
کتاب سفال و سفالگری در ایران
معرفی کتاب سفال و سفالگری در ایران
کتاب سفال و سفالگری در ایران (از ابتدای نوسنگی تا دوران معاصر) نوشتهٔ سیفالله کامبخشفرد توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این کتاب اثری پژوهشی دربارهٔ تاریخ، تحول و نقش سفال و سفالگری در فرهنگ و تمدن ایران است که نویسنده در آن با رویکردی باستانشناسانه، سیر سفالگری را از نخستین نشانههای آن در دوران نوسنگی تا دورههای تاریخی و اسلامی دنبال میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سفال و سفالگری در ایران
کتاب سفال و سفالگری در ایران تصویری جامع از روند شکلگیری و تحول سفال و سفالگری در ایران ارائه میدهد. سیفالله کامبخش فرد، نویسندهٔ کتاب، با تکیه بر یافتههای باستانشناسی و منابع متعدد، به بررسی نقش سفال در زندگی روزمره، آیینها و هنر ایرانیان میپردازد. کتاب سفال و سفالگری در ایران از دورههای پیش از تاریخ آغاز میکند و با عبور از مراحل مختلف تمدنی، به دوران اسلامی و معاصر میرسد. در هر فصل، تحولات فنی، هنری و اجتماعی مرتبط با سفالگری مورد توجه قرار گرفته است. کتاب سفال و سفالگری در ایران به جنبههای فنی و زیباییشناسی سفال میپردازد و آن را بهعنوان سندی برای شناخت جوامع، باورها و مناسبات اقتصادی و فرهنگی ایران معرفی میکند. اطلاعات کتاب سفال و سفالگری در ایران بر پایهٔ کاوشهای میدانی، تحلیل آثار مکشوفه و مقایسه تطبیقی با دیگر تمدنها گردآوری شده است.
خلاصه کتاب سفال و سفالگری در ایران
کتاب سفال و سفالگری در ایران با مروری بر پیدایش نخستین سفالهای دستساز در جوامع روستایی دوران نوسنگی آغاز میشود. نویسنده روند تدریجی شکلگیری سفال را در پیوند با آغاز کشاورزی، اهلیکردن حیوانات و نیاز به ذخیرهسازی غذا شرح میدهد. در ادامه، مراحل فنی ساخت سفال، از انتخاب خاک رس تا پخت در اجاقهای ابتدایی و تکامل کورههای سفالگری، به تفصیل بررسی شده است. نقش سفال در انتقال پیامها، ثبت نمادها و شکلگیری هنر تصویری پیش از خط، از دیگر محورهای کتاب سفال و سفالگری در ایران است. در فصلهای بعد، تحول سفال با ظهور شهرنشینی و پیدایش خط، تأثیر فرهنگهای همسایه و گسترش مبادلات منطقهای دنبال میشود. کتاب به بررسی سفالهای منقوش، تغییرات در تکنیک و نقش، و جایگاه سفال در آیینها و زندگی روزمره میپردازد. همچنین، نقش سفال در دورههای تاریخی ایران، از هخامنشی تا ساسانی و سپس دوران اسلامی، با توجه به تغییرات فنی، زیباییشناسی و کارکردهای اجتماعی و مذهبی آن تحلیل شده است. در بخشهای پایانی، نویسنده به طبقهبندی و گاهنگاری سفال در دورهٔ اسلامی، تأثیر دین و فرهنگ جدید بر هنر سفالگری و روند احیای این هنر در دورههای متأخر میپردازد. کتاب با ارائهٔ نمونههای متعدد از یافتههای باستانشناسی، تصاویر و تحلیلهای تطبیقی، تصویری چندلایه از جایگاه سفال در تاریخ و فرهنگ ایران ترسیم میکند.
چرا باید کتاب سفال و سفالگری در ایران را خواند؟
کتاب سفال و سفالگری در ایران با رویکردی تحلیلی و مستند، روند شکلگیری و تحول سفالگری را در بستر تاریخ ایران بررسی میکند. مطالعهٔ آن امکان آشنایی با ریشههای فرهنگی، هنری و اجتماعی سفالگری ایرانی را فراهم میآورد و نشان میدهد چگونه یک هنر و صنعت بومی، بازتابدهندهٔ تحولات اقتصادی، اجتماعی و حتی باورهای آیینی بوده است. اثر حاضر با اتکا به شواهد باستانشناسی و تحلیل نمونههای عینی، به فهم بهتر تاریخ تمدن ایران و ارتباط آن با دیگر فرهنگها کمک میکند. برای کسانی که به دنبال شناخت عمیقتر از هنر و زندگی روزمرهٔ ایرانیان در طول تاریخ هستند، این کتاب اطلاعات ارزشمندی ارائه میدهد.
