تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب یک
معرفی کتاب یک
کتاب یک مجموعهای شعر سپید سرودهٔ «آریا معصومی» است. نشر سنجاق این کتاب را بهصورت الکترونیک منتشر کرده است. این مجموعه با نگاهی معاصر به دغدغههای انسانی، تنهایی، عشق، اندوه و زیستن در جهان امروز میپردازد و در قالب شعرهای کوتاه و بلند، تجربههای زیسته و احساسات شاعر را به تصویر میکشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب یک اثر آریا معصومی
«آریا معصومی» در کتاب «یک» با بهرهگیری از زبان شعر سپید، به روایت تجربههای فردی و جمعی انسان معاصر میپردازد. این مجموعه در فضایی میان خاطره، اندوه، عشق و تنهایی حرکت میکند و گاه با ارجاع به تاریخ، اسطوره و هنر، لایههای معنایی تازهای میسازد. شعرها اغلب کوتاه و موجز هستند و با تصویرسازیهای ملموس، احساسات شاعر را به مخاطب منتقل میکنند. اشارههایی به وقایع تاریخی، جنگ، مهاجرت و روابط انسانی در شعرها دیده میشود و شاعر با نگاهی انتقادی و گاه تلخ، وضعیت انسان امروز را به چالش میکشد. این مجموعه در دههٔ ۱۳۹۰ نوشته شده و بازتابدهندهٔ فضای فکری و اجتماعی این دوره است. «آریا معصومی» در یادداشت آغازی کتاب حاضر به تأثیرپذیری ناخودآگاه از دیگر شاعران و نویسندگان اشاره کرده و شعرهای خود را در امتداد تجربههای زیسته و ناخودآگاه جمعی قرار داده است.
چرا باید کتاب یک را خواند؟
این مجموعه شعر سپید برای کسانی که بهدنبال مواجهه با احساسات عمیق انسانی و تجربههای زیسته در قالب شعر سپید هستند، فضایی برای تأمل و همدلی فراهم میکند. شعرهای کتاب «یک» با پرداختن به موضوعاتی همچون تنهایی، عشق، اندوه، جنگ و خاطره، امکان بازاندیشی در تجربههای شخصی و جمعی را به مخاطب میدهد. زبان شاعرانه و تصویرسازیها، خواننده را به دنیایی دعوت میکند که در آن مرز میان فرد و جمع، گذشته و حال، خاطره و واقعیت در هم تنیده است.
خواندن کتاب یک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، دوستداران شعر سپید و کسانی که دغدغههایی مانند تنهایی، عشق، اندوه یا تجربههای زیستهٔ اجتماعی دارند، مناسب است؛ همچنین به کسانی که بهدنبال بازتاب مسائل انسانی و اجتماعی در قالب شعر هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب یک
«۱۲. آیا باز او را خواهم دید؟
انسانی که آلزایمر میگیرد
قدم زدن را از یاد نمیبرد،
پس چیزی هست
کسی هست
که هیچگاه فراموش نخواهد شد،
شبیه خورشید فردا
که هر روز مرا پیرتر میکند
اما یکشب با موهای سفید
دوباره از خود خواهم پرسید:
آیا باز او را خواهم دید؟...
حالا به من بگو
چگونه اندوهگین نباشم؟
آنگاه که خورشید
در غروبی دیگر
به خانهاش میرود
و من هنوز خیابانها را پرسه میزنم...
به من بگو
چگونه اندوهگین نباشم؟
وقتی خوب میدانم
دختری که زندگی را زیبا میکند
یکروز مرگ را زیباتر خواهد کرد...
به مرگهای زیبا فکر کن
به مرگ سنگها
که در اعماق آب خفتهاند
و بگو
زیبایی این برکه
خوشبختیِ کدام سنگ است؟
و بگو
از مردانی که در چشمهات غرق شدهاند
کدامیک را به یاد میآوری؟
کدامیک را نمیتوانی فراموش کنی؟
که اینگونه اندوهگینی...
مگر از زندگی
جز دیوانگی
چیزی برایمان باقی خواهد ماند؟!...
دیوانهای که روزی پیر میشوی
دیوانهای که روزی فراموشی میگیری
و دیوانگی دنیایِ عجیبیست
یک عمر نام کسی را صدا میزنی
که تصویرش را از یاد بردهای...
دیوانه باش و به من بگو
زیبایی مسافریست
که یکروز برخواهد گشت
به زندگی
به صورت این مرد
به صورت آن زن
و تنها یکنفر نام ببر
که برای مرگش گریه نکرده باشند!
تنها یک نفر
که زندگیاش داستان غمانگیزی نبوده است؛
تا اینگونه اندوهگین نباشم»
حجم
۳۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
حجم
۳۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۶ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب یک که در آینده کتاب دو هم منتشر میشود ماحصل تجربه زیسته بسیار دشوار نویسنده است که تا لب مرگ و جنون پیش رفت. رویدادهایی عجیب و غریب که در بافت شعر بیان شده است.
ما فرزندان غمگین زمینیم بارها اگر این شعرها رو بخونم باز هم تازه است باز هم دوست دارم بخونم..