امکان انتشار روزنامه در پاریس نیز فراهم نبود او به همراه میرزا قاسم‌خان تبریزی، میرزامحمد نجات و حسین نجات، به سوییس نقل‌مکان کرد. آن‌ها به دلیل وجود مشکلات فراوان و کمبود امکانات تنها موفق به انتشار سه شماره از روزنامه شدند. مطالبی که علی‌اکبر دهخدا در تبعید به انتشار رساند، حتی از قبل هم تندتر و اعتراضی‌تر بودند و او بسیار صریح‌تر از پیش اعتراض خود را در روزنامه نشان می‌داد. دهخدا اوضاع بسیار سختی را در تبعید تجربه کرد. او به‌هیچ‌عنوان حال روحی خوبی نداشت، با مشکلات مالی بسیاری مواجه بود، وضعیت زندگی خوبی نداشت و دوری از وطن باعث شده بود که به‌شدت افسرده شود. برخی می‌گویند که او حتی به خودکشی نیز فکر بوده است.

در فروردین سال ۱۲۸۸، علی‌اکبر دهخدا به همراه گروهی از آزادی‌خواهان به استانبول رفت و آنجا به عضویت انجمن سعادت ایرانیان درآمد. این انجمن که به‌عنوان یک پایگاه مهم برای مشروطه‌خواهان ایرانی در خارج از کشور شناخته می‌شد، به وسیله‌ی شخصیت‌های برجسته مانند یحیی دولت‌آبادی، محمدعلی تربیت و حسین دانش اصفهانی تأسیس شده بود. این افراد با استفاده از فضای نسبتاً آزادتر سیاسی که پس از تحولات جدید در امپراتوری عثمانی فراهم شده بود، توانستند به فعالیت‌های خود ادامه دهند. از مهم‌ترین فعالیت‌های سیاسی‌ای که علی‌اکبر دهخدا در استانبول انجام داد می‌توان به انتشار حدود پانزده شماره از روزنامه‌ای به نام «سروش» اشاره کرد. مؤسس و مدیر این روزنامه که به زبان فارسی منتشر می‌شد، سید محمد توفیق و سردبیر آن علی اکبر دهخدا بود.

پس از تغییر اوضاع سیاسی در تهران و خلع محمدعلی شاه، علی‌اکبر دهخدا باوجوداینکه هنوز به ایران بازنگشته بود و در استانبول بود، از سوی مردم کرمان به نمایندگی مجلس انتخاب شد و از طرف دیگر هم نمایندگان مجلس او را به‌عنوان یکی از نمایندگان تهران انتخاب کردند. علی‌اکبر دهخدا پس از بازگشت به ایران ابتدا نمایندگی کرمان را پذیرفت؛ ولی پس از مدت کوتاهی از آن استعفا داد و نماینده‌ی تهران شد. او در کنار کارهای سیاسی، همچنان به انتشار مقالات خود ادامه می‌داد؛ ولی با آغاز جنگ جهانی اول، مجلس به مدت سه سال تعطیل شد و دهخدا مجبور شد که به یکی از روستاهای چهارمحال‌وبختیاری ایران برود. علی‌اکبر دهخدا در طی مدتی که آنجا بود فرصت آن را یافت تا بر روی فرهنگ لغت خود کار کند و مطالب آن را گسترش دهد.

پس از پایان جنگ جهانی اول، علی‌اکبر دهخدا دوباره به تهران برگشت و این بار به طور کامل از امور سیاسی کناره‌گیری کرد. او در دوران پادشاهی رضاشاه تمام وقت خود را صرف کارهای علمی، ادبی و فرهنگی کرده بود و بیشترین تمرکزش بر روی انتشار کتاب و مقالات مختلف بود. او سرانجام پس از سال‌ها کوشش و تلاش فرهنگی و سیاسی، در سال ۱۳۳۴ در تهران از دنیا رفت.