خواندن کتاب سفال و سفالگری در ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب سفال و سفالگری در ایران برای دانشجویان و پژوهشگران باستانشناسی، تاریخ هنر، مردمشناسی و علاقهمندان به فرهنگ و تمدن ایران مناسب است. همچنین برای کسانی که دغدغهٔ شناخت ریشههای هنرهای سنتی، صنایع دستی و تحولات اجتماعی ایران را دارند، منبعی کاربردی و مستند به شمار میآید.
درباره سیفالله کامبخش فرد
سیفالله کامبخشفرد متولد ۱۳۰۸، باستانشناس ایرانی و رئیس پیشین موزهٔ ایران باستان بود. او پس از تحصیل در رشتهٔ باستانشناسی در دانشگاه تهران، فعالیتهای گستردهای را در مراکز مختلف باستانشناسی آغاز کرد. کامبخشفرد به مدت هفت سال در مؤسسهٔ باستانشناسی دانشگاه تهران و از سال ۱۳۵۸ به مدت هفت سال ریاست موزهٔ ایران باستان را برعهده داشت. از مهمترین فعالیتهای میدانی او میتوان به عضویت در هیئت کاوشهای «تپههای مارلیک» و سرپرستی «پژوهشهای باستانشناسی در نیشابور»، «تپههای قیطریه» و «معبد آناهیتا در کنگاور» اشاره کرد.
این باستانشناس در سال ۱۳۴۷ با کاوش در تپهٔ قیطریهٔ تهران، کشف بزرگی انجام داد و توانست ۳۵۰ گور باستانی و اشیاء فرهنگی زیادی را پیدا کند که نشاندهندهٔ تمدن ۳۲۰۰سالهٔ تهران بود؛ همچنین، از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶، بهعنوان سرپرست طرح کاوش و بازسازی «معبد آناهیتا در کنگاور» فعالیت کرد و نظریهٔ مشهور بودن آن بهعنوان کاخ خسرو پرویز را رد کرد.
از آثار ارزشمند او میتوان به کتابهای «سفالگری نیشابور در سدههای پنجم و ششم هجری»، «تهران ۳۲۰۰ساله بر اساس یافتههای باستانشناسی»، «معبد آناهیتا (کنگاور)»، «سفال و سفالگری در ایران از ابتدای نوسنگی تا دورهٔ معاصر» و «آثار تاریخی ایران» اشاره کرد. او مقالات علمی متعددی نیز در مجلات معتبر به چاپ رساند. کامبخشفرد در سال ۱۳۸۹ در ۸۱سالگی بر اثر ناراحتی قلبی و ریوی درگذشت و پیکرش از مقابل موزهٔ ایران باستان تشییع شد.
فهرست کتاب سفال و سفالگری در ایران
۱. دورهٔ نوسنگی
در این فصل، به چگونگی پیدایش و تحول اولیهٔ سفال در جوامع کوچک روستایی پرداخته شده است. با گذار جوامع از دوران جمعآوری غذا به کشاورزی، نیاز به وسایلی برای ذخیرهسازی غذا و آب پدید آمد که سفال یکی از این ابزارها بود. این سفالها در ابتدا بسیار خشن، آمیخته با کاه و نیمپز بودند. نمونههایی از این سفالها در محوطههای باستانی مانند گنجدره، آسیاب و گوران کشف شدهاند که قدمت آنها به حدود ۸۶۵۰ تا ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.
۲. سفال در آغاز شهرنشینی
این فصل به سفالگری در دورهٔ آغاز شهرنشینی و همزمان با پیدایش خط اختصاص دارد. در این دوره، با ورود بینالنهرین به عصر تاریخی، سفالگری نیز تحول یافت. سفالهای ایلامی در مناطق مختلف فلات ایران گسترش پیدا کردند که نشاندهنده روابط فرهنگی و تجاری قوی با شوش و ایلام است. در پایان این فصل، به بررسی سفالهای خاکستری - سیاه حصار دامغان و دشت گرگان در عصر برنز پرداخته شده است.
