تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو
معرفی کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو
کتاب الکترونیکی «حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو» (ادبیات امروز؛ ۶۷) مجموعهای از دو داستان بلند از «اشتفان سوایگ» است که با ترجمهٔ «محمود حدادی» و توسط نشر افق منتشر شده است. این اثر در دستهبندی ادبیات داستانی و تاریخی قرار میگیرد و به بررسی روان انسان در مواجهه با بحران، قدرت و انزوا میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو
این مجموعه شامل دو داستان بلند است که هر دو در سالهای پایانی زندگی «اشتفان سوایگ» نوشته شدهاند؛ دورانی که نویسنده در تبعید و دور از وطن، با بحرانهای سیاسی و روانی قرن بیستم دستوپنجه نرم میکرد. «حدیث شطرنج» داستانی است که در پسزمینهٔ ظهور فاشیسم و جنگ جهانی دوم شکل میگیرد و از طریق روایت یک مسابقهٔ شطرنج در کشتی، به بررسی تأثیر انزوا، شکنجهٔ روانی و قدرت ذهن میپردازد. «آخرین روزهای سیسرو» نیز گزارشی داستانی از واپسین روزهای زندگی خطیب و سیاستمدار رومی، «مارکوس تولیوس سیسرو»، است که در کشاکش قدرت و سقوط جمهوری روم، به تأمل دربارهٔ آزادی، اخلاق و سرنوشت فردی میپردازد. هر دو متن، با نگاهی تحلیلی و انسانی به تاریخ و روان انسان، دغدغههای صلح، آزادی و مقاومت در برابر استبداد را بازتاب میدهند. این کتاب در دورهای نوشته شده که نویسنده از اروپا رانده شده بود و امید به بازگشت به وطن فرهنگیاش را از دست داده بود.
خلاصه کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! «حدیث شطرنج» با روایت سفری دریایی آغاز میشود که در آن قهرمان شطرنج جهان، «میرکو چنتوویچ»، به همراه گروهی از مسافران، از نیویورک به بوئنوسآیرس میرود. چنتوویچ مردی است با گذشتهای روستایی و ذهنی کند که بهواسطهٔ استعداد شگفتانگیزش در شطرنج، به شهرت جهانی رسیده است. در کشتی، جمعی از مسافران تصمیم میگیرند با او مسابقه دهند اما بهسرعت شکست میخورند. ناگهان مردی ناشناس، «دکتر ب»، وارد بازی میشود و با مهارتی حیرتانگیز، بازی را به تساوی میکشاند. در ادامه، دکتر ب داستان زندگی خود را روایت میکند: او در دوران حکومت نازیها، ماهها در سلول انفرادی زندانی بوده و برای فرار از جنون، با کتابی دربارهٔ شطرنج، صدها بازی را در ذهن خود بازسازی کرده است. این تمرین ذهنی، او را به مرز فروپاشی روانی میرساند اما همزمان قدرتی خارقالعاده در شطرنج به او میبخشد. در مسابقهٔ نهایی با چنتوویچ، دکتر ب ابتدا پیروز میشود اما در بازی دوم، نشانههای همان جنون قدیمی در او بیدار میشود و بازی را نیمهکاره رها میکند. «آخرین روزهای سیسرو» گزارشی است از واپسین روزهای زندگی سیسرو، خطیب و سیاستمدار رومی، که پس از قتل ژولیوس سزار، در کشاکش قدرت و سقوط جمهوری روم، میان کنارهگیری و مبارزه برای آزادی سرگردان است. سیسرو سرانجام قربانی سازش و خشونت قدرتطلبان میشود و مرگش به نمادی از شکست آزادیخواهی در برابر استبداد بدل میگردد.
چرا باید کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو را خواند؟
این کتاب با تلفیق داستان و تاریخ، به لایههای عمیق روان انسان در مواجهه با بحران، انزوا و قدرت میپردازد. «حدیث شطرنج» نهتنها یک روایت پرکشش از مسابقهٔ شطرنج است، بلکه تصویری از شکنجهٔ روانی، مقاومت ذهنی و مرز جنون و نبوغ را ترسیم میکند. «آخرین روزهای سیسرو» نیز با بازخوانی تاریخ روم، پرسشهایی دربارهٔ آزادی، اخلاق و مسئولیت فردی در برابر قدرت مطرح میکند. مطالعهٔ این اثر فرصتی است برای تأمل دربارهٔ سرنوشت انسان در برابر نیروهای بیرونی و درونی، و همچنین شناخت بهتر تاریخ و روان انسان.
خواندن کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به ادبیات داستانی با زمینههای تاریخی، دوستداران تحلیل روانشناختی شخصیتها، و کسانی که دغدغهٔ آزادی، مقاومت و تأثیر قدرت بر سرنوشت فردی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به تاریخ روم یا موضوعات مربوط به جنگ جهانی دوم علاقهمندند، خواندنی خواهد بود.
بخشی از کتاب حدیث شطرنج و آخرین روزهای سیسرو
«در این غایت درماندگی، حال حادثهای نامنتظر اتفاق افتاد، حادثهای که مجال نجات میداد، نجات دستکم برای زمانی کوتاه. اواخر ماه تابستانی جولای بود، روزی تاریک، ابری و بارانی؛ همهٔ این جزئیات بهخاطر این در یادم مانده که در راهرویی که به اتاق بازپرسی میرسید، باران به شیشهها میکوبید. در پستوی بیرونی باید که انتظار میکشیدم. پیش از هر بازپرسی، انتظار را بر ما تحمیل میکردند: این منتظر نگه داشتن بخشی از روش بود. اول با صدا زدن با بیرون کشاندن ناگهانی از سلولت در میانهٔ شب اعصابت را به هم میریختند، اما بعد، وقتی که برای بازپرسی به خودت آمادگی داده بودی و عقل و ارادهات را برای مقاومت جمع کرده بودی، منتظرت میگذاشتند. بیهوده و بیهوده پشت در نگاهت میداشتند. یک ساعت، بسا دو ساعت یا سه ساعت، تا پیش از بازپرسی تنت را خسته کنند و جانت را از توشوتوان بیندازند. و حال، در این روز بیستوهفتم جولای، که پنجشنبهروزی بود، بیشتر از همیشه، یعنی دو ساعت تمام، در اتاق انتظار سرپا نگاهم داشتند. به یک دلیل خاص این تاریخ چنین دقیق در خاطرم مانده است، چون در این اتاق، جایی که طبیعی است بدون اجازهٔ نشستن باید تمام این مدت بر سر پا تاب میآوردم، تقویمی بر دیوار بود. و من قادر نیستم برایتان شرح بدهم در عطشی که به کتاب و کلمه داشتم، به این مختصر رقم، به این دو واژهٔ 'بیستوهفتم جولای'، با چه ولعی خیره شده بودم. بعد باید همچنان انتظار میکشیدم و به در چشم میدوختم که بالأخره کی باز میشود و همزمان با خود بالا و پایین میکردم که مفتشها این بار ممکن است سراغ چه سؤالهایی بروند. و بااینحال میدانستم سؤالهایی خواهند کرد که من باز هیچ آمادگیشان را نداشتهام.»
حجم
۱۱۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۱۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده بود واقعا توصیه میکنم