اقدامات تأثیرگذار

در سال ۱۳۰۶ نام مدرسه‌ی سیاسی به مدرسه‌ی عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر پیدا کرد و علی‌اکبر دهخدا ریاست آن را برعهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ نیز او به دلیل کارهای برجسته‌ی خود به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. او درست از زمان تأسیس دانشگاه تهران تا سال ۱۳۲۰ ریاست دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی را برعهده داشت. هنگامی که بازنشسته شد تمام وقتش را صرف کار بر روی لغت‌نامه‌ی خود کرد. او همچنین از جمله نویسندگانی بود که بیانیه‌ی صلح استکهلم را امضا کرد.

آثار، اشعار و کتاب‌های علی اکبر دهخدا

دهخدا کتاب امثال و حکم را در طی سال‌های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۱ به انتشار رساند. این کتاب که به‌عنوان نخستین فرهنگ جامع در زمینه‌ی امثال فارسی شناخته می‌شود، شامل نزدیک به ۵۰ هزار ضرب‌المثل فارسی، کلمات قصار و شعر از شاعران کلاسیک است. دهخدا برای نوشتن این کتاب از منابع مختلفی بهره برده است و تمامی ضرب‌المثل‌ها را به ترتیب الفبا مرتب کرده است.

دهخدا بر روی لغت‌نامه‌ی خود که بزرگ‌ترین و جامع‌ترین لغت‌نامه‌ی زبان فارسی است، حدود ۴۵ سال زمان صرف کرده است. این کتاب که مهم‌ترین دستاورد فرهنگی و ادبی دهخدا به شمار می‌رود، شامل تمامی لغات فارسی با معنای دقیق آن‌هاست. چاپ این لغت‌نامه در سال ۱۳۱۹ آغاز شد.

چرند و پرند شامل نوشته‌های طنز و سیاسی علی‌اکبر دهخدا است که معمولاً در روزنامه‌ی صور اسرافیل به چاپ می‌رسیدند. این نوشته‌ها در طی سال‌های مختلف به انتشار رسیده‌اند و دهخدا در آن‌ها با زبانی طنز به نقد حاکمان آن زمان پرداخته است. این کتاب تأثیر بسیار زیادی بر روی زبان فارسی گذاشت چراکه دهخدا با برگزیدن زبانی محاوره از به‌کاربردن نثر پیچیده‌ی آن زمان اجتناب کرد و باعث به‌وجودآمدن ساده‌نویسی در ادبیات ایران شد. محمدعلی جمال‌زاده کسی بود که بعدها از شیوه‌ی ساده‌نویسی دهخدا در آثار خود بهره برد.

او همچنین با اشعار خود تأثیر بسیاری بر روی زبان فارسی و همچنین افکار عمومی مردم زمان خود گذاشته است. اشعار دهخدا را به طول کلی به سه دسته می‌توان تقسیم کرد:

اشعار کلاسیک: او در این دسته از اشعار خود از قالب‌های سنتی شعر مثل غزل، مثنوی و قطعه استفاده کرده است. بسیاری از واژگان این اشعار قدیمی و نامأنوس هستند و درک و فهم آن‌ها کمی دشوار است.

اشعار نو: در این دسته از اشعار دهخدا گرایش به جریان‌های نو را می‌توان مشاهده کرد. از معروف‌ترین اشعار او در این زمینه می‌توان به شعر «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» اشاره کرد که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار در زمینه شعر معاصر شناخته می‌شود.

اشعار فکاهی: دهخدا تعداد بسیاری شعر را به زبان عامیانه و با مضامین طنزآمیز سروده است. این اشعار معمولاً اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه‌ی آن زمان را مورد نقد قرار می‌دهند و با زبانی گزنده حاکمان را سرزنش می‌کنند.

کتاب بمیرم و بدم، مجموعه‌ای از حکایت‌های طنزآمیز برگرفته از امثال و حکم دهخدا است. این اثر به زبان طنز، مشکلات اجتماعی مانند ریا، دروغ و بی‌عدالتی را به تصویر می‌کشد. عنوان کتاب از حکایتی معروف درباره‌ی تنبلی و شانه خالی‌کردن از کار گرفته شده که در نهایت به ضرب‌المثلی تبدیل شده است. کتاب مصور است و با توضیح واژه‌های دشوار، خواندن را آسان‌تر می‌کند.