۳. پدیدهٔ فرهنگی سفال خاکستری ـ سیاه با پوسته درخشان (سپیدهدم تاریخ)
در این بخش، پدیده سفال خاکستری - سیاه به عنوان یک کالای صنعتی جدید مورد بررسی قرار میگیرد که توسط مهاجران دامدار وارد فرهنگ ایران شد. این سفالها از هزارهٔ دوم تا نیمهٔ هزارهٔ اول قبل از میلاد در مناطقی مانند قیطریه، املش و مارلیک رواج داشتند. این فصل بر نحوهٔ ساخت و تکنولوژی این سفالها و کورههای سفالگری کهریزک تأکید دارد و نشان میدهد که این مهاجران، سفالگران ماهری بودند که از کورههای ابتدایی برای تولید انبوه استفاده میکردند.
۴. دومین مرحله شهرنشینی در ایران
در این بخش، دومین دورهٔ شهرنشینی در ایران و ساخت دژها و قلعهها مورد توجه قرار گرفته است. پس از ورود دارندگان سفالهای خاکستری - سیاه اولیه، گروه دیگری از مهاجران ثروتمند و جنگجو وارد ایران شدند که دارای سفالهای خاکستری و نیز سفالهای پرتکلف با نقشهای حیوانی و انسانی بودند. این افراد در مناطقی مانند «مارلیک» و «حسنلو» ساکن شدند و گنجینههای ارزشمندی از طلا و مفرغ را در کنار مردگان خود دفن میکردند.
۵. معماری گورها در فرهنگ سفال خاکستری ـ سیاه (دوره آهن I و آهن II)
این فصل به بررسی معماری گورها در فرهنگ سفال خاکستری و منقوش در دورههای آهن I و II اختصاص دارد. در حدود ۱۰۰۰ تا ۹۰۰ قبل از میلاد، گروه دیگری از مهاجمان سوارکار وارد ایران شدند که با خود سفالهای منقوش به نقش اسب و حیوانات اساطیری را به همراه داشتند. این مهاجمان قلعههایی ساختند و با ورود آنها، فرهنگهای قدیمیتر مجبور به کوچ به مناطق کوهستانی شدند.
۶. سفال دوران ایلام میانی و جدید (۱۵۰۰ تا ۶۴۰ قبل از میلاد)
این بخش به سفالگری در دوران ایلام میانی و جدید میپردازد. در خوزستان، سفالگری ایلامی به صورت مداوم ادامه داشت و نمونههای لعابدار و رنگین در شوش و چغازنبیل یافت شدهاند. در دوران ماد و ماننایی، این هنر به کمال خود رسید و کاشیها و سفالهای چندرنگ بینظیری در مناطقی مانند زیویه کشف شد.
۷. دوران تاریخی: سفالینهها و کاشیهای لعابدار دورهٔ هخامنشی
در این فصل، سفالگری در دوران تاریخی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. در دورهٔ هخامنشی با توجه به هنر شاهانه، سفالگری سادهتر شد، اما همچنان سفالهای لعابدار و کاشیهای هفترنگ تولید میشد. در دوران اشکانی، سفالها اغلب به شکل حیوانات ساخته میشدند که نمونههای آن در گورخمرههای گرمی مغان کشف شده است. در دورهٔ ساسانی، سفالهای لعابدار سبز و سفالهای قالبخورده رواج یافت.
۸. سفال و سفالگری دوران اسلامی
این فصل به گاهنگاری و طبقهبندی سفال در دورهٔ اسلامی میپردازد. با ظهور اسلام و تلفیق هنرهای مختلف، سفالگری به یک هنر فاخر و متعالی تبدیل شد. از طریق حفاریها در نیشابور، انواع سفالهای لعابدار، زرینفام و مینایی دوره اسلامی شناسایی و طبقهبندی شدند که نشاندهنده تکنیکهای پیشرفته و کورههای پخت سفال در این دوران است. این سفالها ارزشهای معنوی و زیباییشناختی بالایی پیدا کردند.
