کتاب رقص ما را نگاه کن لیلا سلیمانی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب رقص ما را نگاه کن

کتاب رقص ما را نگاه کن

دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب رقص ما را نگاه کن

کتاب الکترونیکی «رقص ما را نگاه کن» نوشتهٔ لیلا سلیمانی و با ترجمهٔ پریزاد تجلی، توسط نشر مروارید منتشر شده است. این رمان ادامه‌ای بر اثر «وطن دیگران» است و داستان خانواده‌ای مراکشی را در بستر تحولات اجتماعی و فرهنگی مراکش پس از استقلال روایت می‌کند. نویسنده با نگاهی به سرگذشت سه نسل، به موضوعاتی چون مهاجرت، هویت، سنت و مدرنیته می‌پردازد و زندگی شخصیت‌ها را در کشاکش تغییرات اجتماعی و خانوادگی به تصویر می‌کشد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب رقص ما را نگاه کن

«رقص ما را نگاه کن» دومین بخش از سه‌گانهٔ «وطن دیگران» است که لیلا سلیمانی آن را در قالب رمان نوشته است. این کتاب با تمرکز بر خانواده‌ای مراکشی-فرانسوی، تصویری از مراکش حدود دو دهه پس از استقلال ارائه می‌دهد؛ زمانی که جامعه میان سنت‌های ریشه‌دار و موج مدرنیته سرگردان است. داستان با ورود شخصیت‌های اصلی به میانسالی و تغییر جایگاه اجتماعی آن‌ها به طبقهٔ بورژوازی نوظهور، گسترهٔ بیشتری از روابط خانوادگی و اجتماعی را در بر می‌گیرد. روایت کتاب از زاویهٔ دید چند شخصیت پیش می‌رود و دغدغه‌های نسل‌های مختلف را در مواجهه با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بررسی می‌کند. ساختار رمان به گونه‌ای است که هم به زندگی روزمره و روابط خانوادگی می‌پردازد و هم زمینه‌های تاریخی و سیاسی مراکش را بازتاب می‌دهد. این اثر با پرداختن به هویت، مهاجرت، نقش زنان و چالش‌های نسل جدید، تصویری چندلایه و انسانی از جامعه‌ای در حال گذار ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان رقص ما را نگاه کن

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «رقص ما را نگاه کن» با توصیف زندگی خانوادهٔ بلحاج در مراکش آغاز می‌شود؛ خانواده‌ای که پس از استقلال کشور، به طبقهٔ مرفه و صاحب‌زمین پیوسته‌اند. امین و ماتیلد، زوج مراکشی-فرانسوی، حالا در میانسالی با چالش‌های تازه‌ای روبه‌رو هستند: ساخت استخر در باغ، تلاش برای حفظ جایگاه اجتماعی، و مواجهه با تغییرات نسلی. ماتیلد، زنی فرانسوی که سال‌هاست در مراکش زندگی می‌کند، همچنان با احساس بیگانگی و جست‌وجوی هویت دست‌وپنجه نرم می‌کند. امین، شوهرش، با دغدغه‌های اقتصادی و حفظ اعتبار خانوادگی در جامعه‌ای که هنوز سایهٔ استعمار را بر خود دارد، درگیر است. دو فرزند خانواده، عایشه و سلیم، هرکدام مسیر متفاوتی را انتخاب کرده‌اند؛ عایشه برای تحصیل پزشکی به فرانسه رفته و با چالش‌های هویت و تفاوت فرهنگی روبه‌روست، درحالی‌که سلیم در مراکش با بحران بلوغ و انتظارات پدرانه مواجه است. روایت کتاب، علاوه‌بر زندگی این خانواده، به روابط آن‌ها با اطرافیان، کارگران مزرعه و جامعهٔ بورژوازی مراکش می‌پردازد و از خلال این روابط، تضادهای طبقاتی، جنسیتی و فرهنگی را به تصویر می‌کشد. داستان در بستری از تحولات اجتماعی و سیاسی دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ پیش می‌رود و نشان می‌دهد که چگونه هر نسل با امیدها، سرخوردگی‌ها و آرزوهای خود، در جست‌وجوی معنا و تعلق است.

چرا باید کتاب رقص ما را نگاه کن را بخوانیم؟

این رمان با پرداختن به موضوعات هویت، مهاجرت، نقش زنان و کشمکش میان سنت و مدرنیته، تصویری زنده و ملموس از جامعه‌ای در حال تغییر ارائه می‌دهد. «رقص ما را نگاه کن» نه‌تنها داستان یک خانواده، بلکه روایتی از فرازونشیب‌های تاریخی و اجتماعی مراکش است که از خلال زندگی شخصیت‌ها بازتاب می‌یابد. خواندن این کتاب فرصتی برای آشنایی با تجربه‌های زیستهٔ نسل‌های مختلف، پیچیدگی‌های روابط خانوادگی و تأثیر تحولات سیاسی و فرهنگی بر زندگی روزمره است. همچنین، روایت چندصدایی و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان هم‌ذات‌پنداری با دغدغه‌ها و احساسات شخصیت‌ها را فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های خانوادگی، تاریخ معاصر، مطالعات هویت و مهاجرت و کسانی که به بررسی نقش زنان و تحولات اجتماعی در جوامع غیرغربی علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای مخاطبانی که به دنبال درک عمیق‌تری از مراکش و تجربه‌های زیستهٔ مردم آن در دوران گذار هستند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب رقص ما را نگاه کن

«پشت پنجره ایستاده بود و باغ را تماشا می‌کرد. حیاط شلوغ بود و به‌هم‌ریختگی‌اش توی ذوق می‌زد. این انتقام او بود علیه همهٔ سخت‌گیری‌های شوهرش. روز، تازه از راه رسیده و نور خورشید که هنوز کم‌رمق بود داشت از میان شاخ‌وبرگ درختان راه باز می‌کرد. درخت نیلی‌رنگ نورا که گل‌هایش هنوز بسته نشده بود، بید مجنون پیر و دو درخت آووکادو که زیر بار میوه‌هایی که هیچ‌کس آن‌ها را نمی‌خورد و روی چمن‌ها می‌گندیدند، خم شده بود. باغ هیچ‌وقت به‌اندازهٔ این وقت سال زیبا نبود. اوایل ماه آوریل ۱۹۶۸ بود و ماتیلد داشت به این فکر می‌کرد که امین این لحظه را تصادفی انتخاب نکرده. گل‌های رزی که داده بود برایش از شهر مراکش بیاورند چند روز قبل باز شده و عطر دلپذیری در باغ پیچیده بود. پای درخت‌ها پر بود از بوته‌های گل سوسن و کوکب، اسطخودوس و رزماری. ماتیلد می‌گفت که این‌جا همه‌چیز می‌روید. این خاک برای گل‌ها متبرک است. کمی قبل صدای آواز سارها به گوشش رسید و دید که دوتا از آن ابلق‌ها روی چمن‌ها بالا پایین می‌پریدند و نوک نارنجی‌رنگ‌شان را در زمین فرو می‌کردند. یکی از آن‌ها روی سرش پرهای سفید داشت و ماتیلد از خودش پرسید که یعنی بقیهٔ سارها به او می‌خندند یا برعکس، این نشان او را خاص کرده و باعث می‌شد هم‌نوعانش به او احترام بگذارند. «کی می‌دونه سارهای ابلق چطور زندگی می‌کنن؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

حجم

۲۲۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۲۴۵ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۱۲۰,۰۰۰
۲۰%
تومان