کتاب رکسانا
معرفی کتاب رکسانا
کتاب رکسانا نوشتۀ عباس سلیمانی امیری و حاصل ویراستاری آزاد تیموری است. این کتاب تاریخی را انتشارات طلایه منتشر کرده است.
درباره کتاب رکسانا
شاید در میان تمامی پادشاهان ایران، چند تن از شاهان هخامنشی بهترینها باشند. اینکه واژهٔ «بهترینها» بیان شد، به این علت است که در مرحلهٔ اول توانستند ایران را از دست بیگانگان و متجاوزان به درآوردند و آن را یکپارچه کنند و در مرحلهٔ دوم فکر گسترش وسعت و خاک ایران بودند و در آخر شاهان هخامنشی در انسانیت و گذشت و حمایت از ستمدیدگان زبانزد خاص و عام شدند و شهرت و محبوبیت آنان از مرزها گذشت. نمونهٔ آن را میتوانیم در وجود «کوروش» ببینیم. این مرد بلنداندیشه در دوران حکومت خود، به کارهایی دست زد که نهتنها هیچکدام از پادشاهان هخامنشی نکردند، بلکه هیچ پادشاهی در ایران نتوانست چنان کند و مانند او روش نیکو داشته باشد. او مردی بود که در بند افتادگان و اسیران را آزاد ساخت و آنان را به کشورشان بازگرداند. دارایی و اموال مردم را که قبلاً غصب شده بود، به آنها برگرداند، دهها هزار یهودی را به سرزمین خودشان فرستاد، از کشتارهای خونین جلوگیری کرد، به یهودیان اجازه داد تا شهر خود، اورشلیم را از نو بسازند و در این راه به آنان کمک مالی بسیاری کرد. کتاب رکسانا (نخستین دختر کوروش بزرگ) را بخوانید تا در این باره بیشتر بدانید.
خواندن کتاب رکسانا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ و سلسلهٔ هخامنشی کتابی خواندنی و جذاب است.
بخشی از کتاب رکسانا
««رکسانا» نخستین دختر «کوروش» بزرگ و از دو خواهر دیگر بزرگتر بود.
اگرچه «رکسانا» در زیبایی بهپای «آتوسا» نمیرسید، ولی او هم از زیبایی قابلتوجهی برخوردار بود و در همان حال از هوش و درایت بهرهمند بود و این ذکاوت در خواهران او دیده نمیشد.
شاهدخت «رکسانا» اندکی کوچک اندام و چهرهای نسبتاً زیبایی داشت، این شاهدخت بینی باریکی داشت و لبانش پیوسته با تبسم همراه بود. داشتن چشمان بادامی از دیگر مشخصات او بود.
در آن زمان معمول بود که دختران در سن پانزدهسالگی برای خود همسری شایسته انتخاب میکردند و به خانهٔ بخت میرفتند.
«رکسانا» دوراندیش بود و به همهٔ خواستگاران پاسخ منفی داده بود، چرا که هیچکدام از آنها را همسری مناسب برای خود نمیدید که بتواند در کنار آن مرد به زندگی مشترک بپردازد.
«رکسانا» در پی این بود تا از میان بزرگان هخامنشی و سرداران پدرش، همسری شایسته برای خود برگزیند که مناسب او باشد.
«رکسانا» مانند مادرش «آمیتیس» خوشچهره و جذاب بود.
او همیشه از گلآرائی به خود و از بوی خوش لذت میبرد.
این شاهدخت با درایت، هیچوقت در فکر این نبود که از درگیریهای کشوری و لشکری آگاه گردد و اطلاعاتی به دست آورد، چرا که این قضیه به عقیدهٔ او مربوطه به مردان بود و لازم نبود که زنان خود را در آن دخالت دهند.
«رکسانا» به پوشیدن جامههای فاخر و گرانبها و بستن گردنبندهای زرین به خود، اهمیت میداد و به آنها دلبستگی خاصی پیدا کرده بود و اغلب از آنها استفاده میکرد.
علاقهٔ دیگر او این بود که از کاخی به کاخ دیگر میرفت و از این بابت لذت میبرد و این امر از بزرگترین دگرگونیها و تغییرات در زندگی عادی او بوده است.
«رکسانا» دختری خردمند و با نظم بود و از دو خواهر دیگر ازاینجهت برتری داشت و بهخوبی میتوانست هر خوب و بدی را از هم تشخیص دهد، به همین علت بود که همهٔ زنان درباری نسبت به او با نگاهی دیگر مینگریستند و احترام خاصی برای او قائل میشدند.
«رکسانا» بهعنوان دختر بزرگ «کوروش»، برای خواهر کوچکتر از خود یعنی «آتوسا»، احترام زیادی قائل بود و همچون مادری مهربان، پیوسته از او مراقبت میکرد و «آتوسا» را در امور زندگی راهنمایی و هدایت مینمود.»
حجم
۲۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۳۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
نظرات کاربران
اینکه زنان همیشه مظلوم واقع میشوند