بخشی از کتاب سفال و سفالگری در ایران
«یکی دیگر از دژهای ساخته شده در عصر منازعات آشوری ـ اورارتویی و ماننایی، کهندژ حسنلو واقع در درّه سولدوز است که تاریخی بس جالب از جنگ و ستیزها و تهاجمات آشوری ـ اورارتویی دارد. سرانجام غمانگیز این دژ، ویرانی و آتشسوزی مهیب آن است که کاوشگر آمریکایی دانشگاه پنسیلوانیا نحوه جنگ و خونریزی و ویرانی بنا را شرح داده و کشتهشدگان را در حال فرار در محوطه دره توصیف کرده است. با توجه به مجموعه صحنههای دلانگیز جام حسنلو که در دست متخاصمان یا دارندگان جام طلا بوده که زیرآوار له و لورده شده ولی جام را از دست ندادهاند، و نیز توصیف صحنههای حماسی ـ پهلوانی و اسطورهای جام، شرح و توصیفات او خواندنی است. . علاوه بر دژ حسنلو در آذربایجان، بسیاری از قلاع و دژهای اورارتویی که در این خطه و روی صخرهها و کوهها کشف گردیدهاند عموما به منظور دفاع در برابر قدرتهای متخاصم آشوری احداث شدهاند، مانند دژ اورارتویی بسطام و گاوور و غیره. یکی دیگر از معتبرترین دژهایی که ایرانیان در ابتدای هزاره اول قبل از میلاد از خود باقی گذاردهاند ساختمان پیلا قلعه (= قلعه بزرگ) در بلندیهای غربی سفید رود و در کنار گوهر رود و در رحمتآباد رودبار و کنار گورستان مارلیک واقع است. نگارنده پس از فراغت از کاوش مارلیک در این قلعه به کاوش دست زد و چندین ترانشه گشود که به محوطههای سوخته و اتاقها و سالنها و راهروهای آتش گرفته با تیرهای بسیار قطور که عموما از سقف فرو افتاده و یک پارچه زغال شده بودند مواجه گردید که نتیجه آتشسوزی، تهاجم، غارت و ویرانی بوده است، ولی متأسفانه دستور تعطیل این کاوش از طرف رییس هیئت صادر شد و کار به سرانجام وسوسهانگیز آن منجر نگردید. پیلا قلعه مانند دژ حسنلو و زیویه یکی از قلاع کلیدی است. چهارمین تجربه ایرانیان در قلعهسازی و استقرار شهرنشینی در هزاره اول پیش از میلاد، بر فراز تپهای مشرف به دشت کلارو در حاشیه رودخانه حسن کیف در کلاردشت، قرار دارد که در نزدیک این محل آثار زرّین و سیمین و سفالینهها و ریتونهای مجسم به سر و شاخ حیوان از گورستانی واقع در باغ ییلاقی رضا شاه کشف شد. نگارنده در سال ۱۳۴۵ در تپه کلار، سونداژی حفر کرد و مشابه سفالینههای قهوهای سوخته با پوسته درخشان گورستان کلاردشت را به دست آورد. گنجینه کلاردشت نشان داد که این منطقه یکی از امیرنشینهای معتبر در ابتدای هزاره اول قبل از میلاد بوده است. پنجمین قلعه و کهندژی که خوشبختانه در همین برهه از زمان مورد کاوش و پژوهشهای باستانشناسی کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفته، دژ و قلعه بسیار رفیع مادی ـ ماننایی واقع در زیویه است. قلعه بر روی تپهای طبیعی که بخشی از رأس آن سنگی است بنا شده و ۸۰۰ متر طول، ۵۰۰ متر عرض و ۱۰۰ الی ۱۴۰ متر از زمینهای مجاور خود ارتفاع دارد. طول قلعه کلار، در جهت شرق به غرب امتداد دارد و عرض آن نزدیک به ۱۱۸ متر است. موقعیت خاص طبیعی آن، علت اصلی و اساسی برای بنای چنین قلعهای در آغاز دوران شکلگیری سرزمین ایران بوده است. قلعه زیویه در زمره قلاع بسیار باشکوه و سر به فلک کشیدهای است که در سدههای هشتم و نهم قبل از میلاد و عصر منازعات و جنگهای مادی ـ ماننایی ـ اورارتویی و آشوری ویران شده است.»
حجم
۹٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه
حجم
۹٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۵۲ صفحه