کتاب عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
نویسنده:احمد عبدالرحمن
مترجم:محمدحسین زوار کعبه
انتشارات:انتشارات سوره مهر
دستهبندی:
امتیاز:
از ۱۳ رأیخواندن نظرات
۳٫۹
(۱۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)
«عبور از آخرین خاکریز» خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن است که توسط محمدحسین زوار کعبه( -۱۳۳۴) گردآوری و ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«روزی که سوار بر یک خودرو، نظارهگر، زمینهای زیر کشت، دشتها و تپههای حمرین بودم، تصور نمیکردم به سوی سرنوشتم، به سمت مهمترین نقطۀ عطف زندگیام، پیش میروم. اکتبر سال ۱۹۷۹ بود و از خدمت سربازیام کمتر از دو ماه سپری میشد. بعد از گذراندن دورۀ آموزشهای اصلی در پادگان الرشید واقع در جنوب بغداد، راهی خانقین شدم تا به یگان نظامی آنها ملحق شوم. خانقین هفت کیلومتر از سرزمینهای ایران فاصله دارد، بنابراین، تنها هفت کیلومتر از وقوع حوادثِ تکاندهنده در کشوری که تا آن روز برایم معمای عجیبی به شمار میرفت، فاصله داشتم.
طی پیمودن مسافتِ صد و هفتاد کیلومتری بغداد تا خانقین که با ماشین دو ساعت به طول انجامید، چیزهای زیادی به ذهنم خطور کرد. اتفاقاتی که آن روز در ایران رخ میداد چندان برایم روشن نبود. با این که اعتقاد داشتم تشکیل یک حکومت اسلامی تنها راهحل مشکلات تمامی ملتهای مسلمان جهان به حساب میآید و مسلمانان باید از موانع و خطمشیهای حکومت اسلامی در هر کجا که تشکیل گردد تبعیت کنند، ولی اوضاع و شرایط ایران برایم مفهوم و قابل درک نبود. بدیهی است که تا حدی از القائات کینهتوزانۀ رسانههای تبلیغاتی بینالمللی متأثر شدم.
آیا به راستی ایران به صورت یک کشور اسلامی درآمده بود؟ از درونم ندایی الهی نجوا میکرد که آری همینطور است و دلیل این امر هم بسیار ساده بود. پیامبر اکرم (ص) در حدیث شریفی خبر داده است که اسلام همانگونه که غریب و تنها ظاهر گردید، به همین شکل دوباره در جامعه ظاهر خواهد شد. آن روزها ایران در بین بدخواهان خود کشوری غریب بود.»
توفان سرخ؛ خاطرات سرهنگ عراقی عبدالعظیم الشکرچی
عبدالعظیم الشکرچی
سنگریزههایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)فاطیما فاطری
رملهای تشنهجعفر ربیعی
پرواز روی خاک: خاطرات سرهنگ خلبان منوچهر شیرآقاییسیدقاسم یاحسینی
چه کسی قشقرهها را میکشد؟حجت شاهمحمدی
مهمان صخرهها: خاطرات سرهنگ خلبان محمد غلامحسینیراحله صبوری
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانیعماد جبار زعلان کنعانی
جنایتهای ما در خرمشهر؛ خاطرات افسران عراقی از خرمشهرمحمدنبی ابراهیمی
شبهای بیمهتاب: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی سرهنگ شهابالدین شهبازیمحسن کاظمی
رد پای برهنهحمید حسام
بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعیمحمد نبی ابراهیمی
تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر: خاطرات ناخدا یکم هوشنگ صمدی فرمانده گردان تکاوران در خرمشهرسیدقاسم یاحسینی
فرار از موصل: خاطرات شفاهی محمدرضا عبدیحسین نیری
آخرین شلیککاظم فرامرزی
خلبان وارستهاحمد مهرنیا
زندان الرشید؛ خاطرات رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه سردار علی اصغر گرجی زادهمحمدمهدی بهداروند
نورالدین پسر ایرانمعصومه سپهری
حجم
۱۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
حجم
۱۵۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۳۹ صفحه
قیمت:
۷۱,۰۰۰
۳۵,۵۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
آدمهای مومن انقلابی وفادار به رهبری دوستدار مطالعه و کتاخوان عجیب نیستند دارای عقاید زیبایی هستند که جهان بینی اسلامی ایرانی دارند که تمدن ایران زمین را در درقله های جهانی می خواهند انشاءالله این چنین خواهد شد به
جالب و متفاوت بود به خاطر اینکه از زاویه یک پزشک عراقی که اسیر شده بیان میشه.
خاطرات این پزشک عراقی هم جالب است مخصوصا اونجایی که تعریف میکنه؛ به ما میگفتن ؛ خمینی دستور داده هر کس اسیر شد اعدامش کنید و ما نباید خودمون رو تحویل بدیم/ بعد میگه من خودمو تحویل دادم و جالب این بود
همیشه دوست داشتم دفاع مقدس را از زاویه مخالف هم ببینم و بدانم این کتاب تا حدی مرا به هدفم رساند ممنون از راوی و نویسنده کتاب که خوب دیده و خوب هم نوشته است
کتاب خوبی هست و نگاه به جنگ از دید یک عراقی جالبه
هنوز متن کتاب نخواندم ظاهرا" رایگان است ولی قیمت زده شده!! چرا طاقچه کتاب خاطرات جنگ رایگان ندارد!؟ مگرقرار نیست فرهنگ دفاع مقدس منتقل به نسلهای بعدبشه!؟ فرهنگ پولی نمیشه منتقلش کرد...!!!