دانلود و خرید کتاب حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پرده‌ای دیگر دی. ام. لارسن ترجمه شادی انجوانی رستمی
تصویر جلد کتاب حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پرده‌ای دیگر

کتاب حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پرده‌ای دیگر

نویسنده:دی. ام. لارسن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پرده‌ای دیگر

«حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پرده‌ای دیگر» اثری از دی. ام. لارسون است. او تا پیش از دریافت جوایز تلوزیونی «امی» در جهان چندان شناخته‌شده نبود و به محض دیده شدن، آثارش دست‌مایه اقتباس‌ها و اجراهای گوناگونی شد به‌طوری‌که با یک جست و جوی ساده در اینترنت می‌توان نمونه‌های بسیار جالبی پیدا کرد که بازیگران آماتور در فضاهای ساده با کمترین امکانات اجرا کرده‌اند. موفقیت و شهرت سریع لارسون ریشه در سهولت برقراری ارتباط آثار او با مخاطب دارد؛ او دنیا را راحت می‌گیرد و معمولی ترین مسائل حتی امور سیاسی را زیبا و عاطفی بیان می‌کند. قسمتی از نمایشنامه حمله قلبی را می‌خوانیم: مردم در واگن هستند. دانا ایستاده و به موسیقی گوش می دهد. گاس نشسته و بی صبرانه به ساعت مچی اش نگاه می کند. جی نزدیک اوست و مجله ای در دست دارد. لیزی کمی آنطرف تر نشسته و کتاب می خواند. گاس: چقدر دیگه باید اینجا بمونیم؟ فکر نمی کنم تا یک ساعت دیگه هم قطار حرکت کنه. تمام روز نمی تونم اینجا بشینم. دیوونه م می کنه. چرا دست دست می کنن؟ جی: چیزی معلوم نیس. اون مقاله رو خوندی که درباره ی مذاکرات صلح در کره اس؟ کیم جونگ اون گفته من فقط با آنجلینا جولی صحبت می کنم. یه نفر هوس حال و هول کرده ها!!! گاس: چی؟ اوه بی خیال! دانا نگاهی به گاس می اندازد و حس می کند او در خطر است. جی: این تیکه ی آخر رو از خودم درآوردم. واقعا همچین چیزی نگفته گاس: اوه..... جی: حالت خوبه؟ گاس: اوه...من ...آ آ آ جی: به نظر خوب نمی آی گاس: من چرا اینجوری شدم؟ جی: شاید به خاطر چیزیه که خوردی. ساندویچ و سالاد تخم مرغ رنگ طبیعی نداشتن. گاس: اه پسر...فکر کنم فهمیدم چی شده...این همون حمله ی قلبیه که دکتر بهم هشدار داده بود...فکر می کنم از اون حمله های بد هم باشه: جی: یا مسیح.... واقعا؟ نمی تونی جلوشو بگیری یا یه کار دیگه ای بکنی؟
نظری برای کتاب ثبت نشده است
تینا: اما کی تصمیم می گیره خوب و بد چیه؟ مل: خدا تینا: و اگر کسی به خدا اعتقاد نداشته باشه؟ مل: اشکالی نداره. خدا همیشه به همه ی بنده هاش اعتقاد داره.
محمدصالح
گاس: من مرده بودم...مگه نه؟ مرده...یه مدت طولانی مرده بودم. آخرین باری که حس زنده بودن کردم رو یادم نمیاد جی: منم که خیلی وقته می شناسمت یادم نمیاد
A.mh
مشکل همین جاس...هیچی اتفاق نیفتاده. تو هیچ وقت به شانس اعتقاد نداشتی...هرگز ریسک نکردی ...همیشه دست به عصا حرکت کردی و برای همین هیچ اتفاقی برات نیفتاده.
A.mh
تینا:: اینکه مرگ سوار قطار بشه هیچ جوری با عقل جور درنمیاد. چون خیلی وقتشو میگیره. مگه مرگ همیشه عجله نداره؟ میچ: شایدم دیگه اینطور نباشه. داروهای جدید آدم ها رو بیشتر زنده نگه می دارن. شاید دیگه اونقدرام عجله نداشته باشه. مل: شاید اونم مثل ما پول کمی داره. وضع بد اقتصادی رو مرگ و زندگی هم اثر میذاره دیگه.
saadat

حجم

۳۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۳۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان