تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب روزگاران: کتاب اسارت
۴٫۳
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب روزگاران: کتاب اسارت
گزیدهای از متن کتاب: یکی از کارهایم توی جبهه خنداندن بچهها بود؛ ادای پیرمردها را درمیآوردم، تقلید صدا میکردم. بدم نمیآمد اسیر شوم. فکر میکردم اسارت یک جور زندان در بسته است. گفتم بروم بچهها را بخندانم تا اسارت بگذرد. وقتی دستهایم را بردم بالا، گفتم «الحمدلله رب العالمین.»
به چیزی که میخواستم رسیدم. تا دمِ آخر هم بچهها را میخنداندم.
مردی که خواب نمیدید![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
داوود بختیاری دانشور
شبهای بیمهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهابالدین شهبازیمحسن کاظمی
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزادشده ایرانی شریف صابریمحسن سنچولی پردل
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانیاسماعیل امامی
یکی از این روزها به بلوغ رسیدممحمود نجیمی
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچیعبدالعظیم الشکرچی
اسرار جنگ به روایت اسرای عراقیمرتضی سرهنگی
اسارت به روایت رستم خرمدینافضل قائمیکاشانی
پنهان زیر باران (خاطرات سردار علی ناصری)سیدقاسم یاحسینی
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)احمد عبدالرحمن
هم مرز با آتشحمید قبادی
جهنم تکریت؛ خاطرات سرگرد آزاده مجتبی جعفریمجتبی جعفری
اولین روزهای مقاومتمرتضی قاضی
علی فرعونحسن نوری
از جهنم سرد شین تا بهشت ارزنتاکسیدعلی کاظم داور
حجم
۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
با ۱۰۰ خاطره ی کوتاه از اسارت جنگ همراه بشید..... تلخه حقیقتا! ...غربت و دوری، شکنجه، گرسنگی، بیماری و جراحت، نبود ابتدایی ترین امکانات.... اما این وسط کدبانوییِ اسرای عزیزمون هم جالبه! .................. هر آسایشگاه یک تکه زمین کوچک داشت که توش کشاورزی میکردند.
100خاطره کوتاه از اُسرا خاطراتی از صبر و مقاومت این عزیزان. گفته بود مترجم نمیخوام خودم دردم رو میگم شکم درد داشت دکتر به ش گفته بود چته؟ به شکمش اشاره کرده بود و گفته بود : "فی قُلوبهم مَرَضا " دکتر هم بهش
سلام کتابی زیبا و مختصر بود